گزارشات رسانه های غربی در باب بحران سوریه به گونه ای است که مرز میان حق و باطل در آنها از بین رفته است و تنها "دیپلماسی بیطرفانه ی" اوباما برای ارائه راه حلی "صلح آمیز" برای سوریه برجسته جلوه داده می‌شود.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از گلوبال ريسرچ، این داستان های دروغین توانسته است با مظلومانه نشان دادن نقش امریکا در حل فجایع سوریه همدستی آشکار امریکا در این بحران را برای مردم امریکا سانسور کند. دیپلماسی از همان ابتدا در نگاه امریکا به معنای "تغییر رژیم" بود. سپس برای رسیدن به این هدف، عربستان سعودی، قطر و اسرائیل را ترغیب کرد تا با آموزش و مسلح کردن نیروهای شورشی، زمینه سقوط بشار اسد و تجزيه خاک سوریه را فراهم آورند.

اکنون دو سال از شروع بحران در سوریه می‌گذرد؛ ده ها هزار نفر کشته شده اند، میلیون ها نفر آواره و بی خانمان شده اند و خشونت باعث تکه تکه شدن بافت اجتماعی کشور شده است. حالا غرب میخواهد دخالت مستقیم خود در سوریه را  به منظور تغییر رژیم، در قالب "کنفرانس صلحی" که قرار است در این ماه برگزار شود، اجرایی کند. از دیدگاه امریکا، راه حل صلح آمیز میبایست به "دولت انتقالی" بیانجامد که در آن بشار اسد هیچ گونه نقشی نداشته باشد. به بیانی دیگر، اگر تغییر رژیم اتفاق نیافتد از نظر امریکا هیچ گونه تغییری ایجاد نشده و درگیری ها همچنان ادامه خواهد داشت.

رسانه های غربی با توجیه مداخله های امریکا و فریب مردمشان توانسته در این زمینه موفق عمل کنند. بخش اعظمی از این موفقیت را میتوان به مفهوم "مداخله جویی بشردوستانه"(!) نسبت داد. این مفهوم به همراه مفهوم "حق محافظت"، حربه ی ایدئولوژیک موثری بود که «اجتماع لیبرال حقوق بشر» از زمان سقوط دولت شوروی به دست امپریالیسم غرب داد. ارزش شعاریِ "مداخله جویی بشردوستانه" را می‌توان حتی بیشتر از "جنگ علیه تروریسم" دانست زیرا همانطور که از موقعیت سوریه و لیبی پیداست، این مفهوم بهانه ی اخلاقی بسیار خوبی برای مداخله ی امپریالیستی محسوب میشود که همزمان میتواند زمینه اسقرار  "تروریست هایی" که امریکا در ظاهر با آنان سر جنگ دارد را فراهم آورد. بعلاوه، از نظر امریکا تنها دولت های دیکتاتوری که مانع تحقق منافع جغرافیایی-سیاسی امریکا هستند باید از سر راه برداشته شوند؛ وگرنه با عربستان سعودی و اسرائیل که ناقض آشکار آزادی و اخلاق هستند هیچ گونه مخالفتی وجود ندارد.

جز شمار اندکی از سازمان های غربی، تمام مبلغان سیاست های جنگی امریکا در پی این هدف هستند که تغییراتی که می‌خواهند در جهان اعمال کنند را در اذهان عمومی القا کرده و جنبش های ضدجنگ و ضدامپریالیسم که درغرب شکل میگیرد را سانسور کنند. حق حمله یکجانبه به دولتی که وجودش مخالف منافغ غرب است در سوابق رفتارِ برتری جویانه و امپریالیستی غرب به وفور یافت می شود. از این رو، اعمال این حق کذایی توسط غرب باعث شده که جهان برای مردم برخی کشورها هرگز جای امنی نباشد: 50 هزار نفر در لیبی، 80 هزار نفر در سوریه، 1 میلیون نفر در عراق و 30 هزار نفر در افغانستان تاکنون کشته شده و قربانی سیاست های ننگین غرب بوده اند. 

کشور سوریه دارای ریشه های اجتماعی بسیار قوی است و متشکل است از شیعیان, سنی ها و مسیحیانی که میترسند کشورشان به دست افراطیون و همچنین بیگانگان بیافتد. این حقیقتی است که مردم امریکا از آن بی اطلاع اند. ازین رو، آن دسته از امریکاییانی که میخواهند درگیری های خونبار سوریه به پایان برسد میبایست از نمایندگان پرقدرت خود بخواهند که زمینه صلح واقعی در سوریه را فراهم آورده و به نفع تمام مردم این کشور عمل کنند.

با این همه، چیزی که مردم سوریه و همچنین تمام مردم جهان خواستار آن هستند این است که امریکا و همپیمانانش – که تنها 10 درصد از کل جهان را تشکیل می‌دهند اما خود را کل جهان میپندارند- درصدد حل بحران های بشری جوامع خود باشند و باقی کشورهای جهان را به حال خود واگذارند. 




اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار