رئیس شورای شهر تهران در سی و دومین سالروز شهادت برادر گرانقدر‌شان "مصطفی چمران" گفت: برادرم آرزو کرده بود هیچ چیز از او باقی نماند و جز یک تفنگ خونین و یک لباس بسیجی خونی و هزار جلد کتاب چیز دیگری باقی نماند.

به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران، "مهدی چمران" رئیس شورای شهر تهران پیش‌ از خطبه‌های نماز جمعه امروز تهران و در سی و دومین سالروز شهادت برادر گرانقدر‌شان دکتر مصطفی چمران ضمن درود و سلام به روح پرفتوح شهدا دفاع مقدس و شهدای ستاد جنگ‌های نامنظم و گرامیداشت ولادت امام زمان (عج) به سه حرکت در صحنه زندگی برادر شهيد خود اشاره کرد و گفت: اولین حرکت شهید چمران فارغ‌التحصیل شدن‌شان از دانشگاه فنی دانشگاه تهران در رشته الکترونیک و ممتاز شدن ایشان در این رشته و استفاده از بورسیه تحصیلی برای رفتن به آمریکا بود.  
 
وی به دومین حرکت شهید چمران اشاره کرد و اظهار داشت:‌ وي بعد از 14 سال اقامت در آمریکا و رساندن تحصیلاتش به سطح عالی در رشته فیزیک در یکی از دانشگاه‌های ایالت کالیفرنیا به مبارزات سیاسی و تبلیغات گسترده اسلامی پیوست و تصمیم گرفت روش مبارزه خود را تغییر دهد و آرزو داشت در مسیر آزادسازی قدس به شهادت برسد.  
 
مهدی چمران ادامه داد: دانشمند برجسته و توانمندی که در شرکت‌های بزرگ آمریکایی کار می‌کرد به خاورمیانه آمد و در زمان حکومت "جمال عبدالناصر" به مدت دو سال در مصر آموزش‌های بالای نظامی به ویژه آموزش چریکی را فرا گرفت و سپس به دعوت امام موسی صدر رهبر عالی‌قدر لبنان در آن زمان به جنوب لبنان رفت و در میان شیعیان لبنان و در خطرناک‌ترین نقطه و در کنار محروم‌ترین مردم آن منطقه اقامت کرد.  
 
رئیس شورای شهر فعلي تهران اظهار داشت: شهید چمران در بدو ورود به لبنان و پس گذران دورانی طولانی در آمریکا که در آن مقطع زمانی لبنان به عنوان پاریس خاورمیانه مطرح بود در اولین کلامش با شیعیان لبنان بیان داشت؛ "ای شیعیان حسین من بشارتی عظیم برای شما آورده‌ام که حلال همه مشکلات است و جبر تاریخ را در برابر اراده آهنین‌اش تسلیم می‌کند و راه بسته ما را به آسمان و گشایش خورشیدوار طوفان ظلمت را محو و نابود می‌کند و طاغوت را سرنگون ساخته و فرشتگان سرود پیروزی سر می‌دهند و معراج به آسمان‌ها می‌رود و ما را از خاک تیره صعود داده و به اعلا علیین می‌رساند."
 
وی با اشاره به بیانات شهید چمران ادامه داد: این بشارت خیر و پیروزی و وصال به معشوق و بشارت شهادت است؛‌ دوستان، من پیشاپیش شما پرچم شهادت را به دستان گرفته‌ام و راه حسین را که معتبر است دنبال می‌کنم، من تصمیم گرفتم در برابر اسرائیل حتی با مشتی محکم علیه توپ او بجنگم و با ایثار خون خود راه نجات شیعیان را در صحنه عظیم تاریخ ترسیم کنم.  
 
مهدی چمران در ادامه سخنان برادر شهیدش تصریح کرد: من آمده‌ام که به اسرائیل بفهمانم در تاریخ روسیاه‌اش خواهم کرد و در هر بیراهه‌ای چه در ته دره‌ها و قله کوه‌ها و در هر کجایی که امکان یابم با گلوله‌ای به اسرائیل پاسخ خواهم داد. من راه خود را یافته‌ام و مطمئنم که پیروزی و نجات شما نیز در مسیر راه حسین است و بس. شیعیان حسین در آن برهه زمانی مقاومت لبنان را پایه نهادند و در سال 1349 دانه‌های مقاومت اسلامی را غرص کردند و با پیروزی انقلاب اسلامی ایران این مقاومت را قوت بخشیدند و نتایج آنرا امروز به صورت مقاومت حزب‌الله می‌بینیم.  
 
رئیس شورای شهر تهران گفت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مصطفي چمران همراه 92 نفر از جمله نایب رئیس مجلس شیعه لبنان و میرحسین حسینی ،‌شیخ مهدی شمس‌الدینی و علمای اهل تسنن و شیعه و رزمندگان لبنان به ایران آمدند و پاسخ امام(ره) را لبیک گفتند و آموزش‌های نظامی را دیدند و ما خود شاهد بودیم چه یادگارهایی از ایشان بر جای ماند.  
 
وی افزود: حوادث سوسنگرد، ‌دهلاویه و هویزه شاهد حماسه فرمانده شجاع جنگ است که به عنوان دانشمندی بزرگ و هنرمندی توانا و سیاستمدار ورزیده و مدیر توانمند این حوادث را به درستی مدیریت می‌کرد.  
 
مهدی چمران به قرائت نامه برادرش بعد از ورود به ایران اشاره کرد و بیان داشت: من در نامه‌ای به مادرم وقتی که به من گفت من هیچ چیز از تو نمی‌خواهم جز اینکه خدا را فراموش نکنی، قول دادم و تا به امروز خدا را فراموش نکرده‌ام.
 
رئیس شورای شهر تهران اظهار داشت: شهید چمران در دومین نامه‌اش در بهشت زهرا ضمن پیروزی بزرگ و شکر خداوند گفت؛ "خدایا به شکرانه این پیروزی می‌خواهم هدیه‌ای تقدیم تو کنم اما چیزی جز جان ندارم،‌من از شدت سردی می‌سوزم و می‌لرزم و شرمنده‌ام و خدایا نمی‌دانم که تو را چگونه شکر کنم می‌خواهم همه چیز خود را بدهم و خود را قربانی کنم اما مال و ملکی ندارم و درویشی بی‌چیز هستم،‌فقط قلبی سوزان دارم که آنرا تقدیم می‌کنم و جانم ناچیزتر از آن است که برای تقدیم آن بخواهم منتی بگذارم.
 
وی با اشاره به نامه شهید چمران ادامه داد: "جانم چیزی نیست من آمده‌ام با قلبم و روحم قربانی راه تو شوم تا همه هستی خود را به شکرانه این پیروزی بزرگ تقدیم تو کنم، من چیزی از تو نمی‌خواهم، من سرباز گمنامی هستم و وقتی چشم از جهان فرو بستم می‌خواهم هیچ چیزی نداشته باشم. همه برای خدا باشید و خودبینی و خودخواهی به دور باشید بسوزم تا راه را روشن کنم تا رسالت بزرگ اسلامی ما تحقق پذیرد و این تحقق بزرگ بهترین پاداشی است که مرا خوشحال می‌کند و به راستی چه پاداشی بزرگتر از پیروزی رسالت محمدی. "
 
مهدی چمران ادامه داد: دعای او مستجاب شد و در چنین روزی در سال 1360 در رودر رو با دشمن با خمپاره در منطقه دهلاویه به شهادت رسید و از این زمین خاکی رفت.  
 
رئیس شورای شهر تهران افزود: برادرم آرزو کرده بود هیچ چیز از او باقی نماند و جز یک تفنگ خونین و یک لباس بسیجی خونی و هزار جلد کتاب چیز دیگری باقی نماند.  
 
وی در پایان اظهار داشت: در حساب بانک ملی شهید چمران تنها 35 هزار تومان باقی مانده است و هنوز هم که هنوز است این 35 هزار تومان پابرجاست. 

انتهای پیام /
 

برچسب ها: چمران ، شهید ، دکتر
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار