به گزارش خبرنگار
حوزه سینما باشگاه خبرنگاران، سينماي ايران در سال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي تا كنون، ميزبان فيلمسازاني بوده كه علاقه وافري به توليد آثار كمدي داشته اند، كه يكي از موفق ترين آنها "كمال تبريزي" است.
"كمال تبريزي" پنجم مهر سال ۱۳۳۸ در تهران بدنيا آمد و پس از فارغ التحصيلي در رشته سينما از دانشكده سينما تئاتر دانشگاه هنر، ضمن ساخت فيلم هاي كوتاه، به عنوان دستيار كارگردان در فيلم «هويت» ساخته ابراهيم حاتمي كيا مشغول به فعاليت شد.
«عبور» به عنوان نخستين كار سينمايي تبريزي فيلمي در گونه دفاع مقدس بود كه در به تصوير كشيدن فضاي خالص و صميمانه جبهه، بسيار موفق عمل كرد.
تبريزي در اين فيلم، رگه هايي از كمدي را وارد كرد و به آزمون و خطا در اين حيطه پرداخت.
فيلم داستان مدير توانا و دلسوزي است كه بواسطه شركت در جلسه هاي متعدد، وقت چنداني براي بودن با خانواده نداشته و به موازات آن دلتنگ حال و هواي حاكم بر جبهه هاست، پس مرخصي گرفته و عازم جبهه مي شود و در آنجا با گروهي از رزمندگان همراه شده و شاهد ماجراهايي تكان دهنده اي مي شود.
«عبور» فيلمي ساده و خالي از تكلف است كه به شكل دلنشيني قصه خود را تعريف كرده و تاثير عميقي را روي مخاطب بر جاي مي گذارد.
اين فيلم با وجود اينكه براي نمايش در سينما ساخته شده بود، فقط از شبكه هاي مختلف تلويزيوني پخش شد كه نمايش چند باره، كمك زيادي به افزايش مخاطبان آن كرد.
«در مسلخ عشق» فيلم دوم تبريزي نيز فرجام بهتري پيدا نكرد و به دلايل مختلف از سوي تهيه كننده دولتي، به نمايش درنيامد و در توقيف ماند.
«پايان كودكي» تلفيقي از سينماي كودك و دفاع مقدس بود كه در جشنواره هاي رشد و كودك با استقبال روبرو شد و جوايزي را نيز كسب كرد، اما در نمايش عمومي به توفيقي دست نيافت.
وي در سال ۱۳۷۴ يكي از بهترين فيلم هاي خود با عنوان «ليلي با من است» را ساخت كه بعدها منبع الهام برخي فيلم هاي دفاع مقدسي با درونمايه كمدي شد.
«ليلي با من است» را مي توان يكي از بهترين كمدي هاي تاريخ سينماي ايران برشمرد كه در آن كمدي موقعيت از جايگاه ويژه اي برخوردار بوده و برخلاف بسياري از كمدي هاي ايراني به كمدي كلامي چندان متوسل نمي شود.
شخصيت «صادق مشكيني» كه براي نرفتن به جبهه به هر دري مي زند، فوق العاده از كار درآمده و در تقابل با رييس خود - «كمالي» - كمدي درخشاني را خلق كرده است.
تكيه روي كمدي موقعيت و اجراي درست آن توسط «پرويز پرستويي» و «محمود عزيزي» به نقطه قوت كار بدل شده و به شدت مخاطبان خود را مي خنداند.
ستاره «ليلي با من است» بدون شك پرويز پرستويي است كه با ميميك فوق العاده چهره، شخصيت «صادق مشكيني» را به بهترين شكل از كار درآورده و بخش عمده اي از بار كمدي فيلم را به دوش كشيده است.
البته نبايد از پارتنر درجه يك او يعني دكتر «محمود عزيزي» به سادگي گذشت زيرا همكاري فوق العاده اي با پرستويي داشته و به اصطلاح پاس هاي درخشان او را به گل تبديل كرده است.
فروش بالاي فيلم و استقبال منتقدان و نويسندگان سينمايي از «ليلي با من است»، در نهايت به فيلم متوسطي همچون «مهر مادري» ختم شد كه قصه اي تكراري و شخصيت هايي كليشه داشت و به لحاظ عاطفي نيز در جلب نظر مخاطبان ناموفق بود.
تبريزي در «شيدا» جنگ تحميلي را در پس زمينه قرار داد و عشق پاك رزمنده اي جوان كه بينايي چشم هايش را موقتا از دست داده به پرستارش را به تصوير كشيده است.
فيلمي كه در آن زمان واكنش هاي متفاوتي را برانگيخت و مورد توجه عامه تماشاگران قرار گرفت.
از نقاط قوت فيلم بايد به بازي هاي «ليلا حاتمي» و «پارسا پيروزفر» در نقش هاي اصلي اشاره كرد كه نقش مهمي در كيفيت كار داشته اند.
عاشقانه تبريزي موافقان و مخالفان بسياري در طيف هاي مختلف داشت كه بخشي از آن به مضمون نسبتا خط قرمزي فيلم بازمي گشت.
با اين حال فيلم بواسطه داستان ساده و سرراست و بازي هاي خوب بازيگران، مورد توجه مخاطبان عام قرار گرفت و لقب يكي از پرفروش ترين هاي سال را به خود اختصاص داد.
در دهه ۸۰، تبريزي به ساخت فيلم در گونه هاي مختلفي پرداخت كه در برخي بسيار موفق و در بعضي ديگر كاملا ناموفق بود.
«گاهي به آسمان نگاه كن» كه براساس رماني مشهور ساخته شده، كمدي چندپاره اي با لحظات شيرين و درخشان بود كه در يك قالب واحد جاي نمي گرفت.
همين امر سبب شد كه بسياري از نقاط قوت آن ديده نشده و فقط بازي هاي خوب بازيگران از جمله «هوشنگ حريرچيان» و زنده ياد «احمد آقالو» در خاطر مخاطبان بماند.
برداشت تبريزي از رمان «مرشد و مارگاريتا» شاهكار «ميخاييل بولگاكف» نيز مزيد بر علت شد و حساسيت هاي بسياري در ميان دوستداران اين اثر فوق بوجود آورد كه همگي آنها به ضرر فيلم تبديل شد و اندك نقاط قوت فيلم را زايل كرد.
البته بازي به شدت معمولي «حميد امجد» در نقش نويسنده و راوي فيلم نيز آسيب بسيار به كليت اثر وارد ساخت و مخاطب را از همذات پنداري بيشتر با خود دور كرد.
«فرش باد» نيز كه فيلمي سفارشي در راستاي مبادلات فرهنگي دو كشور ايران و ژاپن بود، با وجود بازيگراني حرفه اي همچون «رضا كيانيان» و «فريبا كامران» نچسب و تصنعي از كار درآمد و شعارهاي آن كاملا توذوق مي زد.
با اين حال فيلم در نمايش در كشور ژاپن موفق بود و بازتاب هاي مناسبي در رسانه هاي اين كشور داشت.
«مارمولك» پرفروش ترين و در عين حال پر سر وصداترين فيلم تبريزي است كه داستان آن درباره دزدي است كه پس از فرار از زندان، خود را به جاي پيش نماز يك مسجد در شهري مرزي جا زده و بدنبال موقعيتي براي فرار به آن سوي مرز است.
در اينجا نيز پرويز پرستويي بار اصلي كار را به دوش كشيده و بسياري از ضعف هاي كار را پوشانده است.
نمايش عمومي فيلم با اعتراض هاي بسيار مواجه شد و سرانجام با وجود فروشي بالا، پس از چهار هفته، از اكران برداشته و توقيف شد.
«يك تكه نان» كوشش ناموفق اين كارگردان براي ساخت فيلمي عارفانه و معناگراست كه خوب از كار درنيامد و داستانك هاي آن به قصه اصلي چفت نمي شود.
در اين ميان فقط بايد به بازي رضا كيانيان در چند نقش متفاوت اشاره كرد كه جذابيت مختصري براي تماشاگران فيلم داشت.
«هميشه پاي يك زن در ميان است» بازگشت دوباره تبريزي بگونه كمدي است كه بيشتر به فانتزي نزديك است.
فيلم داستان ناشر جواني است كه با همسر خود بر سر مسايل مختلف اختلاف داشته و تفكر كاملا سنتي او، همسرش را به شدت آزار مي دهد.
بازي غافلگيركننده «حبيب رضايي» در نقش اصلي فيلم و نيز حضور كوتاه اما تاثيرگذار رضا كيانيان نيز از نقاط قوت فيلم است كه براي نخستين بار فيلمي از كمال تبريزي را به فروشي ميلياردي نزديك كرد.
تبريزي در همين ايام مجموعه تلويزيوني «شهريار» را براساس زندگي شهريار شاعر محبوب كشور ساخت كه با استقبال شديد روبرو شد و نام تبريزي را بار ديگر بر سرزبان ها انداخت. بازي خوب «اردشير رستمي» در نقش «شهريار» و «پيام دهكردي» در نقش دوست صميمي و جواني اين شاعر، از نقاط قوت اين مجموعه بود كه كيفيت متمايزي به آن بخشيد.
تبريزي پس از ساخت فيلم سينمايي «پاداش» كه بطور رسمي توقيف شد، فيلم سينمايي «خيابان هاي آرام» را با درونمايه كمدي در ارمنستان ساخت كه صحنه هاي جذاب و خنده دار بسيار دارد كه مي تواند در اكران عمومي مورد توجه تماشاگران قرار بگيرد.
بازي فوق العاده «حسن معجوني» در كنار نقش آفريني متفاوت «نيكي كريمي» از نقاط قوت فيلمي است كه مي تواند بار ديگر كمال تبريزي را به سطح اول سينماي ايران بازگرداند.
«خيابان هاي آرام» شكل تكامل يافته كمدي هاي كمال تبريزي است كه از همان عنوان بندي، تكليف خود را با تماشاگران روشن ساخته و آنها را آماده تماشاي يك كمدي خاص و كاملا متفاوت مي كند.
وي اين روزها همكاري تازه اي را با «پيمان قاسم خاني» در فيلم «طبقه حساس» كه پيشتر «قبر دو طبقه» نام داشت با قصه اي نه چندان متعارف اما آشنا آغاز كرده و قصد فتح گيشه هاي گرم شده اين روزهاي سينماي ايران را دارد.
اتفاقي كه با توجه به سابقه همكاري درخشان تبريزي و قاسم خاني، و نيز بازي «رضا عطاران» در نقش اصلي، چندان دور از ذهن به نظر نمي رسد./ي2