به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، بسته به اینکه از چه الفاظی در این عقود و قراردادها استفاده شده است مقررات حاکم بر آن ممکن است تفاوتهای زیادی با هم داشته باشد. از جمله اینکه استفاده از لفظ قولنامه یا بیعنامه در ابتدای قرارداد میتواند مقررات حاکم بر قرارداد و اثر آن را تحت تاثیر قرار دهد. در گفتوگو با کارشناسان به بررسی دو قالب قراردادی قولنامه و بیعنامه میپردازیم.
مفهوم قولنامه و بیعنامهدر پرتو اصل حاکمیت اراده و آزادی قراردادها علیالاصول هرکس در خرید و فروش یا خودداری از آن آزاد است و مختار است که موضوع معامله، نوع معامله و طرف معامله خود را انتخاب کند.
يك وكيل پايه يك دادگستري در مصاحبه با «حمايت» ميگويد: قانون مدنی در ماده 338 در تعریف بیع مقرر میدارد که: «بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم.» در مبحث خرید و فروش نیز موضوع معامله میتواند مال منقول یا غیر منقول باشد که با ظهور خریدار و فروشنده به عنوان متعاملین مبادرت به انعقاد «عقد بیع» میکنند، بدین شرح که فروشنده مال معینی را با اوصاف مشخصی معلوم میکند و پس از تعیین ثمن (قیمت قراردادی) و توافق کامل خریدار بر آن و سایر شرایط از قبیل نحوه پرداخت ثمن، زمان تحویل مبیع و حسب مورد انتقال سند رسمی و... مبادرت به بیع میکند.
حميدرضا حمزهاي خاطرنشان میکند: برای اثبات معامله و جلوگیری از بروز اختلافات احتمالی آینده عمدتا طرفین بیع را به صورت مکتوب نیز در میآورند که به آن «بیعنامه» یا «مبایعهنامه» میگویند. لازم به ذکراست که با وحدت ملاک از آیه 282 سوره بقره در قرآن کریم نیز مکتوب کردن و گرفتن شاهد در معاملات توصیه شده است، اگرچه الزامی در قانون مدنی ایران بر مکتوب بودن بیع وجود ندارد.
این وکیل دادگستری ادامه میدهد: در مقابل اگر طرفین قصد انعقاد معاملهای را داشته باشند که هنوز مقدمات آن فراهم نشده است و تعهد کنند که معامله را با شرایط معین و در مهلت خاصی انجام دهند و به عبارت دیگر صرفا وعده انجام بیع را در آینده به یکدیگر بدهند، سندی را که درخصوص این قول متقابل طرفین تنظیم میشود در زبان عرف «قولنامه» میگویند.
دلایل وجود دو قالب قولنامه و بیعنامه در قراردادهااین وکیل دادگستری در پاسخ به این سوال که چه ضرورتی وجود دارد که طرفین یک بار قولنامه تنظیم و متعاقبا با فراهم شدن مقدمات، مبادرت به انعقاد عقد بیع کند؟ توضیح میدهد: در پاسخ شاید بتوان گفت که برخی موارد وجود دارد که خریدار و فروشنده نمیخواهند مورد معامله یا همدیگر را از دست بدهند و بدین وسیله تا فراهم شدن مقدمات خود را در مقابل یکدیگر متعهد میکنند که خریدار تعهد به خرید مبیع و در مقابل فروشنده نیز تعهد به فروش میکند.
حمزهاي در پاسخ به اين پرسش كه اکنون معاملاتی که مردم در مورد املاک انجام میدهند با عنوان قولنامه شناخته میشود آیا کاربرد این اصطلاح برای آن صحیح است يا خير؟ ميگويد: عناوینی را که اشخاص برای اعمال حقوقی خود بر میگزینند در اکثر موارد صحیح است، لکن با بررسی روند تاریخی و عرف حاکم بر جامعه در برخی موارد عناوین «قولنامه» و «مبایعهنامه» به غلط، هر یک در جای دیگری مورد استفاده قرار میگیرد.
در تشخیص صحت عنوان برگزیده شده در قرارداد میبایست به قصد و اراده طرفین رجوع کرد، بدین معنا که با توصیف و تفسیر اراده باطنی متعاملین و مداقه در عبارات و الفاظ مستعمل در قرارداد و معانی عرفی آن و اوضاع و احوال و شرایط حاکم بر قرارداد و سایر قرائن و امارات قصد واقعی طرفین را احراز کرد. اگر قصد طرفین تعهد به انعقاد بیع در آینده باشد استعمال لفظ قولنامه بر آن صحیح است، لکن اگر قصد طرفین، تحقق بیع در زمان حال باشد لفظ مبایعه بر آن صدق میکند. امروزه با تاسیس اتحادیه صنف مشاورین املاک و تهیه قراردادهای تیپ، معاملاتی را که مردم در خصوص املاک انجام میدهند عنوان مبایعهنامه دارد و کاربرد قولنامه بر آن صحیح نیست.
کاربرد وجه التزام در قراردادهااين كارشناس ارشد حقوق خصوصي در تعریف وجه التزام میافزايد: هرگاه طرفین عقد، توافق کنند که در صورت عدم اجرای تعهد یا تاخیر در اجرای آن متعهد مبلغ معینی را به متعهدله بپردازد به این خسارت مقطوع و تعیینشده توسط طرفین وجه التزام میگویند. حمزهاي خاطرنشان میکند: قابل توجه آنکه در حقوق ایران دادگاه نیز نمیتواند متعهد را به کمتر یا بیشتر از آنچه بدان ملتزم شده محکوم کند و خسارتی که بر اثر تخلف و پیمانشکنی متعهد به متعهدله وارد میشود ،ممکن است ناشی از عدم انجام تعهد یا تاخیر در انجام تعهد باشد.
به طور مثال اگر در قولنامه مقرر شود که فروشنده در صورت عدم انجام تعهد مبلغی به عنوان وجه التزام بپردازد، خریدار نمیتواند الزام او را به انجام بیع و انتقال رسمی آن همراه با تادیه وجه التزام بخواهد؛ زیرا خسارت عدم انجام تعهد هیچ گاه با در خواست اجرای اصل آن جمع نمیشود. از طرفی اگر در قولنامه قید شود که فروشنده در صورت تخلف از انجام تعهد در موعد مقرر (تاخیر در انجام تعهد) متعهد به پرداخت مبلغ معینی به عنوان وجه التزام است مطالبه وجه التزام همراه با اجبار متعهد به انجام اصل تعهد منافاتی ندارد.
این وکیل دادگستری در مورد امكان مطالبه نكردن وجه التزام و اجبار فرد به انجام قرارداد ادامه ميدهد: ذکر این نکته خالی از وجه نیست که وجه التزام، تعهدی تبعی و فرعی است و متعهدله نمیتواند زمانیکه متعهد تعهد اصلی را ایفا میکند از آن صرفنظر و وجه التزام را مطالبه کند یا اینکه متعهد مختار باشد که تعهد اصلی را بجا نیاورد و وجه التزام را بپردازد مگر آنکه خلافش در قرارداد شرط شده باشد.
بنابراین چنانچه وجه التزام ناشی از عدم انجام تعهد و بدل از آن باشد متعهدله نمیتواند اجبار متعهد را به انجام قرارداد خواستار شود زیرا در این مورد زمانی حق مطالبه وجه التزام مستقر ميشود که انجام دادن تعهد به طور قطعی منتفی شده و دیگر قابل اجرا نباشد بنابراین متعهدله تنها میتواند وجه التزام را به عنوان بدل از اصل تعهد مطالبه کند و اجبار متعهد به انجام قرارداد سالبه به انتفاع موضوع است.
حمزهاي با اشاره به اينكه در قولنامه چون هر دو طرف تعهد به انجام عملی حقوقی (بیع) در آینده میکنند صرفا وعده متقابل بیع است نه خود بیع زیرا با قولنامه تملیک و انتقال مال صورت نمیگیرد و اثر آن صرفا ایجاد تعهد است. در هر صورت تمییز آن تابع قصد و اراده باطنی طرفین است. وی ميگويد: شهروندان در انعقاد قولنامه باید نکاتی را مورد توجه قرار دهند. در ابتدا توصیه میشود که برای انجام اموری که انسان نسبت بدان جاهل است، به اهل خبره مراجعه کند.
لکن به طور اختصار باید گفت طرفین معامله با ذکر کامل مشخصات و احراز اهلیت آنها برای انجام معامله، باید توانایی قانونی برای متعهد شدن در برابر یکدیگر را داشته باشند. همچنین موضوع تعهد و متعلق آن به صورت صریح و روشن و بدون هرگونه ابهامی باید قید شود. گذشته از اینها، مقدماتی را که برای انجام بیع لازم است و در هنگام انعقاد قولنامه فراهم است، در مرز تعهدات متعهد تصریح و ضمانت اجرای مناسب در خصوص عدم اجرا یا تاخیر در اجرای تعهدات در قولنامه درج شود.
جایگاه ثبت در معاملات املاکاین کارشناس حقوقی ميافزايد: بیعنامهای که به صورت عادی تنظیم شده به معنی پایان قرارداد فروش یک ملک محسوب نمیشود. با توجه به خصوصیت و قابلیتهای خاص اموال غیرمنقول و وجود قانون ثبت و مقررات آمره آن، بیعی که به صورت عادی تنظیم شده است از حیث قانون ثبت فاقد اعتبار است. به موجب این قانون معامله املاک دارای سابقه ثبتی الزاما به صورت سند رسمی دارای اعتبار است و دولت کسی را مالک میشناسد که ملک در دفتر املاک به نام او ثبت شده باشد.
اما در رویه قضایی موجود محاکم با تقاضای خریدار و احراز اصالت و صحت مبایعهنامه، فروشنده را ملزم به تنظیم سند رسمی میکنند و در صورت امتناع فروشنده از انتقال سند رسمی نماینده دادگاه به عنوان «الحاکم ولی الممتنع» مبادرت به انتقال سند رسمی میکند.
حمزهاي در پايان خاطرنشان ميكند كه با توجه به موارد فوق که از اهمیت بسزایی برخوردار است شهروندان به خصوص خریداران باید در خصوص بیع املاک تلاش کنند که معاملات خود را در دفاتر اسناد رسمی انجام دهند و ثبت کنند نه در بنگاههای املاک.
در خصوص موردی که مبایعهنامه به صورت سند عادی تنظیم ميشود باید قبل از تنظیم آن به نکات ذیل توجه شود: در خصوص احراز هویت، اهلیت، ممنوعالمعامله نبودن، سمت، مالکیت فروشنده بر ملک دقت لازم صورت گیرد. در خصوص ملک تحقیق شود که ملک در رهن یا بازداشت نباشد. حتیالامکان از کارشناسان ساختمان در مورد استحکام و اصالت ملک نیز مشاوره گرفته شود و ضمانت اجراهای مناسب برای اجرای تعهدات در قرار داد ذکر شود.
تفاوت مبایعهنامه و قولنامهیکی دیگر از کارشناسان حقوقی در مورد تفاوت مبايعهنامه و قولنامه ميگويد: در اين مورد چيزي در قانون پيشبيني نشده است اما ميتوان به تفاوت اين دو از مواد مختلف قانون كه در مورد آنها به صورت جدا مقرر شده پي برد. احسان افشاري ادامه میدهد: به طور مثال در ماده 10 قانون مدني آمده است که قراردادهاي خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد کردهاند، در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد، نافذ است.
همچنين ماده 22 قانون ثبت ميگويد: همين كه ملكي مطابق قانون در دفتر املاك به ثبت رسيد دولت فقط كسي را كه ملك به اسم او ثبت شده يا كسي را كه ملك مزبور به او منتقل شده و اين انتقال نيز در دفتر املاك به ثبت رسيده يا اينكه ملك مزبور از مالك رسمي به وسیله ارث به او رسيده باشد مالك خواهد شناخت. در مورد ارث هم ملك وقتي در دفتر املاك به اسم وراث ثبت ميشود كه وراثت و انحصار آنها محرز و در سهمالارث بين آنها توافق بوده و يا در صورت اختلاف حكم نهايي در آن باب صادر شده باشد.
اين وكيل دادگستري ادامه ميدهد: همچنين مواد ديگر اين قانون مانند ماده 46 قانون فوق ميگويد: ثبت اسناد اختياري است مگر در مواردي مانند عقود و معاملات راجع به عين يا منافع املاكي كه قبلا در دفتر ملاك ثبت شده باشد.
معاملات راجع به حقوقي كه قبلا در دفتر املاك ثبت شده است. همچنین در نقاطي كه اداره ثبت اسناد و املاك و دفاتر اسناد رسمي موجود بوده و وزارت عدليه مقتضي بداند ثبت اسناد ذيل اجباري است:كليه عقود و معاملات راجع به عين يا منافع اموال غير منقوله كه در دفتر املاك ثبت نشده و صلحنامه و هبه نامه و شركت نامه. سندي كه مطابق مواد فوق بايد به ثبت برسد و به ثبت نرسيده در هيچ يك از ادارات و محاكم پذيرفته نخواهد شد.