به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، کافی است کسی به صورت آگاهانه و ارادی نوشتهای بسازد یا تغییر دهد یا این کارها را با سایر مواردی که در قانون به آنها تصریح شده است، انجام دهد تا آنها را به جای اصل جا بزند و به نفع خودش یا دیگری از آن استفاده کند تا جاعل و مجرم شناخته شود.
جاعلان شکلهای مختلفی برای ارتکاب جرایم خود پیدا کردهاند. حتی بعضی از انواع جعلها بدون دستکاری فیزیکی سند انجام میشود؛ همین معیار باعث شده است که جعل به دو نوع تقسیم شود: جعل مادی و جعل معنوی (مفادی). اگر در ظاهر سند، نوشته یا ... خدشهای محسوس وارد شود مثلاً چیزی به نوشته اضافه یا از آن پاک شود در این صورت جعل مادی خواهد بود.
بیشتر جعلها از این نوع هستند؛ اما در جعل معنوی به ظاهر سند لطمهای وارد نمیشود، بلکه در حقیقت این اسناد یا نوشتهها تحریفهایی واقع میشود و مطالبی به دیگران منتسب میشود که حقیقت ندارد. به عنوان مثال فرض کنید در حین نوشتن سند در دفتر اسناد رسمی مأمور ثبت مطالبی را بدون آنکه از سوی دو طرف مورد توجه قرار گرفته باشد در قرارداد وارد کند؛ این حالت حقیقت دگرگون شده است اما عملاً تغییر فیزیکی در سند رخ نداده است.
دستور قانونی برای ممنوعیت جعلعملی جرم است که در قانون به قید مجازات ممنوع شده باشد؛ بنابراین جرم جعل تنها در حدودی که قانون تعیین کرده، جرم است. در ماده 523 قانون مجازات اسلامی در تعریف جرم جعل گفته شده است که جعل و تزویر عبارتند از ساختن نوشته یا سند یا ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی و غیر رسمی، خراشیدن یا تراشیدن یا قلم بردن یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تأخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی یا الصاق نوشتهای به نوشته دیگر یا به کار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب آن و نظایر اینها به قصد تقلب.
حربههای جاعلان در ارتکاب جرم جعل مادیهر جرمی برای اینکه به نتیجه برسد نیازمند سلسلهای از اقدامات است که به دست مجرم انجام میشود. گفتیم که جعل به مادی و معنوی تقسیم میشود؛ بنابراین رفتار مجرم در این دو نوع از جعل با هم متفاوت است. مرتکب جرم جعل مادی هر کسی میتواند باشد. او ممکن است ایرانی یا غیر ایرانی، دولتی یا غیردولتی و... باشد و به یکی از روشهایی که در ادامه میآید مرتکب جعل شود:
1. ساختن نوشته یا سند: هر نوشتهای که در مقام دعوی یا دفاع قابل استناد باشد سند محسوب میشود. نوشته با سند فرق دارد. ممکن است ارتکاب جرم جعل از طریق ساختن سند باشد مثلاً شخصی برای تملک زمینی در خارج از شهر اسنادی بسازد که او را برخلاف واقع مالک بداند. این روش، یکی از رایجترین روشهایی است که برای ارتکاب جرم جعل استفاده میشود.
2.ساختن مهر و امضای اشخاص: افراد برای اینکه نشانهای شخصی پای ارادههای مکتوب خود بگذارند از امضا و مهر استفاده میکنند. بنابراین مهر و امضا اسم یا علامتی است که زیر سند و نوشتهها قرار میگیرد و نشان میدهد که مندرجات آن مستند به امضاکننده است. این کارکرد امضا باعث شده است که جعل آن نیز یکی از شیوههای رایج ارتکاب جرم جعل باشد. در جعل امضا یا مهر، گاه متن نوشته نیز از سوی صاحب امضا نوشته شده است و گاه به دست شخص ثالث نوشته میشود و جاعل فقط مهر و امضا را جعل میکند که در هر دو صورت جرم جعل امضا واقع شده است.
یکی از راههای دیگر جعل مهر آن است که جاعل عین مهر دیگری را شبیهسازی میکند. توجه داشته باشید که همه این اقدامات بدون اجازه و رضایت صاحب امضا و مهر است که اگر غیر این بود باید همه سازندگان مهر در کشور را به عنوان جاعل دستگیر میکردند. معمولاً افرادی که از سواد کافی برخوردار نیستند به جای مهر یا امضا از اثر انگشت برای تایید نوشتهها استفاده میکنند؛ جعل اثر انگشت یک نفر هم نتیجهای مثل جعل امضا یا مهر دارد. بهکار بردن مهر دیگری که به او سپرده نشده باشد، از روی تقلب که موجب خسارت صاحب آن شود، هم مجازات جرم جعل دارد.
3. خراشیدن، تراشیدن یا قلم بردن یا الحاق: یکی از روشهای رایج جعل حذف قسمتی از نوشته به وسیله تراشیدن یا خراشیدن است. ممکن است قسمتی که از یک نوشته حذف میشود، فقط یک نقطه باشد اما همین یک نقطه میتواند یک نفر را از جمع مالکان خارج کند و شخص دیگری را جایگزین وی کند.
بنابراین فرقی میان تراشیدن یک نقطه با جعل کامل یک مدرک تحصیلی وجود ندارد و هر دو جرم است. منظور از خراشیدن از بین بردن و محو جزیی از کلمه در سند است؛ مانند اینکه با تیغ، مبلغ چکی را از 10000 ریال به 1000 ریال تغییر دهند. تراشیدن به معنای محو کامل کلمه است. الحاق شامل اضافه کرد حرف یا کلمه یا عبارت یا رقم یا علامت به نوشته و سند اصلی است. در قلم بردن چیزی مستقلاً به طریق الحاق به نوشته اصلی اضافه نمیشود، بلکهبا دست بردن در ظاهر کلمه معنی آن تغییر میکند، چه با اضافه کردن و چه با کم کردن به کلمه اصلی باشد؛ مانند اینکه حسن به حسین تبدیل شود.
4. محو یا اثبات یا سیاه کردن: از روشهای دیگر مورد استفاده جاعلان محو یا اثبات یا سیاه کردن سند است. محو کردن به عملی میگویند که موجب از بین بردن تمام یا جزیی از نوشته با هر وسیله غیر از خراشیدن و تراشیدن مانند استفاده از مواد شیمیایی میشود. اثبات به معنای از بین بردن علامت یا مهر باطلکننده سند است؛ به طوری که با این عمل سند احیا و به ظاهر معتبر باشد. سیاه کردن برای ناخوانا کردن کلمه یا عبارت متن اصلی یا قسمتی از یک سند با وسایل مانند جوهر، مواد شیمیایی یا خط کشیدن توسط جاعلان مورد استفاده قرار میگیرد.
5. الصاق نوشتهای به نوشته دیگر: یکی از روشهای مورد استفاده جاعلان این است که کلمه یا جمله یا مهر و امضایی را از سند دیگری جدا میکنند و به سند مجعول میچسبانند. این کار به گونهای انجام میشود که سند جامعی گویای یک رابطه حقوقی ساخته ؛ مثلاً قسمتی از وصیتنامه قدیمی به وصیتنامه جدید متوفی چسبیده میشود. به این کار الصاق نوشتهای به نوشته دیگر میگویند و این عمل در قانون مجازات اسلامی یکی از مصداقهای جرم جعل است.
6. تقدیم یا تأخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی: در این نوع از جعل متن سند تغییر نمیکند، بلکه تاریخ آن مقدم یا مؤخر میشود.
حربههای جاعلان در ارتکاب جعل معنویقبلاً در مورد تفاوت جعل مادی و معنوی گفتیم. این دو نوع جعل تا جایی با هم تفاوت دارند که حتی حربههای مجرمان در ارتکاب آنها نیز با هم متفاوت است؛ جاعلان معنوی بر عکس جاعلان مادی نمیتوانند هر کسی باشند بلکه بیشتر از سوی مأموران دولتی یا کارکنان دفتر اسناد رسمی یا سایر اشخاصی که سندی را تنظیم میکنند واقع میشود. آنان این جرم را به یکی از روشهایی که در ادامه توضیح داده میشود، انجام میدهند:
1- تحریف در موضوع و مفاد قرارداد و نوشته و سند: مأمور دولتی ممکن است برخلاف حقیقت سند را تنظیم کند؛ مثلاً از قول مشتری در سند بنویسد که کالاهای موضوع قرارداد تحویل داده شده است. حتی این جرم مأمور ممکن است بدون تبانی با طرف قرارداد انجام بشود.
2- تغییر اسامی اشخاص: مأمور رسمی یا دولتی ممکن است با تغییر اسامی اشخاص در سند اقدام به جعل معنوی کند. مثلاً مأمور یا سردفتر اسناد رسمی یا هر کس دیگری که قرارداد رسمی یا عادی را تنظیم میکند، حضور شخص را به عنوان طرف معامله در سند ذکر کند، درحالیکه شخص حاضر غیر از طرف معامله واقعی است.
3- امر باطلی را صحیح و یا صحیح را باطل جلوه دادن: مثلاً سردفتر بر اساس سند باطل وکالت مبادرت به تنظیم سند مالکیت برخلاف واقع کند.
4- چیزی را که بدان اقرار نشده است، اقرار شده جلوه دادن: مثلاً با وجود انکار متهم، قاضی یا منشی دادگاه در صورت جلسه دادگاه چیزهایی بنویسد که نشاندهنده اقرار متهم باشد.
همه اقدامات فوق میتواند جرم جعل باشد به شرط اینکه با یک عنصر دیگر همراه شود و آن سوءنیت و قصد ارتکاب جرم است. جعل از جرایم عمدی است؛ بنابراین جاعل باید به غیر قانونی بودن عملش علم داشته باشد. تحقق سوءنیت و تقلب از مواردی است که در جعل باید احراز شود. جاعل باید بداند که عمل او جرم و قابل مجازات است و او با جعل اسناد به شخص ثالث یا جامعه ضرر میرساند. بنابراین حتی اگر قسمتی از سندی حذف شود یا در سندی مطالبی خلاف واقع نوشته شود، بدون اینکه مرتکب این عملها قصد ضرر رساندن به کسی را داشته باشد، این اعمال جعل نخواهد بود و مرتکب مجازات نخواهد شد. پس در کنار همه اقداماتی که گفتیم باید به قصد مرتکب نیز توجه کرد.