به گزارش
باشگاه خبرنگاران، پس از استقلال "قزاقستان" احزاب متعددی با اهداف متفاوت به ثبت رسیده و شروع به فعالیت کردند هر چند تعدادی از آنها به دلیل عدم مقبولیت عام و یا عملکرد مغایر با برنامههای از پیش اعلام شده خود پس از مدتی تعطیل و یا به فراموشی سپرده شدند. در مقابل، تعداد دیگری از احزاب به سرعت ترقی کرده و بطور فعال در صحنههای سیاسی کشور همچون انتخابات پارلمانی ظاهر شدند.
در اوایل سال 2001م 9 حزب سیاسی با اقتدار بطور رسمی ثبتنام کردند، در کنار این احزاب نزدیک به 300 حرکت احتمالی وجود داشتند که در ذیل به مهمترین آنها اشاره میشود.
1- حزب سوسياليست "قزاقستان" (SPK)
همانطور که از نام آن هویداست حزب سوسیالیست "قزاقستان" در واقع همان حزب کمونيست اين کشور ميباشد و در زماني که اتحاد شوروی فروپاشید واژه سوسیالیست بجای کمونيست کاربرد پیدا کرد، بدون اینکه این حزب در جغرافیایسیاسی "قزاقستان" به گونه دیگر مطرح شود، هيچ تغییر کیفی در اهداف آن وارد نشد.
این حزب در سال 1991 بر ویرانههای حزب کمونيست ایجاد شد، اعضای آن در ارگانهای اجرایی شهرها و مناطق جمهوری فعالیت داشته و داراي 1400 سازمان محلی در سطح کشور و ۶۵هزار عضو است. این حزب اهداف سوسیالیستی را دنبال میکند و ضمن تاکید بر ارزشهای انسانی و عدالت اجتماعی خواهان همبستگی و اتحاد بین مردم میباشد. برنامه آن با توجه به حاکمیت طولانی حزب کمونيست به نحو فزایندهای مورد توجه اقشار مختلف جامعه میباشد و در تلاش است با سازمانهای بینالمللی سوسیالیست ارتباط برقرار کند. برنامه آن بیشتر روی مسایل اقتصادی متمرکز است وحمایت از کارگران را سرلوحه کار خود قرار داده است.
قابل یاد آوری است که اداره این حزب را روسها یا قزاقهای روس شده به عهده دارد که در انتخابات پارلمانی سال 1994 هشت (8) کرسی را از آن خود کرد.
2- کنگره خلق "قزاقستان":
کنگره خلق "قزاقستان" نیز میتواند در شمار احزابي به حساب آید که متاثر از ارزشهای کمونيستی بوده و اهداف این حزب انعکاس دهنده مظاهر بشر دوستانه به شکل تودهاي و کمونيستی است. اگرچه این حزب بعد از استقلال "قزاقستان" عرض اندام کرده، اما تاسیس کنگره خلق بر بنیاد اهداف اجتماعی ناشی از خواست مردمی بیانگر تاثیرپذیری جامعه "قزاقستان" از ارزشهایي است که بیشتر از یک عمر در تاروپود آن جا دارد.
"کنگره خلق قزاقستان" پس از استقلال در اواخر دسامبر سال 1991م شکل گرفت و درمیان موسسین این حزب از روسای جنبش ضدسلاح هستهای "نوادا – سمی پالاتینسک" و جنبش اقتصادی "آرال – قزاقستان – آسیا" میتوان نام برد.
تعداد اعضای آن حدود 30 هزار نفر برآورد میشود و کمیتههای حزب تقریباً در تمام سازمانهای جمهوری دایر شده است. اعضای آن در ارگانهای اجرایی و قانونگذاری حضور دارند. رئیس این حزب آقای اولجاس سلیمانوف شاعر، نويسنده معروف و از چهرههای سرشناس فرهنگی "قزاقستان" است. این حزب از محیطزیست، فعالیت اقتصاد آزاد، توسعه و رشد موسسات بازرگانی حمایت میکند و با تمام نیروهای دموکراتیک ارتباط دارد، و خود را به عنوان نماینده همه گروههای قومی "قزاقستان" مطرح کرده است و همچنان این حزب با اشتراک در فعالیتهای انتخاباتی سال 1994 پارلمان "قزاقستان" توانست 9 کرسی مجلس را از آن خویش کند.
4- اتحاديه وحدت مردم "قزاقستان" (PUP)
اگرچه بنیانگذران این حزب آنرا حزب سیاسی عنوان نمیکنند اما با توجه به محتوای آن هرگز نمیتوان حزب نبودن آنرا انکار کرد، زیرا هم اکنون (PUP) یگانه حزب است که تمام اختیارات کشور را بدست دارد و منبع اصلی قدرت هم در "قزاقستان" محسوب میشود. ولی اینکه چرا از حزب بودن آن چشمپوشی میشود و بهنام اتحادیه قابل شناخت است، بايد به پاراگراف ذیل توجه شود.
"به موجب قانون اساسی "قزاقستان" از آنجایي که رئیسجمهور نمیتواند عضو حزب سیاسی باشد لذا "نظربایف" در سال 1993م به منظور داشتن موقعیت مناسبت در صحنه سیاسی و انتخابات این اتحادیه را با اهداف کلان سیاسی، اجتماعی، اقتصادی بنیان نهاد.
در اولین کنگره این اتحادیه که با حضور بیش از 250 نفر سیاستمداران، دانشمندان، هنرمندان و ارباب مطبوعات در شهر "آلماتی" برگزار گردید، اهداف و دیدگاههای این اتحادیه مطرح شد. از جمله مهمترین این دیدگاهها ثبات بخشیدن به اوضاع اجتماعی و سیاسی، برنامهریزی اساسی برای بازسازی اقتصاد، حمایت از اداره امور توسط ریاستجمهوری، رفع موانع دموکراتیک ایجاد طبقه متوسط در جامعه، حمایت از تعدیل اقتصادی وبازنشتگان و کودکان بیسرپرست، دانشآموزان و دانشجویان ایجاد فضای مناسب برای رشد اجتماعی و معنوی افراد و همکاری با ارگانهای دولتی جهت مبارزه با گروههای فاسد اجتماعی و مافیا بوده است.
این اتحادیه تمرکز گرا، مخالف ناسیونالیزم افراطی و حامی توازن نژادی واجتماعی است.
با توجه به اهداف فوق اتحادیه وحدت مردم "قزاقستان" قادر شده تا جایگاه خویش را درمیان قاطبه ملت "قزاقستان" باز کند. به همين جهت است که از ابتدا تا اکنون یگانه حزب تصمیم گیرنده و تاثیرگذار بر جریانات سیاسی این کشور میباشد. نتایج انتخابات سال 2007م نشان داده که موقعیت سیاسی این حزب تحت رهبری "نورسلطان نظربایف" با گذشت زمان قویتر شده است، پیروزی ۸۸ درصدی حزب طرفدار رئیسجمهور خود گویای این ادعا میتواند باشد.
۴ـ حزب جمهوریخواه آذات(RP-A):
این حزب از شمار احزاب است که بعد از استقلال در صحنه سیاسی "قزاقستان" حضور یافت، البته احزاب خرد و بزرگ که در اثر یکجا شدن آنها حزب جمهوری آذات (آزاد) تشکیل شد. قبلاً شکل گرفته بودند، ولی نسبت تاثیرگذاری اندک نمیتوانستند در جامعه سیاسی این کشور ایفای نقش کند، بدین لحاظ بود که احزاب خرد و کوچک دست چپ با یکدیگر ادغام شدند، تا اینکه قادر شوند جای خویش را در نظام سیاسی "قزاقستان" تثبیت کنند، که هنوز چنین چیزی، در مجموع برای تمام احزاب مخالف قابل دستیابی نبوده و نیست، این حزب مبنی بر اهداف دموکراتیک بنا یافته که جزئیات آن به اين شرح است:
"این حزب در سال 1992م از اثر ادغام سه حزب ناسیونالیست مخالف به نامهای جنبش آذات(آزادی)، حزب جمهوریخواه و حزب دموکراتیک ملی ژلتوکسان تشکیل شد.
اهداف حزب بطور عمده حمایت از انتقال صلحآمیز جمهوری "قزاقستان" به یک کشور مستقل دموکراتیک به عنوان عضوی از جامعه جهانی،حمایت از استقلال و اتحاد ملل، ایجاد جامعه مستقل بر اساس حفظ و حمایت از حقوق و آزادیهای فردی، فراهم آوردن و ایجاد شرایط مادی و معنوی به منظور رشد و شکوفایی استعدادها میباشد، در خصوص سیاستخارجی، این حزب معتقد به یک ارتش ملی مستقل و جلوگیری از آزمایشات هستهای و مخالف گسترش سلاحهای میکروبیولوژیک میباشد. همچنین این حزب معتقد به حق بهرهبرداری مساوی و برابر از همه منابع و ثروتهای طبیعی برای تمامی ملیتهای ساکن جمهوری میباشد.
5
- حزب کمونيست "قزاقستان" (CPK)
در اوایل استقلال جمهوری "قزاقستان" فعالیت حزب کمونيست به تعلیق درآمد و حزب سوسیالیست جای آنرا گرفت، ولی با گذشت زمان حزب کمونيست به کمک تعداد وفاداران قدیمی این حزب دوباره جان گرفته و به عنوان یک حزب سیاسی در این کشور به ثبت رسید که طبق ذیل به جزئیات آن میپردازیم:
"حزب کمونيست" که فعالیتش ازآگوست سال 1991 معلق گردیده و منحل شده بود، مجدداً در سال 1994 ماه مارس به همت تعداد از کمونيستهای قدیمی و وفادار احیا گشت و به ثبت رسید.
رهبران این حزب پس از مصوبه "دومای" روسیه در خصوص احیای مجدد شوروی در حمایت از آن در استانهای مختلف این کشور سخنرانی کردند که این امر واکنش شدید دادستانی کل(لوی څارنوالی) "قزاقستان" را در پی داشت. بدین لحاظ به وزارت عدلیه پیشنهاد نمود که به علت فعالیتهای مغایر با قانون اساسی و سایر قوانین کشور توسط این حزب، از ادامه فعالیت حزبی آن جلوگیری شود. لازم به ذکر است که در فصل اول آئیننامه حزب کمونيست بر احیای نظام سوسیالیستی ایجاد مجدد شوروی سابق تاکید شده است که با مفاد قانون اساسی و تمامیت ارضی "قزاقستان" مغایرت دارد. لوی څارنوالی "قزاقستان" پیشنهاد نمود تنها در صورتی اجازه فعالیت مجدد به این حزب داده شود که آئیننامه مربوط به آن بر اساس قانون اساسی "قزاقستان" اصلاح شده و از انجام اعمال مغایر با قوانین این کشور نیز خودداری نمائید.
6- حزب خلقی ـ تعاونی "قزاقستان":
این حزب که در اواسط دهه اخیر قرن20 وارد عرصه فعالیتهای سیاسی در "قزاقستان" شد بیشتر بر اسس تمايلات بشردوستانه استوار است، همانطور که از نام آن پیدا است حمایت ازعموم مردم این کشور اعم از کسبهکار، دهقان، کارگر وغیره در صدر فعالیتهای حزبی آن قرار دارد.
"این حزب در 20 فوريه 1995م در وزارت دادگستری "قزاقستان"(عدلیه) به ثبت رسید، و در 14 استان کشور شعبات خود را دایر نمود و در 210 ناحیه در سراسر جمهوری آنرا ثبت کرده است در مجموع 1233شعبه محلی دارد. بطور عمده مسایل سیاسی و اجتماعی، نظیر حمایت از روستاییان و کارمندان، مالکیت خصوصی زمین، سیاست زبان در جمهوری و روابط بین ملیتها مورد توجه و از اهداف این حزب می باشد.
از دیگر اهداف و برنامههای این حزب بالا بردن سطح زندگی مردم، حمایت اجتماعی از آنان، بهبود بخشیدن به شرایط کار و زندگی در روستاها و..اعلام شده است. روستائیان کشور در وضعیت دشوار اقتصادی به سر میبرند و از این رو نسبت به مسایل سیاسی چندان علاقهای نشان نمیدهند و این در حالیست که نصف جمعیت را روستائیان تشکیل میدهند و بدون مشارکت آنها اجرای اصلاحات بیمعنی خواهد بود. این حزب طرفدار اقتصاد بازار آزاد با تمایلات اجتماعی است. همچنین مخالف افراطگرایی و استبداد در صحنه سیاسی کشور بوده و معتقد است باید از طریق مسالمتآمیز و نزدیک نمودن نقطه نظرات، مسایل اجتماعی و اقتصادی کشور حل گردد.
7- حزب مدنی "قزاقستان":
این حزب در سال 1998 تاسیس شد و به دنبال تقویت نظام دولتی و بهبودی در بخش رفاهاجتماعی است این حزب نزدیک به چهل هزار نفر عضو دارد.
8- حزب کشاورزی (زراعتی) "قزاقستان":
این حزب در سال 1999 در شهر "آستانه" با هدف حمایت از زارعین و تلاش در جهت آمادهسازی مالکیت خصوصی اراضی تشکیل شد. رهبر این حزب ( رودین مادتیف) و از طرفداران سرسخت "نورسلطان نظربایف" رئیسجمهور این کشور است تعداد اعضای آن حدودا 25 هزار نفر است.
9- حزب "آلاش":
در سال 1999 به دنبال انشعاب از حزب جمهوری بوجود آمد. رهبر این حزب "سویت کازی آکاتایف" بوده و حدود 5 هزار عضو دارد. این حزب، حزب ناسیونالیستی و رادیکال قزاقی میباشد.
۱۰ـ حزب "دموکراتيک شهروند" (آزامات):
این حزب در سال 1999 ثبت شد و اصلاحات جایگزین را در مقابل اصلاحات سیاسی، اقتصادی "نظربایف" مطرح نمود.
۱۱ـ حزب عدالت "قزاقستان":
این در سال ۱۹۹۹ با هدف تقویت سیستم دولتی با نگاه به اقتصاد بازار و به رهبری "تالګات خانابایف"، در "آلماتي" تشکیل شد.
۱۲ـ حزب ميهنپرستان "قزاقستان" (PPK):
در سال 2000 به رهبری "گانی کازیموف" تاسیس شد.
۱۳ـ حزب "اوتان" (سرزمين پدری):
این حزب از جمله احزاب حامی رئیسجمهور است که در اثر اتحاد احزاب خردتر تشکیل شد، هدف از چنین اتحاد و همچنان ظهور احزاب طرفدار رئیس جمهور در حقیقت جواب گفتن به فعالیت حزبی مخالفین نظام حاکم است "این حزب در سال 1999م در اثر اتحاد، حزب اتحاد و مردم، جنبش 2030 "قزاقستان" حرکت لیبرال "قزاقستان"، حزب دموکراتیک "قزاقستان" و احزاب کوچک طرفدار رئیسجمهور در آلماتي تشکیل شد. این حزب در صدد تقویت نظام دولتی و حفظ ثبات سیاسی است، حدوداً 126هزار نفر عضو دارد. رهبر آن "سوگنی ترشنکو" میباشد.
۱۴ـ حزب اعصار:
حزب اعصار توسط دختر "نورسلطان نظربایف" بنیانگذاری شده است، این حزب همچون شماری از احزابی که قبلاً از آن یاد آورشدیم از هواداران سر سخت ریاستجمهوری میباشد. بدون شک نفوذ خانوادگی رئیسجمهور "قزاقستان" در پروسه سیاسی این کشور بحدی است که با استفاده از آن جریان حاکمه دولتی "قزاقستان" به عنوان ابزار فشار و تحت شعاع قرار دادن گروههای مخالف بهرهگیری میکند.
فعالیت احزاب دست راستی در "قزاقستان" متناسب با تحولات سیاسی کشور و منطقه و همچنان فعالیت گروههای چپی به جلو در حرکت است، تا بدینترتیب، تحرکات سیاسی و سبقتجویانه مخالفین را مهار کند.
به مرور زمان جایگاه این حزب در شکلگیریهای سیاسی در حال تثبیت شدن است و سیر صعودی خویش را میپيماید. در نتیجه انتخابات سال 2004م، این حزب توانست 10 نفر نماینده در مجلس (مجلس عوام) و 7نفر سناتور را در مجلس علیا (سنا) روانه کند دقیقاً همان مقداری که برای ثبت احزاب لازم است.
بنابر رسم سیاسی در "قزاقستان" بعید است، احزابي که از حمایت دولتی بهرهمند نیستند به مجلس راه یابند بدین لحاظ خوشبینیها به آینده حزب اعصار بیشتر است."داریگا نظربایف" اعلام کرده است که پس از ایجاد حزب سیاسی، وی در صدد است که احزاب طرفدار رئیسجمهور را گرد هم جمع کند چنین اقدامی خطرات زیادی را براي اپوزسیون "قزاقستان" بدنبال دارد.
نتيجهگيری:
از اینکه "قزاقستان" در مرحله گذار به اصلاحات دموکراتیک قرار دارد و سیر تدریجی نهادینه شدن مؤلفههای دموکراسی دراين کشور در حال توسعه است پس روند پروسه استقرار دموکراسی و جامعه مدنی در "قزاقستان" تحت تاثیر عوامل سیاسی و بیرونی شکل میگیرد.
تعامل "قزاقستان" با جهان غرب خصوصاً پیوستن این کشور به سازمان امنیت و همکاری اروپا و همچنان سهمگیری در برنامه مشارکت برای صلح ناتو دو عامل عمده و تاثیرگذار بر جریان دموکراتیزه شدن "قزاقستان" و راهنمايي آن درمسیرهای مشابه با غرب درخصوص جامعه مدنی و رعایت حقوق بشر است.
ظرف 18 سال گذشته ریفورمهای اساسی مبتنی بر اعاده حقوق اساسی و شهروندی در "قزاقستان" با تحولات و ناهمگونیهای متنوع همراه بوده است، که تا به آلان هم جریان یاد شده در نوسان است و ثبات مطلوب نیافته است. موجودیت احزاب متذکره و ظهور دهها گروه فعال دیگر موجود در این کشور محصول چگونگی روند همین پروسه اصلاحات دموکراتیک در "قزاقستان" است، و انتظارات بیشتر و مملو از تسامح و تساهل هر چه مزیدی را در خصوص حقوق بشر، اعطای حقوق سیاسی و تشکیل مجامع بدور از سانسور برای افراد حقیقی و حقوقی "قزاقستان" در آینده هم باید داشت.که رسیدن به این ایدهآل از تصور بدور نیست، زیرا شرایط عینی و ذهنی در روابط داخلی و خارجی این کشور ایجاب میکند تا به شکل از اشکال دولت "قزاقستان" زمینه را برای حضور و فعالیت احزاب سیاسی، مجامع فرهنگی و صنعتی و تقویت جامعه مدنی بر اساس قانون فراهم سازد.انتهاي پيام/