به گزارش
خبرنگار سياست خارجي باشگاه خبرنگاران مراسم معارفه "مرضيه افخم" بعدازظهر روز يکشنبه (10 شهريورماه) در تالار آيينه وزارت امور خارجه برگزار شد.
پس از آنکه "محمدجواد ظریف" سکانداری وزارت امور خارجه را به عهده گرفت خبرهای لحظه به لحظهای از وزارت امور خارجه حاکی از آن بود که قرار است تغییراتی در سمتهای این وزارتخانه بوجود آید.
ما خبرنگاران از همان روز گوشهایمان را تیز کردیم تا رفت و آمدهای وزارت خارجه را با سرعت به مخاطبان ابلاغ کنیم، گویا در راهروهای این وزارتخانه آمد و شدهایی در حال انجام بود؛ یکی سفیر بود که به کشور باز میگشت و دیگری معاون که برای استقرار در سفارتخانههایمان عازم کشور دیگری بود.
هر روز پیش از پیگیری هر سوژهای خبرهای وزارت خارجه را دنبال میکردیم و در پی این بودیم تا افراد جدید را هر چه سریعتر بشناسیم.
در این بین "سید عباس عراقچی هفتمین سخنگوی وزارت امور خارجه بیش از هر شخص دیگری سرش شلوغ بود، خبرنگاران به گفته خودش لحظه به لحظه با او تماس میگرفتند و پیگیر فرد جدید برای این سمت میشدند.
بارها در تماسهایی که با آقای عراقچی داشتیم به او می گفتیم ما منتظر ابقای شما هستیم و او مثل همیشه با خنده جواب میداد صبر کنید به زودی اعلام میشود و این نظر لطف شما خبرنگاران است که خواستار ابقای بنده هستید.
پيگيريها ادامه داشت تا اينکه اواخر هفته گذشته خبرهايمان که هنوز قطعي نشده بود به واقعيت تبديل شد؛ خبر رسيد که قرار است از طبقه نسوان فردي به عنوان سخنگو انتخاب شود، شصتمان خبردار شد که اين فرد خانم ديپلماتي از وزارت امور خارجه است.
چون خودمان هم از اين طبقه هستيم بر غرور هميشگيمان چند درصدي اضافه شد، سخنگوي وزارت امور خارجهمان بانويي است که سالها در وزارت امور خارجه فعاليت کرده که اين موجبات غرور و افتخار است.
این خبرها ادامه داشت تا اینکه بعدازظهر رورز یکشنبه مراسم تودیع و معارفه سید عباس عراقچی و مرضیه افخم به صورت رسمی اعلام شد؛ مثل همیشه با همان شتاب و استرس همیشگی خبرنگاری خودمان را به وزارت امور خارجه و تالار آئینه رساندیم.
مثل اینکه این تالار آئینه حالا حالاها با ما کار دارد، خدا میداند چه خاطراتی را بر در و دیوارش ثبت کرده است!!
این مراسم را 5 سخنگو همراهی میکردند، آقایان قشقاوی، عراقچی، مهمانپرست، حسینی و خانم افخم، که گزینه آخر مهمترین سوژه آن روز بود.
پس از تلاوت آیاتی چند از قرآن مجید، هفتمين سخنگوي دستگاه ديپلماسي به ایراد سخنرانی پرداخت.
عراقچي گفت: من معتقدم اين مراسم توديع آقاي مهمانپرست و معارفه خانم افخم است.
وي در بخش ديگري اظهار داشت: کار با خبرنگاران برايم لذتبخش است.
هفتمين سخنگوي دستگاه ديپلماسي مثل هميشه لبخند زد و گفت: از اينکه خبرنگاران مزاحمم بودند لذت ميبردم.
وي در ادامه به خانم افخم سخنگوي جديد وزارت امور خارجه تبريک گفت و اظهار داشت : من مي توانم شهادت دهم که اگر وي خانم هم نبودند باز هم بهترين گزينه براي دستگاه ديپلماسي بود.
براي مشاهده متن کامل اين خبر
اينجا کليک کنيد
جمله جالبي که سيد عباس عراقچي به شوخي بيان کرد اين بود که:
به خانم افخم نصيحت ميکنم که تولد هيچ نوزادي را تبريک نگوييد.
راستي عجب سوژهاي شده اين نوه ملکه انگليس، خدا به خير کند اين نوه تا بزرگ شود چه ماجراهایی که نخواهد داشت!! بعد از سخنراني آقاي عراقچي جناب آقاي مهمانپرست سخنگوي اسبق وزارت امور خارجه به سخنراني پرداخت.
براي مشاهده متن کامل اين خبر
اينجا کليک کنيد
جناب آقاي مهمانپرست اظهارات بسيار جالبي در مورد خبرنگاران داشت که در پايان با اشاره به يکي از خاطراتش گفت:
من جناب آقاي مردوخي را هرگز فراموش نميکنم. آقاي محمدجواد ظريف سومين سخنران اين مراسم بود.
رئيس دستگاه ديپلماسيمان از زحمات جناب آقاي مهمانپرست و سيد عباس عراقچي تشکر کرد.
وي خطاب به خبرنگاران گفت:
سمتي در وزارت امور خارجه نمانده که شما خبرنگاران ذکر نکرده باشيد که عراقچي قرار است عهدهدار آن شود و اگر همينطور ادامه دهيد تصور ميکنم کمکم پست وزير را به وي بدهيد!! براي مشاهده متن کامل اين خبر
اينجا کليک کنيد
ظريف در تقدير و تشکر از خانم افخم اظهار داشت:
با اجازه آقايان، خانم افخم مي خواهند کار دو مرد را انجام دهند. در پايان مرضيه افخم اولين سخنگوي دستگاه ديپلماسي به ايراد سخنراني پرداخت و اظهار داشت :
با اينکه سالها از پشت صحنه با خبرنگاران همکاري ميکردم، دو سه روزي است که فضا عوض شده و خودم سوژه رسانهها شدم.!! سخنگوي جديد وزارت خارجه از "علياکبر صالحي" وزير امور خارجه سابق قدرداني کرد و گفت:
گرچه حضور دکتر صالحي کوتاه بود اما آرامش را به وزارت خارجه بازگرداند. وي همچينين از "حميدرضا آصفي" سخنگوي پيشين وزارت امور خارجه قدرداني کرد.
خانم افخم که با سخنانش قدرت سخنگويش را به رخ رسانههاي خارجي کشيد با بيان اينکه "من قابل اين همه تعريف نبودم" اين بيت شعر را قرائت کرد:
"تکيه بر تقوا و دانش در طريقت کافري است راهرو گر صد هنر دارد توکل بايدش" براي مشاهده کامل متن اين خبر
اينجا کليک کنيد
در پايان اين مراسم "محمدجواد ظريف" حکم سخنگويي افخم را به وي داد و با اهداي لوح و هديه از دو سخنگوي سابق و اسبق قدرداني کرد.
مراسم رسمي که تمام شد خبرنگاران مثل اينکه از بند رها شده باشند هرکدام به سمت سوژهاي رفتند؛ عراقچي، مهمانپرست، افخم، و ظريف که متاسفانه آقاي ظريف به دليل مشغله کاري و حساس بودن اوضاع اين روزهاي منطقه به سرعت با عذرخواهي و لبخند هميشگي تالار آئينه را ترک کرد.
بيش از هرکس ديگري خانم افخم صداي جديد دستگاه ديپلماسي در حلقه خبرنگاران، تصويربرداران و عکاسان محاصره شده بود.
خانم افخم با آرامشي عجيب و تسلطي کامل بر اوضاع و مسائل به سوالات پاسخ ميگفت.
راستي رسانههاي غربي چشمانشان را باز کنند و واضحتر ببينند که سخنگوي دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران چگونه با ظاهري اسلامي در برابر هجمههاي آنها سخن ميگويد. خانم افخم نمونه بارز يک بانوي موفق ايراني است که موجبات افتخار و غرورآفريني ما خبرنگاران زن ايران است. خانم افخم پاسخ محکمي به تمام اداعاهاي واهي غرب مبني بر اينکه زنان در ايران با محدوديت روبه رو هستند است. بايد به انتخاب هوشمندانه دکتر ظريف تبريک گفت، اين انتخاب به گفته خود دکتر ظريف هيچ جنبه تبليغاتي نداشته اما توانست چهره واقعي يک بانوي موفقي ايراني را به جهانيان نشان دهد.
ما خبرنگاران به اين انتخاب هوشمندانه تبريک ميگوييم و به صداي جديد دستگاه ديپلماسي افتخار ميکنيم.
گفتني است در پايان مراسم يکي از خبرنگاران در تقدير و تشکر از سخنگويان وزارت امور خارجه شعري را قرائت کرد که متن آن به شرح ذيل است:
سوختم از آتش پنهانی دل سوختم
هر سخنگو روزنی باشد بدنیای سخن
جان خود کاهد که جان بخشد به کالای سخن
پرتو هر محفلی از آتش پنهان اوست
شمعسان سوزد که گردد محفلآرای سخن
گر سخن چون باده سرمستی دهد دانی زچیست
خوندل ریزد سخنپرور به مینایسخن
سرخوش از این باده شو گر مستیجان طالبی
ای خوشا آنکس که نوشیده است صهبای سخن
با دل دردآشنای ما نگردی آشنا
گر نداری طبعی آتشزا و گویای سخن
گرچه هرگز حاصلی جز غم سخن گفتن نداشت
باز میگویم غم دل را به آوای سخن
جمله میدانیم در گفتن اثرها هست و باز
گرچه لب بستند ما را نیست پرواي سخن
نیک میبینیم نور و ظلمت و زشت و نکو
دیده میبندیم و میدوزیم لبهای سخن
آنچه دیدم از بد بدسیرتان گویم اگر
زشت گردد صورت دلجوی و زیبای سخن
گر بگویم داستانی از غم پنهان خویش
شور و غوغایی بپاسازم ز غوغای سخن
آتشی در دل نهان دارم گر آرم بر زبان
میکند آتش بپا شور شرر زای سخن
سوختم از آتشپنهانی دل سوختم
هست در دل آتشی در سینه سودای سخن
تلخ کامی دیدم از شیرینزبانیها و باز
جان مشتاقم کند هردم تمنای سخن
جان من میسوزد از این حسرت که گویم یک نفس
گفتهای از سوز دل در نزد دانای سخن
با که باید گفت اندوه دل پردرد را
همتی یاران که ما را نیست یارای سخن
گر سخنگو در سخن گفتن نباشد بینظر
وای بر او باد از این گفتار و صد وای سخن
ناامید خستهجانی رهرو بیرهنمای
مانده سرگردان و حیران به صحرای سخن
(ناصر مردوخ) از موج حوادث باک نیست
گوهر ارزنده باشی خود به دریای سخن
شاعر: ناصر یمین مردوخی کردستانی
انتهاي پيام/