باشگاه خبرنگاران- شيوا خسرومهر، بازيگر نقش "زهره" در سريال "نوشدارو" است، وي همزمان با ايفاي نقش در اين مجموعه با دو كارگردان برجسته ديگر كشورمان همكاري كرد. به بهانه درخشش او در نقش همسر شهيد، پاي گپ و گفتي با او نشستيم كه بخشي از آن را در مصاحبه زير مي خوانيد:

- بله. اول بايد بگويم كه به "هدايت هاشمي" بسيار مديون هستم، هر دوي ما متولد مشهد و بزرگ شده سبزوار هستيم، به دليل تسلط به لهجه شيرين مشهدي او با من تماس گرفت كه براي تست به دفتر پروژه "نوشدارو" روم و در نقش همسر وي به ايفاي نقش بپردازم.

من به "هاشمي" گفتم كه چرا به "نگار عابدي" همسر خود پيشنهاد اين كار را نمي كنيد و او گفت كه "نگار عابدي" درگير بازي در كاري است، چون "عابدي" هم تسلط به لهجه شيرين مشهدي دارد، در هر صورت به من گفت، نقش خوبي است و ديده هم مي شويد، خلاصه بگويم براي تست گريم پيري و جواني "عطيه" به دفتر كار مراجعه كردم و بعد به منزل رفتم كه طي تماسي با پرسيدن قد من متوجه شدند كه من از "هدايت هاشمي" بلند قدتر هستم و نمي توانم در نقش همسر او با وي همكاري داشته باشم.

ولي از آنجا كه قسمت بود كه در سريال "نوشدارو" بازي كنم، براي تست گريم "زهره" دوباره دعوت به كار شدم و پرسيدم كه ديگر مشكلي وجود ندارد و "زهره" همسر شهيد و استاد دانشگاه است.

- يكي از اعضاي تيم "نوشدارو" به من گفت كه "خسرو مهر" به دليل كار و نقش به شهر مشهد سفر نكنيد و با اين تصور با ما همراه شويد كه امام رضا (ع) شما را طلبيده است، واقعيت من گريه كردم و بدون توجه به همه قراردادها با تيم همراه شدم و آن چند روز من كاري در مشهد نداشتم و فقط به زيارت امام رضا (ع) رفتم و بعد به تهران برگشتم، نمي دانم چگونه بگويم كه حضور در پروژه "نوشدارو" بسيار دوست داشتني بود و كار از ابعاد معنوي بسياري برخوردار بود و لحظه به لحظه آن خاطره شد.

-اردكاني فردي بسيار آرام و پر انرژي در سخت ترين شرايط بود من پشت سر هم با سه كارگردان مطرح و صاحب نام كشورمان چون "جواد اردكاني"، "محمدرضا آهنج" و "سيروس مقدم" همكاري كردم و هر كدام از آنها در نوع كار خود افرادي متبحر و صبور و پرانرژي بودند در "نوشدارو" من فرصت خواندن فيلمنامه را نداشتم و "بكائيان" دستيار كارگردان همه قصه را برايم تعريف كرد و با توضيحات نويسنده كار متوجه زيبايي قصه شدم و بازي در نقش "زهره" را پذيرفتم.

در سريال "نوشدارو" "زهره" همسر شهيد و زني صبور و با استقامت است به ياد مي آورم كه يكي از بازيگران به من گفت كه "شيوا خسرومهر" دائماً ناراحت است و به او پاسخ دادم كه من "زهره" هستم نه "خسرو مهر".

واقعيت را بگويم، به قدري نقش خود را دوست داشتم كه كاملاً در آن غرق شده بودم.

- معتقدم شما براي حضور در كارهاي مناسبتي انتخاب مي شويد، نه از سوي عوامل بلكه از سوي صاحب كار، كه در پروژه "نوشدارو" امام رضا (ع) بود، من انتخاب شدم و ديدم "زهره" هاي بسياري در اطراف من هستند كه به تنهايي زندگي خود را اداره مي كنند و فرزندان بزرگي را تحويل جامعه مي دهند.

در "نوشدارو" همسرم "ابراهيم" شهيد شده بود و هميشه فكر مي كردم كه "ابراهيم" بعد از خداوند پشت و پناه من است.

- زماني كه در "شلمچه" بوديم به "جواد اردكاني" گفتم كه اين هنرمندان يعني شهداي بزرگوارمان كار را بالا مي كشند و ما تنها نيستيم و همه بازيگراني هم كه با ما هستند به نوعي طلبيده شده اند. "شلمچه" فضايي خاص دارد و شما را واكسينه مي كند كه تا مدت ها از هر گونه دروغ و كار بدي پرهيز مي كنيد، به عقيده من "شلمچه" كربلاي ايران است، "زهره" با من صحبتي نداشت.

- فكر مي كنم فيلمبرداري كار تا پايان سال 92 طول كشد، "آهنج" هم از جمله كارگردانان دوست داشتني و صبور است كه آشنايي من با وي به سريال "ملكوت" برمي گردد كه به دليل گرفتاري نتوانستم با اين كارگردان خوب كشورمان همكاري كنم و بعد از سال ها در "فرشتگان بر فراز آسمان" سعادت كار با "آهنج" را پيدا كردم.

- موضوع بسيار تازه و به نوعي جديد است و اتفاقات به صورت اپيزودي رخ مي دهند و بيشتر از همه، خوشحالم كه بعد از هشت سال رو در روي "حسن پورشيرازي" قرار گرفتم و در اين كار در نقش همسر او با تيم همكاري داشتم.

- خانم "خسرو مهر" كار با سيروس مقدم آرزوي هر بازيگري است، كار با "بچه هاي نسبتاً بد" خوب بود؟ 

- عالي بود، سال ها از همكاري من با "سيروس مقدم" مي گذشت و زماني كه بازي يكي از بازيگران در كار "آهنج" تمام شد بايد به تيم سيروس مقدم مي پيوست و من فقط به او گفتم كه خوش به حالت و وي بدون اينكه به من بگويد با "شهرام زماني" مسئول انتخاب بازيگر "بچه هاي نسبتاً بد" تماس گرفت و آن ها گفتند در سن و شخصيت من، فردي را ندارند ولي از آنجايي كه به قسمت اعتقاد دارم به دليل رسيدن فيلمنامه به روز، كاراكتري مثل من بايد وارد داستان مي شد و با تماس مجدد به تيم سيروس مقدم پيوستم.

- تجربه بسيار خوبي بود و خوشحالم كه در طول و دوران بازيگري ا م با مرحوم "خسرو شكيبايي"، "شهاب حسيني" و "اشكان خطيبي" همبازي شدم. 

اميدوارم براي هر بازيگري تجربه كار با اشكان خطيبي پيش آيد، او به قدري مؤدب و دوست داشتني است كه حتي در روزهايي كه من نبايد به سر كار مي رفتم، دلم براي او تنگ مي شد.

- در پروژه هاي ديگري با "طباطبايي" همكاري داشتم و فرد بسيار خوب و با اخلاقي بود، ولي چون هميشه همسر "سيروس مقدم" تهيه كنندگي كارهاي همسر خود را برعهده داشت، جاي وي در اين پروژه بسيار خالي بود، ولي به طور كلي از همكاري همه تيم تشكر مي كنم./ي2