به گزارش
گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران ، زماني رفتن از پرسپوليس به استقلال يا برعكس، بزرگترين خلاف يا گناه فوتباليستهاي اين دو تيم به حساب مي آمد و تقريباً هيچكس جرات شكستن تابوي اين مسأله را نداشت.
داریوش مصطفوی اولین بازیکنی بود که از استقلال به پرسپولیس رفت. او پس از چند سال بازی برای آبیها، از این تیم جدا شد و پیراهن قرمز را به تن کرد. پس از مصطفوی، چهرههای دیگری از این دو تیم به جمع رقیب پیوستند که سرشناسترین این بازیکنان پرویز قلیچخانی بود که او هم از آبی به قرمز رفت.
جنجالیترین جابجایی در این دو تیم مربوط به حضور جواد اللهوردی در پرسپولیس بود. پس از باخت شش بر صفر استقلال در دربی، بین این بازیکن و رئیس باشگاه تاج سابق درگیری به وجود آمد و اللهوردی به پرسپولیس رفت. از آن زمان شایعاتی به وجود آمد که با پرسپولیسیها تبانی کرده و زمینه برد پرگل آنها در دربی را به وجود آورده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، غلامرضا فتحآبادی نخستين بازیکنی بود که از استقلال به پرسپولیس رفت. البته او پس از چند سال دوباره به استقلال بازگشت؛ ولی تاثیرگذاری زمان حضورش در جمع سرخپوشان را نداشت. شاهرخ بياني هم براي يك سال حضورش در پرسپوليس كلي دليل و مدرك آورد؛ اما هنوز هم خيليها آن برد سه بر صفر و ميزان تاثيرگذاري شاهرخ در آن برد تاريخي پرسپوليس با دو گلی که به ثمر رساند را در تاريخ دربيها فراموش نكردهاند.
زماني رفتن از پرسپوليس به استقلال يا برعكس، بزرگترين خلاف يا گناه فوتباليستهاي اين دو تيم به حساب ميآمد و تقريباً هيچكس جرأت شكستن تابوي اين مسأله را نداشت؛ اما این روزها ...
بعدتر حضور امير موسوينيا و علي اكبريان كه در ابتدا و ميانه دهه 70 پرسپوليسي شدند، سر و صداي زيادي به پا نكرد چرا كه يكي بازيكن چندان محبوبي نبود و ديگري در سال هاي نزولش به جمع سرخ ها پيوست. احمدرضا عابدزاده یکی از محبوبترین بازیکنان تاریخ استقلال بود که به دلیل برخی مشکلات از این تیم جدا شد و به سپاهان رفت. او در این تیم اصفهانی فقط یک بازی کرد؛ ولی مصدوم شد و با هزینه عابدینی به آلمان رفت و تحت مداوا قرار گرفت و به همین دلیل قرمزپوش شد.
مجید نامجومطلق هم با این شیوه به پرسپولیس رفت و رضا احدی هم همه سابقه و محبوبیتش در استقلال را گذاشت و تنها برای 64 دقیقه بازی، قرمزپوش شد.
در اين سوي ميدان اما حضور مهدي هاشمي نسب در اردوي رقيب ديرينه يك اتفاق فراموش نشدني و عجيب بود چرا كه با گلزني در دربي ها براي پرسپوليس به بازيكن محبوب آنها و منفور آبي ها تبديل شده بود. در واقع انتقال هاشمي نسب به استقلال تا حدود زيادي قبح جابجايي بازيكنان بين دو تيم را شكست و كم كم اين مساله به امري عادي تبديل شد.
بعدها علي انصاريان بعد از دوره طولاني حضور در پرسپوليس و حضور در يكي، دو تيم ديگر سر از استقلال در آورد تا مشخص شود متعصب ترين بازيكنان هم مي توانند تحت شرايطي خاص رنگ عوض كنند. علی علیزاده هم دیگر پرسپولیسی بود که آبی شد و در طرف مقابل علیرضا نیکبخت واحدی هم پس از 7 سال بازی در استقلال راهی تیم قرمز شد.
در اين ميان مديران دو باشگاه در مقطعي قصد داشتند تا با امضاي توافقنامه جذب بازيكن از همديگر و تركاندن بمب هاي اين چنيني را متوقف كنند؛ اما اين كار هم مقطعي بود. كم كم اين اتفاق كاملا عادي و طبيعي جلوه كرد تا جايي كه شايعاتي مثل حضور كريم انصاري فرد در استقلال و حضور مجتبي جباري در پرسپوليس ديگر مثل ده سال پيش هواداران دو تيم را اذيت نمي كند.
با اين حال فعلا در تيم فصل آينده پرسپوليس و استقلال هشت چهره سابقه بازي در تيم هاي رقيب را داشته و حضور برخي از آنها در تيم رقيب كمي عجيب به نظر مي رسد. در زیر نگاهی به حضور این افراد در اردوگاه رقیب داریم.
مهرداد پولادي: اين چپ پاي كرجي مازندرانی الاصل سال هاي زيادي در استقلال نبود و مستقيما از اين تيم به جمع قرمزها نپيوست. پولادي بعد از حضور در پيكان، تراكتورسازي و مس كرمان، سرخپوش شد؛ اما يك استقلالي تمام عيار است. جالب اينكه در اين يك سال و نيم حضورش در پرسپوليس آنقدر جنگنده و با تمام وجود بازي مي كند كه هواداران اين تيم او را يكي از با غيرت ترين يا متعصب ترين بازيكنان تيم شان مي دانند.
بهزاد غلامپور: مربي سابق دروازهبانهاي استقلال كه يكي، دو مقطع در كادر فني اين تيم حضور داشت با علي دايي از راه آهن به پرسپوليس آمد. او البته كمتر از محمدعلي يحيوي زير بار انتقاد رفت؛ اما كسي تصور نمي كرد غلامپور با آن تعصب و علاقه مندي شديد به رنگ آبي، روزي براي سرخ ها شمشير بزند. شادي گل هاي عجيب او در بازي هاي استقلال و به خصوص دربي ها را به ياد بياوريد. راستي امسال در دربي بعد از گل احتمالي پرسپوليس چه كار خواهد كرد؟
سیدميثم حسيني: در تمرينات پيش فصل ليگ نهم و قبل از آنكه كرانچار بيايد، در تست پرسپوليس شركت كرد؛ اما حسن عبدي و احمدرضا عابدزاده ردش كردند تا به استقلال برود. اين مدافع مازندراني در استقلال خيلي زود جا افتاد و در تيم مظلومي يكي از خوب ها بود؛ اما فصل گذشته وقتي خيلي كم به ميدان رفت در نيم فصل به نفت تهران پيوست و حالا بازيكن پرسپوليس است. البته تا اينجاي كار انتقال او نه براي استقلالي ها ثقيل آمده و نه پرسپوليسي ها او را پس زده اند.
محمد قاضي: بعد از يك فصل تلخ در پرسپوليس، تنها چهرهاي از اين جمع شش نفره است كه دست به حركتي انتحاري زده و مستقيما از يك تيم به تيم رقيب پيوسته تا جسارتش بيشتر به چشم بيايد. قاضي كه با دلخوري از پرسپوليس جدا شد، حالا مي خواهد با استقلال پيراهن تيم ملي را پس بگيرد اما به نظر مي رسد هواداران متعصب پرسپوليس او را به اين راحتي ها رها نخواهند كرد. از همين حالا شعار عليه او در تمرين هاي پرسپوليس شروع شده و معلوم نيست در دربي چه اتفاقاتي انتظار او را مي كشد. همچنين در آن سو و اردوگاه آبي هم نگاه هاي زيادي به قاضي است. آنجا هواداران مي خواهند با نشان دادن عدد 4 با انگشت هايش شدت عطش انتقام جويي اش از پرسپوليس را به رخ بكشد كه البته فعلا تن به خواسته هاي آنها نداده است.
پژمان نوري: جدايي پژمان از ملوان براي انزلي چي ها بسيار سنگين و تلخ بود؛ اما بالاخره اتفاق افتاد. معلوم نيست در انزلي چه اتفاقاتي انتظار پژمان را مي كشد؛ اما بعيد نيست پرسپوليسي ها هم به آبي پوش شدن او واكنش نشان دهند. پژمان نوري چهار سال براي پرسپوليس بازي كرد و حتي به بازوبند كاپيتاني اين تيم هم رسيد و محبوب شد. او در ليگ هفتم يكي از اركان قهرماني سرخ ها بود؛ اما حالا در جبهه آبي ها مي جنگد. امسال پژمان دل دو گروه راشكست؛ هم همشهريان متعصبش در انزلي و هم پرسپوليسي هايي كه مي دانستند در اين سه، چهار سال اخير مي خواسته به جمع سرخ ها برگردد اما شرايط اجازه نمي داده اين بازگشت اتفاق بيافتد.
عليرضا نيكبخت واحدی: با اينكه تعداد سال هايي كه نيكي در جمع آبي ها بوده خيلي بيشتر از مدتي است كه براي پرسپوليس بازي كرده؛ اما هيچكس يادش نرفته كه انتقال او از استقلال به پرسپوليس يك بمب بزرگ بود كه به دست محمدحسن انصاري فرد، مديرعامل وقت منفجر شد. نيكي آن روزها در اوج بازيگري و از تيم حريف آمد. او در دربي به استقلال گل زد، شادي كرد و دو، سه فصل خوب را در جمع سرخ ها گذراند. بعد از آن واحدي افت كرد و چند سالي از سطح اول دور شد تا اينكه براي ليگ سيزدهم به استقلال پيوست. در واقع شرايط نيكبخت باعث شده خيلي سخت بتوان او را يك استقلالي صرف ناميد كه بنا به اقتضائات راهي تيم حريف شده. ضمن اينكه استقلالي ها هيچ گاه فراموش نمي كنند كه در 28 ارديبهشت87 او چگونه مثل يك پرسپوليسي اصيل و قديمي با بستن شال پرسپوليس به پيشاني اش براي قرمزها سرود قهرماني مي خواند و كفرشان را در مي آورد. حالا نيكبخت در 33 سالگي به استقلال برگشته و برخي از آن آبي هاي متعصب او را نمي پذيرند و تهديدش كرده اند؛ اما بايد ديد ادامه راه براي او هموار خواهد بود يا مشكلات ادامه دارد.
محمدرضا مولايي: بدنساز سخت جان امروز پرسپوليس دو سال قبل به استقلال رفت تا با كادر مظلومي كار كند. او در دوره حضور دايي در پرسپوليس با سرخ ها كار مي كرد؛ اما با استقلالي ها از جمله جباري و تيموريان رابطه خوبي دارد و به همين خاطر دو سال قبل به جمع آبي ها پيوست اما هواداران دو تيم، به غير از يكي، دو مورد كوچك، هيچ حساسيتي نسبت به اين جابجايي ها نداشتند و مولايي امروز هم در پرسپوليس راحت كارش را انجام مي دهد.
سيدمهدي سيدصالحي: همين دو سال پيش بود كه در خط حمله استقلالي ها براي باز كردن دروازه رقباي اين تيم تلاش مي كرد اما حالا يكي از مهمترين مهاجمان نوك پرسپوليس به حساب مي آيد. البته بعد از حضور در استقلال، در سپاهان و تراكتورسازي هم بازي كرد و شايد به همين خاطر است كه آبي ها زياد به او و سرخپوش شدنش بند نكرده اند. خود سيدصالحي هم در بدو ورود به پرسپوليس در اين زمينه دست به عصا جلو رفت و حرفي نزد تا حاشيه ساز شود اما بايد منتظر شروع فصل بود و ديد آيا آبي ها او را راحت خواهند گذاشت يا نه؟