به گزارش
مجله شبانه باشگاه
خبرنگاران،ماه رمضان که از راه می رسد، در کردستان ندای مرحبا مرحبا با آهنگ و وزن خاصی در محله ها به گوش می رسد. آوازی که فرا رسیدن ماه برکت و رحمت را به مردم شهر خبر می دهد و جشن می گیرد.
پیش از اذان مغرب مساجد و تکایای استان کردستان پر از صدای دعاهای مذهبی و اشعاری می شوند که نمازگزاران در مدح رسول گرامی اسلام می خوانند.
این اشعار مذهبی تا پانزدهم ماه رمضان به اوج خود می رسند اما با گذشتن از نیمه ماه مرضان، آوازها کم کم تغییر لحن پیدا می کنند و لحن اندوه و حزن می گیرند. از اینجا به بعد، صحبت از فراق است و خداحافظی با ماه مبارک رمضان. در این شب ها اگر در کوچه های کردستان راه بروید، ندای الوداع الوداع گوشتان را پر خواهد کرد.
بعد از جنگ جهانی دوم شلیک توپ خبر کننده متوقف شد و بعد از مدتی شلیک آن به تپه بلند شهر سنندج به نام شیخ محمد صادق و نظام آباد فعلی منتقل شد. از این زمان به بعد، دیگر مردم عادی حق شلیک توپ را نداشتند و حتما باید یک نظامی و ارتشی توپ رمضان را شلیک می کردند
پاشیو رمضاندر گذشته مردم سنندج روز آخر شعبان خود را بر پشت بام خانه ها می رساندند تا هلال ماه را ببینند. بعد از آن، نقاره چی ها که سه یا چهار نفر دهل زن مشهور بودند با سرنا زدن بر لب باشگاه افسران و ناحیه مقاومت بسیج فعلی که در وسط شهر و میدان اصلی واقع است، نوای مخصوص فرا رسیدن ماه مبارک رمضان را می زدند و فرا رسیدن این ماه را به اطلاع عموم می رساندند.
بعد از آن نوبت توپ مخصوصی بود که در آن زمان بر تپه کانی کوزله سنندج قرار داشت. با شلیک گلوله از این توپ، مردم شهر می فهمیدند که ماه رمضان آمده است و آنهایی هم که صدای توپ را نشنیده بودند، با دهل و سرنا از رسیدن این ماه خوب با خبر می شدند.
اما بعد از جنگ جهانی دوم شلیک این توپ متوقف شد و بعد از مدتی شلیک آن به تپه بلند شهر سنندج به نام شیخ محمد صادق و نظام آباد فعلی منتقل شد. از این زمان به بعد، دیگر مردم عادی حق شلیک توپ را نداشتند و حتما باید یک نظامی و ارتشی توپ رمضان را شلیک می کردند.
بعد از شلیک توپ، آیین های پاشیو بود که هر روز موقع سحر در شهر برپا می شد. در آن روزها که هنوز وسایل ارتباط جمعی گسترش پیدا نکرده بود، کردها همدیگر را با مراسم «پاشیو» از فرا رسیدن زمان سحر آگاه می کردند. آنها به پشت بام می رفتند و با گفتن پاشیو، وقت سحری خوردن را خبر می دادند.
سر سفره افطار کردها که بنشینید، پنیر ممتاز کوهستانهاى کردستان، شیر، عسل، گردوی تازه و انجیر پای ثابت افطاری شما هستند. بعد از آن،باید منتظر خوردن آش دوغ، ترخینه یا آش کردی باشید.
عطر نان تازهکردهای کردستان، سفره های ساده و دوست داشتنی شان را با پختن نان های محلی رنگین می کنند. نان هایی مثل نان برساق و نان تاوه ای که حاصل کدبانوگری زنان کرد است.
سر سفره افطار کردها که بنشینید، پنیر ممتاز کوهستانهاى کردستان، شیر، عسل، گردوی تازه و انجیر پای ثابت افطاری شما هستند. بعد از آن، باید منتظر خوردن آش دوغ، ترخینه یا آش کردی باشید.
آنها همچنین طبق آیین دیرینه شان نوعی نان ویژه و محلی برای شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان می پزند که به آن کولیره می گویند و بعد از پخت، آن را بین همسایگان و اهالی محل تقسیم می کنند. زنان کردستان، برای پخت کولیره آرد، مغز گردو و مقداری روغن را با هم مخلوط کرده، و در تنور می گذارند. در حقیقت کولیره پزی از روز 26ماه مبارک و بعد از نماز ظهر شروع می شود و خمیرهای آماده شده، در روز 27رمضان به تنور می روند.
بیشتر خانواده های طبقه متوسط و بالای کردستان این نان را در تعداد زیاد می پزند و میان مردم محل یا افراد نیازمند توزیع می کنند. به طوری که در روز 26 و 27 ماه رمضان، تقریبا تمام خانواده های استان کردستان روزه شان را با کولیره و ماست باز می کنند. بعد از افطاری و خواندن نماز عشاء، خانواده هایی که وسعشان می رسد، کولیره های زیادی را به مسجد می برند و همراه با ماست در میان نمازگزاران توزیع می کنند.
کردها بر اساس یک رسم دیرینه، کولیره های کوچکی می پزند و 5 یا 6عدد از این کولیره ها را به نخ می کشند و در انبار آرد یا برنجشان قرار می دهند. به این امید که خیر و برکت ماه رمضان به دارایی آنها برسد. به این ترتیب، هر رشته کولیره یک سال در انبار کردها می ماند و سال بعد، با کولیره های جدید جایگزین می شود.