به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، امروز 1 شهریور 1392 خورشیدی برابر با 15 شوال 1434 هجری و 23 آگوست 2013 میلادی است. مهمترین رخدادهای تاریخ امروز از این قرار است: روز بزرگداشت "حسین بن عبداللَّه" معروف به "ابوعلی سینا" و روز پزشک
ابوعلی حسین بن عبداللَّه بن حسین بن علی بن سینا ملقَّب به حجة الحق، معروف به شیخ الرییس، از حکمای بزرگ و علمای نامدار جهان و پزشکان اسلام است. وی در سوم ماه صفر سال 370 ق در بلخ به دنیا آمد و از خردسالی به فراگیری علوم زمان پرداخت تا اینکه در جوانی، علامه دهر گردید. او چنان در علم پیشرفت که استادان خود را استاد شد و عمرش به بیست نرسیده بود که به مطالعه علوم فلسفی همت گماشت. هرگاه مسألهای از مسائل بر او مشکل میشد، با وضو به مسجد شهر میرفت و حلّ آن مسأله را از خداوند میخواست. ابوعلی سینا به سبب معالجه بیماری امیر نوح بن منصور سامانی، مقرب پادشاه گردید.
شیخ از این فرصت استفاده کرد و به کتابخانه دربار راه یافت. در مدت عمر ابوعلیسینا، وقایع متعددی بر او گذشت که از وزارت تا زندان را در بر داشت. شیخ به زبانهای فارسی و عربی، تالیفات فراوان دارد که اشارات، شفا، حکمت عرشیه، قضا و قَدَر و لغةالعَرَب و... از آن جملهاند. سرانجام این دانشمند شهیر و فیلسوف کبیر در 58 سالگی در همدان درگذشت و در همان شهر مدفون گردید. به پاسداشتِ این پزشک نامدار مسلمان، روز اول شهریور در جمهوری اسلامی ایران، روز پزشک نامگذاری شده است.
رحلت فقیه جلیل آیت اللَّه "علی شاهرودی" (1311ش)
آیت اللَّه شیخ علی شاهرودی در حدود سال 1250ش (1288ق) در شاهرود به دنیا آمد. وی در ابتدا برای فراگیری علوم اسلامی راهی تهران شد و در آنجا به مدت پنج سال به کسب علم مشغول بود. آیتاللَّه شاهرودی سپس برای ادامه تحصیلات خود عازم نجف اشرف گردید و در حلقه درس آخوند ملامحمد کاظم خراسانی جای گرفت. ایشان در طی سالیان حضور در محفل درس آخوند خراسانی، در زمره شاگردان برجسته آن بزرگوار به شمار میآمد و در این سالها به مدارج والای علمی دست یافت. با رحلت آخوند، آیتاللَّه شاهرودی عازم کربلای معلی گردید و یکسره به درس و بحث پرداخت و در مدت اقامت پانزده سالهاش در آن شهر، شاگردان فراوانی تربیت نمود. ایشان همچنین بر عروةالوثقی حاشیهای نگاشت و رساله عملیه فارسی خود را به رشته تحریر درآورد. این عالم جلیل و فقیه زاهد در اواخر عمر بر اثر بیماری و برای معالجه راهی کاظمین گردید تا اینکه در اول شهریور 1311ش برابر با بیستم ربیعالثانی 1351ق در شصت و یک سالگی بدرود حیات گفت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
درگذشت دکتر "پرویز ناتل خانلری" استاد دانشگاه و روزنامه نگار (1369 ش)
پرویز ناتل خانلری، یکی از چهرههای برجسته ادب فارسی، در سال 1292ش دیده به جهان گشود و در سال 1322 پس از اخذ درجه دکترا در رشته ادبیات فارسی، به سمت استادی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران منصوب گردید. استاد خانلری علاوه بر تحقیق و تألیف و انتشار مجله علمی و ادبی "سخن" که خود راهگشای فرهنگ و ادب این مرز و بوم بود، اشعار نغز و دلنشینی سروده که قسمتی از آن اشعار در کتاب "ماه من در مرداب" جمعآوری و منتشر گردیده است. تأسیس بنیاد فرهنگ، فرهنگستان ادب و هنر، فرهنگستان زبان، بنیاد شاهنامه، انجمن فلسفه و حکمت و اسناد فرهنگی آسیا از جمله اقدامات خانلری بود که همه این مؤسسات پس از پیروزی انقلاب اسلامی درهم ادغام شدند و به نام مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی درآمد. علاوه بر این، تاریخ زبان فارسی در 3 جلد، وزن شعر فارسی، زبان و زبانشناسی و دستور زبان فارسی از جمله آثار ناتل خانلری میباشند. پرویز ناتل خانلری سرانجام در 77 سالگی در تهران درگذشت و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
شهادت مبارز انقلابی "سید اسداللَّه لاجوردی" توسط منافقین (1377 ش)
سیداسداللَّه لاجوردی در سال 1314 ش در تهران به دنیا آمد. وی در نوجوانی دروس دبیرستان را نیمه کاره رها کرد و همراه پدر به کار و فعالیت پرداخت. بعدها به دروس حوزوی روی آورد و تا حد کفایه پیش رفت. با آغاز نهضت اسلامی مردم به رهبری امام خمینی، شهید لاجوردی نیز به این جریان پیوست و در تاسیس و ایجاد جمعیتهای مؤتلفه اسلامی در سال 1341ش نقش مهمی ایفا کرد. وی به همراه شهیدان بهشتی و مطهری تصمیم به ائتلاف بر ضد رژیم گرفت و فعالیت زیادی در این زمینه از خود نشان داد. این مبارز انقلابی، اولین بار پس از اعدام انقلابی حسنعلی منصور، نخستوزیر پهلوی، بازداشت شد و مبارزه علیه رژیم پهلوی و زندانهای پیاپی او تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت.
شهید سیداسداللَّه لاجوردی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از طرف شهید دکتر بهشتی به دادستانی انقلاب اسلامی منصوب گردید و پس از آن ریاست سازمان زندانهای کشور را عهدهدار شد. منافقین بارها کمر به قتل او بستند تا اینکه در اول شهریور 1377، در سن 63 سالگی در محل کار خود در بازار تهران، به دست منافقی مزدور به شهادت رسید. پیکر آن مبارز نستوه و فداکار، پس از تشییعی باشکوه، در گلزار شهدای بهشت زهرا و در کنار شهیدان هفتم تیر به خاک سپرده شد.
ردّ شمس برای حضرت امیرالمومنین(ع)
روزی پیامبردر کنار علی(ع) آرمید و سر مبارک آن حضرت بر روی پای امام علی(ع) قرار داشت. امام که هنوز نماز عصر خود را به جا نیاورده بود، نتوانست خود را راضی کند که پیامبر را بیدار نماید. بنابراین صبر کرد تا پیامبر، خود از خواب برخاست وامام را محزون دید. چون سبب را دانست، دعا کرد که خورشید بار دیگر باز گردد و امام نماز خود را در وقت خود، ادا کند. این واقعه که در مسجد فضیح روی داد به "ردّ الشمس" یعنی بازگشت خورشید مشهور است.
وفات "حضرت عبدالعظیم حسنی" در شهر ری(252 ق)
حضرت عبدالعظیم بن عبداللَّه که با پنج واسطه به امام حسن مجتبی(ع) میرسد، ازاکابر محدثین و اعاظم علما و زهاد و عُبّاد بوده و از اصحاب امام جواد و امام هادی علیهم السّلام به شمار میرود. ولادت وی را در حدود سال 173 ق گفتهاند. خَفَقان دوران عباسی و دشمنی سختی که با علویان روا میداشتند، عبدالعظیم را به هجرت واداشت و او راهی ری گردید و ساکن آن دیار شد.
سرانجام این سلالهٔ پاک خاندان حَسنی و این زاهد پرهیزکار در نیمهٔ شوال سال 252 ق در 79 سالگی در ری درگذشت. آن حضرت را شهید و مسموم نیز میدانند. مرقد حضرت عبدالعظیم در ری، زیارتگاه مشتاقان اهلبیت است. ور گشت.
درگذشت "ابوداوود سجستانی از مشاهیر خراسان(272 ق)
اصل ابوداود سجستانی از سیستان و مولد او به سال 202 ق بود. وی صاحب کتاب سنن است که بر احمد بن حنبل عرضه کرد و وی را پسند افتاد و تحسین کرد. ابوداوود در سال 272 ق در بصره درگذشت و عبداللَّه ابنعبدالواحد هاشمی بر وی نماز خواند. علاوه بر "سنن"، دو کتاب، یکی به نام ناسخ القرآن و منسوخه و دیگری را به قولی دلائل النبوة به نام او آوردهاند، همچنین ابنندیم کتاب اختلاف المصاحف را از او دانسته و در قاهره کتابی به نام مراسل منسوب به او به طبع رسیده است.
کشته شدن سلطان "جلال الدین خوارزمشاه" و انقراض سلسلهٔ خوارزمشاهی(628 ق)
بعد از مرگ سلطان محمد، حملات مغولان به ایران ادامه داشت، و بعد از آن بین بازماندگان او بر سر خلافت درگیری پیش آمد و سرانجام سلطان محمد در آخرین روزهای عمرش، یکی از پسرانش به نام جلال الدین را به جانشینی انتخاب کرد ولی پس از مرگ سلطان محمد، بقیه برادران شروع به مخالفت کردند و جلال الدین نیز مجبور بود که با آنها مقابله کند. او بخشی از سپاه پراکندهٔ پدرش را جمعآوری کرد و به جنگ با مغولان رفت و پیروزی هایی نیز به دست آورد. برای مثال می توان به پیروزی او برای فتح غزنین و قندهار اشاره کرد. ولی این پیروزی ها جهت بازپسگیری حکومتِ قبلی کار ساز نبود زیرا هرج و مرج و نابسامانی حکومت را فرا گرفته بود.
مغولان او را تا رودخانه سند تعقیب نمودند و سرانجام وی به رودخانه زد و از آن عبور کرد و بعد به هندوستان رفت وبه مدت یکسال در آنجا ماند و زمان مراجعت به ایران در بخشهایی که هنوز به تصرف مغولها در نیامده بود، شروع به گردآوری سپاه کرد ولی به علتِ خصوصیات بد او مانند خونخواری و سبک سری، کسی به او اعتنا نمی کرد و او مجبور بود از هر شهری به شهر دیگری فرار کند. عاقبت به تبریز حمله کرد و اتابکان را به قتل رسانده و سرانجام بعد از شکست های متوالی و فرارهای پی در پی در628 هجری قمری در ((میافارقین)) واقع در کردستان به دست شخصی که برادرش به دست جلال الدین کشته شده بود، به قتل رسید و حکومت خوارزمشاهی نیز به دست مغولان افتاد.
رحلت عالم ربانی "شیخ محمدتقی رازی اصفهانی" (1248 ق)
شیخ محمدتقی رازی اصفهانی فرزند عبدالرّحیم، عالم امامی، فقیه اصولی و زاهدی ژرفبین و دقیق النظر بود و در محضر عالمانی همچون سید بحرالعلوم، سید علی صاحب ریاض، شیخ جعفر کاشفُ الغطاء و سیدمحسن کاظمینی پرورش یافت. وی علاوه بر تبحر در علوم عقلی و نقلی، در اصول فقه نیز استادی مسلم و توانا به شمار میرفت. شیخ محمدتقی رازی اصفهانی که با نگارش کتاب هدایَةُ المسترشدین، به صاحب هدایه معروف است، دارای تالیفات سودمند دیگری از قبیل شرح اسماء الحُسنی، حاشیهٔ معالم و... میباشد. این عالم بزرگ سرانجام در 15 شوال 1248 ق در اصفهان وفات یافت و در تخت فولادِ این شهر به خاک سپرده شد.
اعلان جنگ ژاپن به آلمان در جریان جنگ جهانی اول (1914م)
با فروزان شدن آتش ویرانگر و خانمانسوز جنگ جهانی اول، جنگ اولیه اتریش و صربستان به یک جنگ عمومی در اروپا مبدل شد و کشورهای مختلف هر یک به بهانهای وارد این معرکه میشدند. در طول ماه اوت 1914م، این جنگ ابعاد وسیعتری به خود گرفت چرا که در روزهای دوازدهم و سیزدهم این ماه، انگلستان و فرانسه به اتریش اعلان جنگ دادند. ده روز بعد در 23 اوت، ژاپن نیز به عنوان متحد انگلیس به اتریش و آلمان اعلان جنگ داد. با ورود به ژاپن به عرصه جنگ جهانی اول، آتش این نبرد در فراسوی مرزهای اروپا در شرق آسیا نیز شعلهور گردید و منطقه را بیش از پیش دچار آشوب و کشتار نمود.
انعقاد قرارداد "عدم تجاوز" میان دولتهای آلمان نای و شوروی (1939م)
پس از تصرف چکسلواکی و الحاق آن به آلمان، هیتلر درصدد انضمام لهستان به خاک کشورش بود. اما هیتلر میدانست که در مسئله لهستان نه فقط انگلیس و فرانسه، بلکه شوروی هم در مقابل او خواهد ایستاد و ممکن است حمله حساب نشده او به لهستان، به اتحاد سه جانبهای در برابر آلمان منجر شود. به همین جهت هیتلر از درِ دوستی با استالین درآمد و پس از امضای یک قرارداد همکاری اقتصادی و بازرگانی با شوروی، در پیامی به استالین آمادگی خود را برای امضای یک قرارداد دوستی و عدم تعرض با شوروی اعلام داشت. استالین نیز پاسخ گرم و دوستانهای به تلگراف هیتلر داد و وزیر امور خارجه آلمان برای انجام مذاکرات مربوط به امضای قرارداد دوستی بین دو کشور به مسکو دعوت شد
. استالین که از نیت هیتلر در تصرف لهستان مطلع شده بود در این مذاکرات خواهان معامله بر سر خاک لهستان شد و نواحی شرقی این کشور را طلب کرد. با موافقت آلمان و شوروی بر سر این مسئله، در نیمه شب 23 اوت 1939م قرارداد عدم تجاوز میان آلمان و شوروی منعقد گردید. بر اساس این قرارداد، آلمان و شوروی متعهد شدند به مدت ده سال به خاک یکدیگر تجاوز نکنند. پس از این توافق، آلمان با اطمینان از جانب شوروی، حمله خود را به لهستان آغاز نمود. با این حال، این پیمان دو سال بعد با حمله آلمان به شوروی در ژوئن 1941م نقض شد.
آزادی پاریس از اشغال آلمان توسط قوای متفقین (1944م)
پانزده ماه پس از فروزان شدن آتش جنگ جهانی دوم و در ادامه توسعهطلبیهای هیتلر، نیروهای آلمان نازی به قصد تصرف فرانسه، خود را برای هجوم به این کشور آماده میکردند. در روز پنجم ژوئن ۱۹۴۰م، هیتلر فرمان انهدام کامل نیروهای فرانسه را صادر کرد و سه روز بعد، نیروهای زرهی آلمان، خطوط دفاعی فرانسه را در شمال شرقی این کشور در هم شکستند و وارد خاک فرانسه شدند. با نزدیکی نیروهای آلمان به پاریس، هیتلر طی پیامی به فرانسویان، آنها را به ترک مخاصمه دعوت کرد و از ارتش فرانسه خواست از مقاومت در پاریس خودداری کنند.
درنهایت، سحرگاه روز چهاردهم ژوئن ۱۹۴۰م، اولین واحدهای سربازان آلمانی وارد پاریس شدند و همانطور که هیتلر از فرانسویان خواسته بود، پاریس تقریباً بدون مقاومت در برابر ارتش آلمان تسلیم شد. در این میان درحالیکه سربازان آلمانی در خیابان اصلی پاریس رژه میرفتند، اهالی شهر در کنار خیابان به نظاره آنها ایستاده بودند و میگریستند. فتح فرانسه برای آلمان به قیمت نزدیک به چهل و پنج هزار کشته و یکصد و ده هزار زخمی تمام شد. فرانسه تا بیست و سوم اوت سال ۱۹۴۴ میلادی، به مدت بیش از چهار سال تحت اشغال آلمان بود.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید