به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از بوستون گلوب، "جیمز کارول" تحلیلگر "بوستون گلوب" با اذعان به شگفتی ساز بودن نتیجه انتخابات کشورمان می نویسد "خبر پیروزی "حسن روحانی" در انتخابات ریاست جمهوری ایران همگان را گشفت زده کرد. پیروزی وی در حالی اعلام شد که بحران در سوریه ادامه دارد و جمهوری اسلامی ایران کماکان از "بشار اسد" رییس جمهور سوریه حمایت می کند. روحانی پیشتر نشان داده که می داند بایستی چگونه با غرب مذاکره کرد. انتخاب او را بایستی به فال نیک گرفت و از آن استقبال کرد. بایستی اشاره کرد که به جز سران رژیم صهیونیستی تمامی مقامات کشورهای غربی نسبت به انتخاب "حسن روحانی" بعنوان رییس جمهور منتخب ملت ایران واکنش مثبتی از خود نشان داده اند."
 
تحلیلگر بوستون گلوب" در ادامه به تصمیم گیرندگان آمریکایی در مورد لزوم استفاده از فرصت پیش آمده برای "تعامل" با کشورمان توصیه ای دارد و می افزاید "اکنون سیاست خارجی آمریکا در مورد جمهوری اسلامی ایران می بایستی مشخص شود. اصولا نهاد امنیت ملی ارزیابی و برنامه ریزی های خود را با این دید انجام می دهد که بدترین سناریوی ممکن چه خواهد بود. از فرصت مثبت پیش آمده توسط دولت آمریکا بدرستی مورد استقاده قرار نگیرد قطعا بدترین سناریو پیش روی آمریکایی ها قرار خواهد گرفت که تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت. دولت آمریکا در سال 2001 میلادی فرصت تعامل مستقیم با ایران را از دست داد. پس از حادثه یازدهم سپتامبر دولت جمهوری اسلامی ایران این اقدام را "محکوم" کرد و با خانواده قربانیان و آسیب دیدگاه آن حادثه ابراز همدردی نمود. با این حال پنج ماه پس از گذشت این حادثه "جورج دبلیو بوش" رییس جمهور وقت آمریکا اظهار داشت که ایران جزو کشورهایی است که وی آنها را عضو "محور شرارت" نامید. این بدترین کاری بود که رییس جمهور آمریکا می توانست انجام دهد و فرصت ایجاد شده برای تعامل با ایران را هدر داد. با این حال این سکه روی دیگری هم دارد. برای مثال می توان به پایان جنگ سرد میان آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق اشاره کرد. در آن زمان "رونالد ریگان" رییس جمهور وقت آمریکا بی اعتنا به خواسته های نمایندگان تندروی آمریکایی از روی کار آمدن "میخائیل گورباچف" در شوروی استقبال کرد و با اعتماد به روسها و موضع گیری مقبت در این باره سبب شد تا جنگ سرد میان دو کشور پایان پذیرد."
 
نویسنده مقاله با اشاره به تصمیم گیری های غلط دستگاه اطلاعاتی آمریکا در طول تاریخ و فرصت سوزی آنان می افزاید "برخلاف موضع گیری ریگان، پیشینیان وی از فرصت های ایجاد شده برای تعامل آمریکا با کشورهایی که با آنها مشکل دارند استفاده نکردند. برای مثال در مارس سال 1953، پس از درگذشت "ژوزف استالین" رهبر اتحاد جماهیر شوروی، هیئت مرکزی حزب کمونیست شوروی همراه با دولتهای چین و کره شمالی با انتشار بیانیه ای خواستار پایان دادن به تنش ایجاد شده در شبه جزیره کره و همراهی واشنگتن با این موضوع شدند. آنان در بیانیه خود خواستار مصالحه با دولت آمریکا شدند. با این حال، در آن زمان که جو "ضد کمونیستی" در آمریکا حاکم بود "آیزنهاور" رییس جمهور وقت آمریکا این پیشنهاد را رد کرد و در عوض به گسترش موج "کمونیسم هراسی" در آمریکا دامن زد که در نهایت به توطئه سازمان سیا علیه دولت "محمد مصدق" نخست وزیر قانونی ایران انجامید چرا که از دید آنان مصدق باعث قدرت گرفتن کمونیست ها در ایران شده بود. سازمان سیا همچنین در ارزیابی غلط دیگری زمانی که شوروی پس از مرگ استالین اقدامات وی را مورد نکوهش قرار داد از فرصت طلایی ایجاد شده برای پایان دادن به جنگ سرد استفاده نکرد. امروز نیز بدترین سناریوی ممکن می تواند آن باشد که تصمیم گیرندگان آمریکایی دولت اوباما را به تجاوز نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران ترغیب نمایند. اوباما می بایستی آگاه باشد که درهای دیپلماسی با ایران در حال بسته شدن است. اوباما بایستی بداند که نتیجه شگفت انگیز انتخابات ایران فرصتی است تکرار ناپذیر که وی می بایستی از آن به شیوه ای صحیح استفاده نماید."
 
نویسنده در پایان اذعان می کند که توپ اینک در زمین آمریکا قرار دارد و می افزاید "ایرانیان با برگزاری انتخابات اقدامی شایسته بعمل آوردند اکنون نوبت واشنگتن است که قدمی مثبت بردارد تا چشم انداز تعامل در آینده هموار گردد. بدترین تصمیم گیری آنست که از وضعیت بد به بدترین انتقال یابیم. بایستی دانست که تصمیم گیری ای مثبت این حرکت در این مسیر را خنثی خواهد ساخت."