به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،این تصور ذهنی را همه ما دستکم یک بار تجربه کردهایم و همراه اعضای خانواده سعی کردهایم خانه را با همان ابعاد و همان وسایل، تنها با کمی جابهجایی به محیطی تازه تبدیل کنیم. تمایل بهتازگی و زندگی در کنار چیزهای جدید، خصلتی است که در تمام نسل بشر وجود داشته است.
انسانها از ابتدا تاکنون، از تکرار خسته و فراری بودهاند و در وجود تمام آنها، کم یا زیاد میتوان گرایش به تنوع را احساس کرد. برخی بشدت به این گرایش بها داده و به تنوعطلبی گرفتار شدهاند، عدهای نیز به آن بیتوجه بوده و یکنواختی گریبانشان را گرفته است.
با این حال میانهای در این بین وجود دارد به نام میل طبیعی به تغییر وضع موجود که پاسخ این نیاز درونی را بدرستی داده و انسان را از دچار شدن به تالمات روحی میرهاند. این میل ذاتی بویژه برای تغییر و جابهجایی در اسباب و وسایل خانه به منظور کسب آرامش برای همه ما آشناست. همه ما بیشتر از چند بار در سال، دکوراسیون خانه را تغییر میدهیم و وسایل را جابهجا میکنیم.
جای مبل، تلویزیون، بوفه و کتابخانه را عوض میکنیم. تابلوهایی که چشمنوازیشان را از دست دادهاند، برمیداریم و جایش چیز دیگری میآویزیم یا شاید وسیله جدیدی که مدتهاست دیدهایم و چشممان را گرفته، میخریم و به خانه میآوریم و تازگی آن را هم در تغییر دکور خانه سهیم میکنیم. این ویژگی حتی در کودکی نیز همواره نقشی پررنگ در تغییر و تحول روحیهمان داشته است. بیشتر ما دوست داشتیم دکور و حتی رنگ دیوار اتاق را بنا به سلیقهمان عوض کنیم و تمام تلاشمان را در کسب رضایت والدین به کار میبردیم. حالا این روزها ثابت شده تغییر دکور خانه و حتی محل کار افراد، در تغییر روحیه و سرزندگی آنها نقش اساسی دارد. محیط اطراف ما به همان اندازه که میتواند پس از مدتی کسالتآور باشد، به همان اندازه با تحولی کوچک به محیطی تر و تازه و روح بخش تبدیل میشود.
فرشته مردانی، روانشناس در گفتوگو با «جامجم» معتقد است تغییر دکوراسیون به طور قطع در بهبود روحیه افراد خانواده تاثیرگذار است، بویژه اگر همه اعضای خانواده در آن شرکت داشته باشند، یک فعالیت جمعی باشد و همه نظر بدهند. با این حال این نکته را نباید از یاد برد که زیاده روی در هر امر مثبت میتواند آن را به منفی تبدیل کند و افراط در این تغییرات نیز میتواند بتدریج به بروز وسواسهای فکری در افراد منجر شده و باعث شود افراد هر چیدمانی را نامناسب تشخیص دهند یا دلزدگی در هر چیز که مدت کوتاهی با آن سر و کار داشته باشند، در آنها به امری دائم تبدیل شود.
در این شرایط نهتنها آسیبهای روحی که آسیبهای مادی نیز خانواده را درگیر خواهد کرد و افراد برای تغییر به همان وسایل قبلی قانع نیستند و در پی وسایل جدیدی میروند که بعضا براساس رقابت با دیگران به چشمشان آمده است. مردانی معتقد است میانهروی، همواره زمینهساز بهبود روحیه افراد است و تغییر دکوراسیون منزل نیز از این قاعده مستثنا نیست.
نامناسب بودن دکوراسیون محل کار، عامل استرسمحل کار نیز مانند خانه به تغییر دکوراسیون نیاز دارد. اگر در خانه افراد برخوردی صمیمی دارند، خانه را متعلق به خود دانسته و آن را به عنوان جایی میشناسند که میتوانند هر طور بخواهند در آن راحت باشند. محل کار محیطی رسمی است و نسبت به فضای خانه، فضایی سرد و غیرصمیمانه دارد. حال اگر این فضا تکراری و یکنواخت و همیشه به یک شکل باشد، افراد روحیه و در نتیجه کارایی خود را از دست خواهند داد.
مردانی درباره تغییر دکوراسیون محل کار میگوید نامناسب بودن دکوراسیون و نوع چیدمان محل کار میتواند در کنار فشار ناشی از کار عامل ابتلا به استرسهای ناخودآگاه باشد و بر سلامت ذهنی و جسمی افراد اثر بگذارد. وی یکی از راههای برطرف کردن این استرسها را ایجاد تنوع در دکوراسیون محیط کار میداند و میگوید: کارمندانی که در زمینه طراحی و دکوراسیون محل کار خود نظر داده و آن را به دلخواه تغییر میدهند، ۴۰درصد از دیگران شادتر هستند. به عقیده این روانشناس، این تغییر میتواند در نحوه چیدمان مبل و صندلی، گل و گیاه، رنگ دیوارها، آویختن تابلو و از این قبیل باشد.
وی همچنین معتقد است استفاده از رنگ در دکوراسیون منزل و محل کار در روحیه افراد نقش بسزایی داشته و در پاسخ به «جامجم» مبنی بر اینکه چه رنگی برای دکوراسیونی آرامشبخش مناسب است، آن را تا حد زیادی مربوط به روحیه افراد میداند و میافزاید: با این حال افراد بیشتر به رنگهای تند واکنش منفی نشان داده و دچار تنش و استرس میگردند یا نسبت به رنگهای سرد و تیره، دچار واکنش سرد مزاجی و بیحوصلگی میشوند.
تاثیر رنگ دکوراسیون در روحیه افرادرنگها یکی از مهمترین عوامل تغییر فضای خانه و روحیه افراد هستند، اما ما اطلاع کافی از تاثیر آنها نداریم و گاهی از رنگهایی در دکوراسیون خانه و محل کار استفاده میکنیم که ممکن است تاثیر خوب این تغییر را در ما کمرنگ کنند. طبق نظر کارشناسان و روانشناسان رنگ قرمز، رنگ شوق و اشتیاق است و باعث افزایش ضربان قلب و انرژی میشود و تنها هالههایی از رنگ قرمز روی هر چیزی میتواند توجه بیننده را به آن جلب کند، اما وجود دائم این رنگ در خانه چشم را میزند و ممکن است به خشونت منجر شود، بنابراین استفاده بیش از حد از آن توصیه نمیشود. نارنجی میتواند واکنشهای جدی را برانگیزد.
نارنجی اصولا با توانایی، انرژی و گرما در ارتباط است، اما برای خانه، این رنگ هم دست کمی از قرمز ندارد، مگر اینکه در کنار رنگهای ملایم دیگر تعدیل شود. سبز حس تازگی، طراوت، نو شدن، تعادل، آرامش و تسکین را به افراد القا میکند، اما ترکیب نادرست سبز ممکن است احساساتی نظیر بیحالی و ناخوشی را در فرد ایجاد کند، اما آبی طبق نظر بیشتر مردم بهترین رنگ است و حس آرامش را القا میکند. قهوهای با اینکه احساس سادگی و طبیعی بودن را القا میکند، اما برای به کار بردن در منزل باعث دلمردگی خواهد شد، مگر اینکه با رنگهایی مانند کرم و شکلاتی ترکیب شود. رنگ سفید، اما از گزینههایی است که با انتخاب آن و ترکیب با دیگر رنگها، آرامش محیط تضمین خواهد شد.
یکنواختی، خستهکننده استشاید تا این لحظه به نتیجه رسیده باشیم که چقدر از یکنواختی و تکرار خسته شدهایم. از رنگ در و دیوار خانه، محل کار یا از چیدمان فضا خسته شدهایم و مدتهاست دور و اطرافمان از فرط یکنواختی و تکرار، غیرقابل تغییر به نظر میرسند. مطمئنا نشستن و دست به چیزی نزدن، تنها باعث میشود بیشتر در ورطه دلزدگی بیفتیم و روحیهمان از اینکه هست، کسلتر شود.
کمی به خودمان فکر کنیم و به اینکه با تغییر دکور خانه یا محل کارمان، چقدر همه چیز تازه خواهد شد، انگار که وارد فضایی جدید شده باشیم؛ فضایی متفاوت با آنچه هر روز به کسالتمان میافزود. همه ما با ذوق و سلیقه در صورتی که بخواهیم میتوانیم محیط زندگی خود را آنگونه که دوست داریم، تغییر دهیم؛ اما همیشه داشتن سلیقه کافی نیست و باید به نکات دیگری در این زمینه نیز توجه کرد.
نکاتی مثل روانشناسی رنگها که به آن پرداختیم یا بهترین مکان برای جابهجایی جدید اسباب و وسایل خانه طوری که مزاحم تردد اعضای خانه نشود و همه در این انتخاب دخالت داشته و از آن راضی باشند.