باشگاه خبرنگاران- "محمد زهری" در شعر "پایبند" بر نامعلومی روزگار تأکید می کند، شاعر در بیت اول شعر از عطار اقتباس کرده است و با توجه به شعر نو بودن، تغییر وزن را در مصرع سوم به بعد می بینیم.
اصطلاحات نقاشی مانند سایه زدن به کار برده است، گمگشتگی و سرگشتگی، اسارت و خاموشی خود را در سکوت فریاد می زند، با فریاد زدن سکوت، خفقان را نشان می دهد.
عبارت کنایی مانند لب گشودن، پابند بودن و خاموش بودن را به کار برده است، آوازهای شاعر، شعرهای او از عمق جانش بیرون می آید.
قفس، جامعه شاعر که در آن خلوت و سکوت را برگزیده است با آوردن بیت عطار، زار زار بودن احوال خود را از ابتدای شعر، نشان می دهد.
در این زاری احوال به دنبال پرواز و رهایی و در آرزوی آزادی و به اوج رسیدن است اما خود را اسیر می یابد.
واژه هایی مانند پر گشودن، پرواز کردن، شهباز، آرزوی رهایی شاعر را بیان می کند جان بخشی گوش فلک را به کار برده است، درد شاعر، درد خفقان و اسارت در جامعه، فراموشی را برای او به ارمغان می آورد.
یادداشت از محدثه محمدپور.