یار که از کهنسال ترین واژگان جای افتاده در گوشه گوشه شعر فارسی به حساب آمده گاه و بی گاه شاعران را در پی خود کشانده و با نشانه های مختلف آنها را شیفته خود می کند.

باشگاه خبرنگاران- یار که از کهنسال ترین واژگان جای افتاده در گوشه گوشه شعر فارسی به حساب آمده و به مصداق عشق مانا و همیشه زنده درگیر باورهای ایرانیان پاکزاد و پاکنژاد این کهن بوم و بر شده، آنچنان جای ویژه و دور از دسترس را به خود اختصاص داده که گاه و بی گاه شاعران را در پی خود کشانده و با نشانه های مختلف آنها را شیفته خود می کند.
شیفتگی شاعران برای وصال یار برخی مواقع آنچنان متحیرکننده است که موجبات گم شدن راه را بیش از پیش فراهم می کند.
عاشق گمراه، کعبه را به عنوان یار می بیند و به آن تمسک می جوید، غافل از آنکه یار در کلبه قلب آدمی جای کرده و احرامی دگر می طلبد.
این غفلت در اکثر اوقات مایه شرمساری انسان است زیرا که "یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم".
در پایان باید گفت که "کعبه یک سنگ نشانی است که ره گم نشود/ حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست"./ص

يادداشت از : نسرين خداياري

برچسب ها: شعر ، ادبیات ، واژگان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار