گپ وگفتی دوستانه با "تارا" در سريال مهرآباد
«تارا» آخرین کاراکتری بود که به من پیشنهاد شد، و به نظر خودم بهترین نقش بوده که در تلویزیون تا به حال بازی کرده ام،چون پیش از این هرچه کار کرده ام کمدی بوده اند، ولی در این سریال نقشی نزدیک به خواسته های خودم را کار کردم.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،همسر اميد سهرابي نويسنده سريال «مهرآباد» را با بازي در سريال هاي «غيرمحرمانه»،«آخرين گناه»،«بزرگمرد كوچك» و «شمس العماره» به خاطر داريد.
ندا مقصودي كه اين روزها ايفاگر نقش تارا در سريال «مهرآباد» است مثل خيلي از اهالي اين حرفه، كارش را با دنياي تئاتر آغاز كرده و اين روزها در كنار سريال در حال پخشش نيز از دنياي نمايش فاصله نگرفته است،مقصودي در گفت و گو با «باني فيلم» از حضورش در سريال مهرآباد وبازي در آثاري كه همسرش نويسنده آنها بوده صحبت كرد و به نكاتي از اين همكاري مشترك اشاره كرد كه خواندنش خالي از لطف نخواهد بود:
خانم مقصودي مشغول چه كاري هستيد؟
- در حال حاضر مشغول يك كار تئاتر مونولوگ به كارگرداني اقاي محمد امين چيتگران هستم كه امروز بازبيني داشتيم تا از بيست و هشتم در تئاتر شهر اجراي آن را آغاز كنيم. يك كار هم با خانم شهره سلطاني دارم كه از سوم تيرماه در ارسباران اجرا خواهد شد.
بعد از سريال مهرآباد پيشنهاد تصويري نداشتيد؟
- چرا يكي دو تله فيلم پيشنهاد شد كه چون تهران نبود ومن اجراي نمايش داشتم طبيعتاً نمي توانستم قبول كنم.
بعد از يكي دو سريال غير محرمانه،شمس العماره و...توقع مي رفت شما پركارتر باشيد اما كماكان حضور پررنگي از شما در تلويزيون نمي بينيم؟
- سريال غيرمحرمانه كه متأسفانه سريال خوبي نشد اما بعد از آن كار هم من چند پيشنهاد داشتم كه نرفتم... واقعيت اين است كه خودم كارهاي احساسي و نزديك به درام را بيشتر مي پسندم.
مثل اکثر کارهای تئاتر که انجام داده اید؟
- دقیقا، من در فیلم سینمایی خنده در باران آقای فرهنگ نیز نقش را بازی کردم که کلی از خودم فاصله داشت، اما مورد توجه دوستان قرار گرفت. جالب اینکه هر کسی هم مرا در این چهار چوب می بیند تشویق می کند، اما برای خودم راضی کننده نیست چون دوست دارم یک مقدار در نقش های جدی حضور پیدا کنم. من دوست دارم خودم را ابتدا ثابت کنم تا اگر خودم را احیانا در یکی دو کار هم تکرار کردم (منظورم اینکه نقشی شبیه را ایفا کردم) چیزی را از دست ندادم.
در اکثر نوشته های امید «سهرابی» هم حضور دارید؟
- بله چون امید اصولا نویسنده خیلی خوبی است و بسیاری از بازیگران دوست دارند در نوشته های او بازی کنند. من هم طبعا دوست دارم. از سویی باید بگویم امید هم آدم بسیار سرسختی است، شاید خیلی ها فکر می کنند چون همسرش هستم راحت می توانم نظراتم را به او منتقل کنم و آنچه را دوست دارم به او سفارش دهم در حالیکه واقعا اینگونه نیست!
دوستان و بچه های همکاری که نزدیک ما هستند خوب می دانند که او اجازه نمی دهد نظراتم را منتقل کنم. باور کنید گاهی فیلمنامه که به دفتر تولید می رسد و قرار است برای بازیگران ارسال شود تازه می گوید که برای من هم بفرستند در حالیکه خیلی ها متصور هستند فیلمنامه را زودتر بگیرم و ... اگر قرار باشد نظری را هم در مورد فیلمنامه بگویم خیلی سخت تر از بقیه و با احتیاط مطرح می کنم.
حسابی از امید سهرابی در نبودش گفتید ...
- چکار کنم سخت گیر است.
و شخصیت «تارا» در سریال مهرآباد، واقعا قبل از اجرا هیچ اطلاعاتی راجع به نقش نداشتید؟
- باهم راجع به نوشته هایش زیاد صحبت می کنیم، گاهی نظرات مرا هم جویا می شود، سیناپس اولیه این سریال که آماده شد در واقع شخصیت «تارا» در آن وجود نداشت، مدام می پرسید به نظرت کدام یک از شخصیت های خانم سریال را می پسندی و در جواب می گفتم انصافا هم شخصیت ها خوب و عالی هستند.
ولی هرگز به من نمی گفت تو قرار است یکی از این نقش ها را بازی کنی! من هر بار به شوخی سوال می کردم کدام یک از این نقش ها برای من است به شوخی می گفت هیچکدام! در این کار اصلا قرار نیست بازی کنيد (می خندد) «تارا» آخرین نقش زن این سریال بود که طراحی شد، شما می دانید امید قبل از شروع نگارش فیلمنامه ابتدا شخصیت هایش را طراحی می کند.
«تارا» آخرین کاراکتری بود که به من پیشنهاد شد، و به نظر خودم بهترین نقش بوده که در تلویزیون تا به حال بازی کرده ام،چون پیش از این هرچه کار کرده ام کمدی بوده اند، ولی در این سریال نقشی نزدیک به خواسته های خودم را کار کردم.
در 10 قسمت پایانی سریال که جضور پررنگ و موثرتری از شخصیت را خواهید دید. «تارا» نقش پیچیده و سختی بود و ایفای آنرا خیلی دوست داشتم و در واقع نقشي بود که سال ها منتظرش بودم.
هیچ گاه راجع به ایده آل های خود برای نقش «تارا» با امید سهرابی گپ زده بودید؟
- نه، اصولا نمی شود. من هم پس از سال ها تصمیم گرفتم سخت گیری هایم را کمتر کنم و دوباره برگردم، نمایش های پیشنهادی را بپذیرم و ...
سخت گیری های امید سهرابی در نویسندگی روی قبول پیشنهاد بازیگری برای شما هم موثر بوده است؟
- هیچ گاه امید به من نمی گوید کاری را انجام نده! اما وقتی تو کنار یک نویسنده با سواد هستی که اصولا قلم خوبی هم دارد ناخواسته در کنارش رشد می کنی و بدون اینکه او به تو تذکر بدهد سخت گیر می شوی.
البته در شرایط امروز وسواس بیش از حد کار بازیگران را به خانه نشینی کشانده است.
- بله و به همین دلیل ترجیح می دهم امسال به هر کاری که پیشنهاد می شود نگاهی جدی تر داشته باشم. هم در تئاتر و هم در تلویزیون.
از «تارا» شخصیت چند لایه و چند بعدی سریال «مهرآباد» هم بگویید، کاراکتری که در طول قصه در فواصل مختلف داستان ابعاد مختلفش رو می شود.
- واقعا نقش ها آنقدر خوب نوشته شده بود که من و دیگر بازیگران این سریال تنها سعی کردیم بدون هیچ تغییری کاراکتر نوشته را درست اجرا کنیم.
البته اگر می خواستید هم امید مجوز تغییر در نقش یا حتی دیالوگ ها را نداده بود.
- (می خندد) نه ولی اینجا امید بر عکس آمد و گفت نوشته من و‌حی منزل نیست، اگر کسی بخواهد چیزی کم یا زیاد کند مشکل ندارد، اما اکثر بازیگران به خصوص مهران احمدی که نقشش جای تکیه کلام (نعیم) هم داشت با وفاداری به عین فیلمنامه کار می کردند، مگر یک تغییر لحن در نقش نعیم.
و «تارا» ...
- تارا همانطور که شما اشاره کردید یک شخصیت چند بعدی بود که ابتدا کمی وجه لاتی دارد. بعد که جلوتر می رود وجه مادرانه اش نمود پیدا می کند بسیار فداکار است، شاید بتوانم بگویم حتی عمل قهرمانانه ای انجام می دهد که هیچ کدام از مردان داستان آن کار را نمی کنند، همانطور که فیلمنامه نوشته می شد ابعاد مختلفی از شخصیت بیرون می زد.
راستي شما در نمايش شخصيت هاي لوتي زنانه نيز سابقه دار هستيد؟
-اولين بار اميد سهرابي در سريال آخرين گناه نيز براي من يك نقش لوتي نوشته بود آن زمان اوايل آشنايي من و اميد بود و جالب اينكه آنجا براي من يك شخصيت چاقوكش نوشته بود! يك روز سوال كردم واقعاً تو در من چه ديده اي كه اينگونه مي نويسي! در مورد «تارا» بايد بگويم خيلي خوب نوشته شده و در 10 قسمت آخر شما يك حضور متفاوت از اين كاراكتر را خواهيد ديد.
و علاقه «تارا» به كيا كه متبحرانه نگارش شده به شرط آنكه فينال درستي در انتظارش باشد؟
-بله علاقه تارا به كيا برمي گردد به 12 سال پيش كه...
كه هنوز تاريخ مصرفش به پايان نرسيده است؟
-بله، اما در مورد «كيا» ماجرا كمي متفاوت است، چون او خودش را به نفهمي مي زند و دوست دارد از زير آن مسووليت فرار كند، تماشاگر نيز متوجه خواسته او نمي شود، اما... . حالا اجازه بدهيد در ادامه و پايان ببينيم چه بر سر اين دو كاراكتر خواهد آمد.
و سوال آخر راجع به فريد سجادي حسيني و كارگرداني او در اين مجموعه تلويزيوني...
-او در نقش پدر براي اين گروه حضور داشت و مديريت بسيار خوبي روي كارش داشت. نكته بسيار مثبتي كه در كار او بسيار چشمگير بود فضاي تئاتري قبل از ضبط هر سكانس بود، دورخواني هاي بسيار مفيد (حدود يك ماه) و عدم سختگيري به كار بازيگران در زمان اجرا و... . گاهي مي گفت شما كه همه تئاتري هستيد يك ميزانسن تئاتري برويد تا من تكليف اين صحنه و طراحي اين سكانس را مشخص كنم، تعامل بسيار خوبي بود و او ارتباط بسيار خوبي با عواملشان داشتند. پشت صحنه و شرايط توليد اين سريال بسيار عالي بود و جزو كارهايي بود كه همه عوامل از حضورشان در پروژه لذت بردند.
ندا مقصودي كه اين روزها ايفاگر نقش تارا در سريال «مهرآباد» است مثل خيلي از اهالي اين حرفه، كارش را با دنياي تئاتر آغاز كرده و اين روزها در كنار سريال در حال پخشش نيز از دنياي نمايش فاصله نگرفته است،مقصودي در گفت و گو با «باني فيلم» از حضورش در سريال مهرآباد وبازي در آثاري كه همسرش نويسنده آنها بوده صحبت كرد و به نكاتي از اين همكاري مشترك اشاره كرد كه خواندنش خالي از لطف نخواهد بود:
خانم مقصودي مشغول چه كاري هستيد؟
- در حال حاضر مشغول يك كار تئاتر مونولوگ به كارگرداني اقاي محمد امين چيتگران هستم كه امروز بازبيني داشتيم تا از بيست و هشتم در تئاتر شهر اجراي آن را آغاز كنيم. يك كار هم با خانم شهره سلطاني دارم كه از سوم تيرماه در ارسباران اجرا خواهد شد.
بعد از سريال مهرآباد پيشنهاد تصويري نداشتيد؟
- چرا يكي دو تله فيلم پيشنهاد شد كه چون تهران نبود ومن اجراي نمايش داشتم طبيعتاً نمي توانستم قبول كنم.
بعد از يكي دو سريال غير محرمانه،شمس العماره و...توقع مي رفت شما پركارتر باشيد اما كماكان حضور پررنگي از شما در تلويزيون نمي بينيم؟
- سريال غيرمحرمانه كه متأسفانه سريال خوبي نشد اما بعد از آن كار هم من چند پيشنهاد داشتم كه نرفتم... واقعيت اين است كه خودم كارهاي احساسي و نزديك به درام را بيشتر مي پسندم.
مثل اکثر کارهای تئاتر که انجام داده اید؟
- دقیقا، من در فیلم سینمایی خنده در باران آقای فرهنگ نیز نقش را بازی کردم که کلی از خودم فاصله داشت، اما مورد توجه دوستان قرار گرفت. جالب اینکه هر کسی هم مرا در این چهار چوب می بیند تشویق می کند، اما برای خودم راضی کننده نیست چون دوست دارم یک مقدار در نقش های جدی حضور پیدا کنم. من دوست دارم خودم را ابتدا ثابت کنم تا اگر خودم را احیانا در یکی دو کار هم تکرار کردم (منظورم اینکه نقشی شبیه را ایفا کردم) چیزی را از دست ندادم.
در اکثر نوشته های امید «سهرابی» هم حضور دارید؟
- بله چون امید اصولا نویسنده خیلی خوبی است و بسیاری از بازیگران دوست دارند در نوشته های او بازی کنند. من هم طبعا دوست دارم. از سویی باید بگویم امید هم آدم بسیار سرسختی است، شاید خیلی ها فکر می کنند چون همسرش هستم راحت می توانم نظراتم را به او منتقل کنم و آنچه را دوست دارم به او سفارش دهم در حالیکه واقعا اینگونه نیست!
دوستان و بچه های همکاری که نزدیک ما هستند خوب می دانند که او اجازه نمی دهد نظراتم را منتقل کنم. باور کنید گاهی فیلمنامه که به دفتر تولید می رسد و قرار است برای بازیگران ارسال شود تازه می گوید که برای من هم بفرستند در حالیکه خیلی ها متصور هستند فیلمنامه را زودتر بگیرم و ... اگر قرار باشد نظری را هم در مورد فیلمنامه بگویم خیلی سخت تر از بقیه و با احتیاط مطرح می کنم.
حسابی از امید سهرابی در نبودش گفتید ...
- چکار کنم سخت گیر است.
و شخصیت «تارا» در سریال مهرآباد، واقعا قبل از اجرا هیچ اطلاعاتی راجع به نقش نداشتید؟
- باهم راجع به نوشته هایش زیاد صحبت می کنیم، گاهی نظرات مرا هم جویا می شود، سیناپس اولیه این سریال که آماده شد در واقع شخصیت «تارا» در آن وجود نداشت، مدام می پرسید به نظرت کدام یک از شخصیت های خانم سریال را می پسندی و در جواب می گفتم انصافا هم شخصیت ها خوب و عالی هستند.
ولی هرگز به من نمی گفت تو قرار است یکی از این نقش ها را بازی کنی! من هر بار به شوخی سوال می کردم کدام یک از این نقش ها برای من است به شوخی می گفت هیچکدام! در این کار اصلا قرار نیست بازی کنيد (می خندد) «تارا» آخرین نقش زن این سریال بود که طراحی شد، شما می دانید امید قبل از شروع نگارش فیلمنامه ابتدا شخصیت هایش را طراحی می کند.
«تارا» آخرین کاراکتری بود که به من پیشنهاد شد، و به نظر خودم بهترین نقش بوده که در تلویزیون تا به حال بازی کرده ام،چون پیش از این هرچه کار کرده ام کمدی بوده اند، ولی در این سریال نقشی نزدیک به خواسته های خودم را کار کردم.
در 10 قسمت پایانی سریال که جضور پررنگ و موثرتری از شخصیت را خواهید دید. «تارا» نقش پیچیده و سختی بود و ایفای آنرا خیلی دوست داشتم و در واقع نقشي بود که سال ها منتظرش بودم.
هیچ گاه راجع به ایده آل های خود برای نقش «تارا» با امید سهرابی گپ زده بودید؟
- نه، اصولا نمی شود. من هم پس از سال ها تصمیم گرفتم سخت گیری هایم را کمتر کنم و دوباره برگردم، نمایش های پیشنهادی را بپذیرم و ...
سخت گیری های امید سهرابی در نویسندگی روی قبول پیشنهاد بازیگری برای شما هم موثر بوده است؟
- هیچ گاه امید به من نمی گوید کاری را انجام نده! اما وقتی تو کنار یک نویسنده با سواد هستی که اصولا قلم خوبی هم دارد ناخواسته در کنارش رشد می کنی و بدون اینکه او به تو تذکر بدهد سخت گیر می شوی.
البته در شرایط امروز وسواس بیش از حد کار بازیگران را به خانه نشینی کشانده است.
- بله و به همین دلیل ترجیح می دهم امسال به هر کاری که پیشنهاد می شود نگاهی جدی تر داشته باشم. هم در تئاتر و هم در تلویزیون.
از «تارا» شخصیت چند لایه و چند بعدی سریال «مهرآباد» هم بگویید، کاراکتری که در طول قصه در فواصل مختلف داستان ابعاد مختلفش رو می شود.
- واقعا نقش ها آنقدر خوب نوشته شده بود که من و دیگر بازیگران این سریال تنها سعی کردیم بدون هیچ تغییری کاراکتر نوشته را درست اجرا کنیم.
البته اگر می خواستید هم امید مجوز تغییر در نقش یا حتی دیالوگ ها را نداده بود.
- (می خندد) نه ولی اینجا امید بر عکس آمد و گفت نوشته من و‌حی منزل نیست، اگر کسی بخواهد چیزی کم یا زیاد کند مشکل ندارد، اما اکثر بازیگران به خصوص مهران احمدی که نقشش جای تکیه کلام (نعیم) هم داشت با وفاداری به عین فیلمنامه کار می کردند، مگر یک تغییر لحن در نقش نعیم.
و «تارا» ...
- تارا همانطور که شما اشاره کردید یک شخصیت چند بعدی بود که ابتدا کمی وجه لاتی دارد. بعد که جلوتر می رود وجه مادرانه اش نمود پیدا می کند بسیار فداکار است، شاید بتوانم بگویم حتی عمل قهرمانانه ای انجام می دهد که هیچ کدام از مردان داستان آن کار را نمی کنند، همانطور که فیلمنامه نوشته می شد ابعاد مختلفی از شخصیت بیرون می زد.
راستي شما در نمايش شخصيت هاي لوتي زنانه نيز سابقه دار هستيد؟
-اولين بار اميد سهرابي در سريال آخرين گناه نيز براي من يك نقش لوتي نوشته بود آن زمان اوايل آشنايي من و اميد بود و جالب اينكه آنجا براي من يك شخصيت چاقوكش نوشته بود! يك روز سوال كردم واقعاً تو در من چه ديده اي كه اينگونه مي نويسي! در مورد «تارا» بايد بگويم خيلي خوب نوشته شده و در 10 قسمت آخر شما يك حضور متفاوت از اين كاراكتر را خواهيد ديد.
و علاقه «تارا» به كيا كه متبحرانه نگارش شده به شرط آنكه فينال درستي در انتظارش باشد؟
-بله علاقه تارا به كيا برمي گردد به 12 سال پيش كه...
كه هنوز تاريخ مصرفش به پايان نرسيده است؟
-بله، اما در مورد «كيا» ماجرا كمي متفاوت است، چون او خودش را به نفهمي مي زند و دوست دارد از زير آن مسووليت فرار كند، تماشاگر نيز متوجه خواسته او نمي شود، اما... . حالا اجازه بدهيد در ادامه و پايان ببينيم چه بر سر اين دو كاراكتر خواهد آمد.
و سوال آخر راجع به فريد سجادي حسيني و كارگرداني او در اين مجموعه تلويزيوني...
-او در نقش پدر براي اين گروه حضور داشت و مديريت بسيار خوبي روي كارش داشت. نكته بسيار مثبتي كه در كار او بسيار چشمگير بود فضاي تئاتري قبل از ضبط هر سكانس بود، دورخواني هاي بسيار مفيد (حدود يك ماه) و عدم سختگيري به كار بازيگران در زمان اجرا و... . گاهي مي گفت شما كه همه تئاتري هستيد يك ميزانسن تئاتري برويد تا من تكليف اين صحنه و طراحي اين سكانس را مشخص كنم، تعامل بسيار خوبي بود و او ارتباط بسيار خوبي با عواملشان داشتند. پشت صحنه و شرايط توليد اين سريال بسيار عالي بود و جزو كارهايي بود كه همه عوامل از حضورشان در پروژه لذت بردند.
