به گزارش
حوزه سياسي باشگاه خبرنگاران؛ سخنرانی سالیانهی رهبر انقلاب اسلامی در حرم امام رحمهالله ضمن تبیین
گفتمان كلان نظام اسلامی، نقشه راه حركت جامعه و وظایف اقشار مختلف مردم و
مسئولان را مشخص میسازد.
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
در مثل امروزى، آن عبد صالح خداوند از دست ملت ايران رفت. حقيقتاً بايد هم صبر و متانت يك ملت را آنطور از او بگيرد و او را بىتاب كند. من قلبم راضى نمىشود كه قبل از شروع عرايض خودم، حالا كه در كنار شما انبوه عظيم مردم، در برابر مرقد پاك اماممان ايستادهام، با شما همصدا نشوم و سلام خودم را بر آن روح پاك نرسانم:
السّلام عليك ايّها العبد الصّالح المطيعللَّه و لرسوله و لاميرالمؤمنين اشهد انّك
قد اقمت الصّلوة و اتيت الزّكوة و امرت بالمعروف و نهيت عن المنكر
و جاهدت فىاللَّه حقّ جهاده حتّى اتاك اليقين فرحمك اللَّه حيّا و ميّتا
امام بزرگوار ما، مجسمهيى از ارزشهاى انقلاب ما بود. از يكى از همسران پيامبر اكرم(صلّىاللَّهعليهوالهوسلّم) خواستند كه آن بزرگوار را توصيف كند. در جواب گفت: «كان خلقه القران»(1). يعنى قرآن مجسم بود. ما امروز دربارهى امام بزرگوارمان بايد عرض كنيم كه او اسلام انقلابى مجسم، اسلام ناب مجسم در زندگى و اخلاق و احساسات و تصميمگيريها و نيز فانى براى خدا بود. خداى متعال هم به او پاداش داد. كارى كه به دست اين بزرگوار در اين دوران انجام گرفت، كارى بىنظير بود. بعد از كار پيامبران اولوالعزم، كسى چنين حركت عظيمى انجام نداده بود.
من امروز مايلم يك نكته را درباب انقلابمان و درباب تأثير عمل اين عبد صالح خدا، به ملت ايران و به ملتهاى مسلمان عالم و به همهى كسانى كه در سطح جهان، نامى از انقلاب ما و از امام خمينىِ بزرگ ما شنيدهاند، بگويم. اين، مبنا و قاعدهى حركت ماست. بر اساس همين بينش، ما زندگى و مبارزه و حركت مىكنيم. آن جمله اين است كه با انقلاب اسلامى در ايران و با تشكيل نظام اسلامى در اين نقطهى از عالم و با مبارزات طولانىيى كه ملت ما پشت سر رهبر عظيمالشأنش، براى حفاظت از انقلاب و اسلام انجام داد، عصر جديدى با خصوصياتى متمايز با دوران قبل، در عالم بهوجود آمد. قدرتهاى مادّى دنيا، چه بخواهند و چه نخواهند؛ امريكا چه بخواهد و چه نخواهد، اين دوران در دنيا آغاز شده و پيش هم رفته است و تأثيرات اين عصر جديد، روى ملتها و دولتهاى ضعيف و نيز روى دولتهاى قوى و ابرقدرتها محسوس است.
وقتى عصر جديدى در تاريخ بشر آغاز مىشود، هيچكس نمىتواند خود را از تأثيرات آن عصر بركنار بدارد. دوران گذشتهى تاريخ بشر هم همينطور بوده است. هيچكس ممكن نيست خودش را از تأثيرات دورانى كه با پايههاى محكم الهى و انسانى در جهان شروع شده، دور بدارد. ما مىخواهيم اين را اعلام بكنيم. اگرچه بسيارى از ملتها و دولتهاى سطح زمين، تحت تأثير اين عصر جديد قرار گرفتند، حتّى نقشهى سياسى دنيا عوض شده است، اما توقع نداريم كه تحليلگران و قضاوت كنندگانِ قدرتمند و سياسى عالم اقرار كنند كه اين عصر آغاز شده است. آنها اعتراف نمىكنند كه دوران جديدى آغاز شده است؛ اما تحت تأثير اين دوران قرار گرفتهاند و آن را احساس مىكنند. اين عصر و اين دوران جديد را بايد «دوران امام خمينى» ناميد.
چند خصوصيت در اين دوران هست كه از آن تفكيكناپذير است:
يكى از اين خصوصيتها، گسترش اعتقاد و باورهاى مذهبى است. بعد از آنكه سياست قدرت و نظام سلطهى جهانى اين بود كه دين و معنويت را بكلى از زندگى مردم حذف كند و جامعهى بشرى را يك جامعهى بىدين و بىايمان و بىاعتقاد به ارزشهاى الهى تربيت نمايد، اين دوران جديد، درست بهعكس آن سياستها عمل كرده است. نه فقط در ايران يا در كشورهاى اسلامى، مردم به باورهاى دينى برگشتند، بلكه در سطح جهان و در ميان جوامعى كه دهها سال ضد مذهب زندگى كرده بودند، اعتقاد مذهبى و گرايش معنوى رشد كرده است.
البته آيندهى اين حركت، به اين ترتيب خواهد بود كه هرجا معنويتى عميقتر و خالصتر و سالمتر و منطبقتر با فطرت بشر باشد، جاذبهى بيشترى براى ملتها خواهد داشت. آن روزى كه دين و معنويت، ضد ارزش به حساب مىآمد و مورد استهزا قرار داده مىشد، گذشت. امروز، بىدينى و بىايمانى و تهى بودن از اعتقاد معنوى، يك ضد ارزش است. در بسيارى از نقاط عالم، اين كار انجام گرفته و در بسيارى ديگر هم انجام خواهد گرفت. اين، يكى از ويژگيهاى عصر جديدى است كه اين مرد بزرگ، پرچم آن را در دنيا برافراشت و درحالىكه كسى باور نمىكرد، داعيهى آن را سر داد و دلها را به آن متوجه كرد.
خصوصيت ديگر اين عصر جديد، معنا بخشيدن به ارزش انسانها و حضور مؤثر تودههاى ميليونى مردم است. در دوران جديدى كه بهوسيلهى امام ما آغاز شده است و دايرهى آن محدود به ايران هم نيست، تودههاى مردم، اصل و تعيينكننده و تصميمگيرندهاند و آنها هستند كه جريانها را هدايت مىكنند. در گذشته، ما انقلابهاى زيادى را سراغ داريم كه با احساسات مردم به پيش رفته است؛ اما امروز وضع فرق مىكند. امروز، در دنيايى كه دهها سال بعد از جنگ دوم بينالمللى، قدرتهاى مسلط بر عالم، همهى مردم دنيا را عادت داده بودند كه تسليم خواستههاى آنها باشند و در مقابل ارادهى قدرتهاى جهانى حرفى نزنند و ارادهيى از خودشان بروز ندهند، ناگهان شما مىبينيد كه در كشورهاى اروپاى شرقى، تودههاى ميليونى مردم، با همان سبكى حركت مىكنند و به ميدان مىآيند كه ملت مسلمان ما، در مقابله و معارضهى با رژيم ستمشاهى وارد ميدان شدند. به تعبير ديگر، مشخصهى انسانىِ اين دوران و عصر جديد، عبارت از پيروزى خون بر شمشير است؛ يعنى در اين دوران جديد - همچنانكه در ايران اتفاق افتاد - آحاد مردم بدون تجهيزات و سلاح، فقط با جسم و جان خودشان به ميدان آمدند و فضا را بر حكومت غاصب و ظالم تنگ كردند. اين روش، امروز در دنيا روش شناختهشدهيى است. قدرت حضور تودههاى مردم، ولو بدون سلاح، امروز در دنيا معلوم شده است.
قدرتها بايد بدانند كه بعد از اين، در هيچ جاى دنيا، علىرغم خواست تودههاى ميليونى مردم، نمىشود حكومت را ادامه داد. هرچه اين موج در دنيا گسترش پيدا بكند، كار بر سلطههاى غير قانونى و ظالمانه و غير بشرى، سختتر خواهد شد. اين، آن حركتى بود كه امام بزرگوار ما، به بركت آگاهى و ايمان اين ملت، در كشور ايران انجام داد و الگويى براى دنيا شد. لذا شما مىبينيد كه بعد از سالها، داخل سرزمينهاى اشغالى، ملت مظلوم فلسطين قيام مىكنند و علىرغم شدت و سطوت دولت غاصب و ظالم صهيونيستى، كار را پيش مىبرند.
از جمله خصوصيات ديگر عصر جديدى كه امام بزرگوار و انقلاب ما در سطح جهان به وجود آوردند، عبارت از اصل آزادى از سلطه و تصرف و نفوذ قدرتهاى بزرگ است؛ يعنى همان چيزى كه در انقلاب ما، به عنوان اصل «نه شرقى و نه غربى» شناخته شد. تقريباً در همهى انقلابهاى بزرگى كه در قرن بيستم در دنيا اتفاق افتاد، وقتى ملتها يا گروههاى مبارز، كار خودشان را آغاز مىكردند و مبارزه را عليه يك سلطه و يك قدرت، مختصرى پيش مىبردند، خودشان را به يك قدرت ديگر وصل مىكردند. اينكه يك ملت، با اتكاى به خود و با توكل به خدا، در مقابله با يك قدرت ظالم، به هيچكس و هيچ قدرت اعتماد و اتكا نكند، راهى بود كه ملت ايران به رهبرى امام بزرگوار آغاز كردند و امروز در دنيا، اين راه بتدريج رهروان زيادى پيدا مىكند.
اين دوران جديد كه امام ما آن را با قيام و ايستادگى و اتكال به خدا و تكريم و تعظيم نسبت به ارزشهاى معنوى و با اعتمادش به آحاد مردم آغاز كرد، انشاءاللَّه ملتها را از شرّ سلطههاى جهانى نجات خواهد داد و دوران زوال قدرتهاى بزرگ مادّى جهانى را نزديك خواهد كرد. اين، از بركات آن بزرگوار است. ملت ما، پشت سر رهبر باعظمت و استثنايى خود، اولين ملتى بود كه قدم در اين دوران جديد گذاشت و پايههاى آن را مستحكم كرد و با مقاومت خود، براى ملتهاى دنيا، شاهدى بر صدق اين ادعاها شد.
انقلاب بزرگ ما، خصوصياتى مخصوص به خود داشت. اين خصوصيات كه بارها هم در تحليلهاى ملت ما و آشنايان با انقلاب تكرار شده، اولين بار در يك انقلاب مشاهده مىشد: تكيهى به اسلام، هدفگيرى ايجاد حكومت اسلامى، تجديد نظر در مفاهيم سياسى عالم - مثل آزادى و استقلال و عدالت اجتماعى و چيزهاى ديگر - و حركت به سمت دنيا و جامعهيى كه بر پايهى ارزشهاى اسلامى بنا شده باشد.
و اما امروز وظيفهى ما پيروان اين بزرگوار و آحاد مردم كه شاگردان اين استاد بزرگ و عالىمقام بودهاند، چيست؟ ما بايد بدانيم كه امروز چشم دنيا به ملت ايران است؛ همچنانكه سال گذشته در مثل امروزى، تمام چشمها و دلهاى حساس عالم، متوجه تهران بود. وقتى خبر در دنيا پخش شد، حقيقتاً دوستان و دشمنان، در حال بهت و حيرت و انتظار قرار گرفتند؛ دوستان با يك انگيزه و دشمنان با انگيزهى ديگر. ما نبايد تصور كنيم كه با گذشت يك سال، اهميت و حساسيت و سنگينىِ وظيفهى ما كم شده است. نه، هرچه مىگذرد، سنگينى بار مسؤوليت بر دوش آن كسانى كه خود را پيروان اين بزرگوار و هدايتشدگان بهوسيلهى او مىدانند، سنگينتر مىشود.
دنيا امروز متوجه ملت ايران است. ما ملت ايران بايد بتوانيم در پرتو تعاليم اسلام، با تمسك به اسلام و قرآن و در جهت رهنمودهاى امام بزرگوار راحلمان، بهسمت هدفهاى متعالى اين انقلاب، حركتمان را با شتاب هرچه بيشتر ادامه بدهيم. يك لحظه توقف جايز نيست. ما بايد بدانيم دشمنان زخم خورده - آنهايى كه اميدوار بودند اسلام از دنيا محو بشود و علىرغم خواست آنان، اسلام روزبهروز در دنيا عالمگيرتر شده است - همچنان در كمينند تا ما يك لحظه غفلت كنيم. لذا غفلت براى ما حرام است. ملت ايران، با قدرت و استقامت و توكل به خدا و اتحاد كامل و شركت در سازندگى عمومى كشور و با آگاهى و هوشيارى خود، بايد دشمنان - يعنى امريكا و ارتجاع و زخمخوردگان - را از دستاندازى به اين انقلاب و به كشور عزيزمان مأيوس كند. استكبار جهانى از ملت ايران مىترسد؛ مثل همهى بدكاران و راهزنانى كه از انسانهاى شجاع و آگاه مىترسند.
اگر مىبينيد كه دولت سعودى و حكام حجاز، راه خانهى خدا را روى اين ملت مىبندند و حق اين ملت را از حج غصب مىكنند، بهخاطر آن است كه امريكا از اين ملت مىترسد. نبايد سادهلوحان گمان كنند كه شعار «مرگ بر امريكا» در مراسم حج، مگر چيست؛ اين شعار و فريادى كه از حنجرهها خارج مىشود، مگر بر پايههاى سلطهى غاصبانهى امريكا و اسرائيل چه اثرى مىگذارد. اگر تأثير شكنندهى اين شعارها نبود، اگر تأثير تعيين كنندهى فرياد بحق ملت ما عليه سلطههاى جهانى نبود، با ملت ما اينقدر دشمنى نمىشد.
فريضهى حج، خانهى خدا، قبر مقدس پيامبر(ص)، چيزهايى است كه قلب ملت ما مشتاق آن است و حق ملت ماست. خانهى خدا متعلق به بندگان خداست. «سواء العاكف فيه و الباد»(2): نسبت به خانهى خدا، مردمانى كه در مكه ساكن هستند، هيچ فرقى با مسلمانانى كه از اقطار عالم به آنجا مىروند، ندارند. خانهى خدا، ملجأ بندگان خداست؛ چرا مانع ملت ما مىشوند؟ اين، به خاطر شعار «مرگ بر امريكا» و «مرگ بر اسرائيل» است. اين، يعنى همين تأثير حضور مردم و پيروزى خون بر شمشير. اين حركت امريكا و حكام سعودى - كه متأسفانه موبهمو سياستهاى امريكا را اجرا مىكنند و نفع آنها را در نظر مىگيرند و نه وظيفهى اسلامى و نفع ملت مسلمان را - بهخاطر اين است كه شعار «مرگ بر امريكا» و «مرگ بر اسرائيل» و شعار وحدت مسلمين - كه يكى از خصوصيات همين دوران جديدى است كه امام(ره) آغاز كردند - براى استكبار و سلطههاى جهانى شكننده است و برايشان قابل تحمل نيست.
ملت شجاع و بزرگ ايران! شما در دوران حيات امام بزرگوار و عالىقدرتان، امتحان خوبى داديد. شما كسانى بوديد كه توانستيد پشت سر امام و پابهپاى ايشان حركت كنيد و به جلو برويد. شما خسته نشديد. سختيهايى كه دشمنان بر شما ملت ايران تحميل كردند و قصدشان اين بود كه شما را خسته كنند، نتوانست شما را خسته كند. از اول پيروزى انقلاب، سياست قطعى امريكا و همپيمانانش اين بود و هنوز هم هست كه كارى كنند، تا شايد بتوانند ملت ايران را خسته كنند؛ اما شما از محاصرهى اقتصادى و جنگ تحميلى و دشنامهايى كه از دهان ياوهگوى سخنگويان استكبار جهانى بيرون مىآمد، خسته نشديد و نشان داديد كه آگاه و مؤمن و صادق و ملت شايستهايد. خداى متعال كه شما ملت ايران را براى اولين پايگاه اشتعال انوار معنويت و اسلام در دوران سلطهى مادّيگرى انتخاب كرد، بهخاطر همين خصوصياتتان بود.
بعد از رحلت امام هم، شما ملت بزرگ و رشيد و آگاه، امتحان بسيار خوبى داديد. در سطح عالم، چشمها از شجاعت و آگاهى شما مبهوت ماند. همه يا اكثر دشمنان ما در دنيا منتظر بودند كه با رحلت امام، انقلاب از هم بپاشد؛ جمهورى اسلامى دچار اختلاف داخلى بشود و حمايت مردم را از دست بدهد؛ ولى شما نگذاشتيد و به دهن اين دشمنان ياوهگو زديد. مرحبا بر شما! روح امام از شما راضى است؛ گوارايتان باد! شما نشان داديد كه از بسيارى مدعيانِ در طول تاريخ، ايمانتان قويتر و قدمتان راسختر است. من به شما عرض مىكنم، خداى متعال پاداشتان را داد، اين صبر شما را مثمر ثمر كرد و نگذاشت بى نتيجه بماند. «اولئك عليهم صلوات من ربّهم و رحمة»(3).
نتيجهى پايدارى و استقامت شما بعد از رحلت حضرت امام، اين شده است كه تحليلهاى دنيا عوض گرديد. آنها كه منتظر نشسته بودند تا جمهورى اسلامى از بين برود، فهميدند كه فايدهيى ندارد. آنهايى كه خيال مىكردند مىشود ملت ايران را ترساند يا خسته كرد، فهميدند فايدهيى ندارد. لذا امروز ما شاهد آن هستيم كه غير از رأس فتنه و فساد - يعنى رژيم جبار امريكا - و كسانى كه به صورت شديدى وابسته و متصل و هم جهت با او هستند و با ملت ايران دشمنىِ بسيار عميقى دارند و به هيچوجه انقلاب با آنها كنار نمىآيد و آنها هم با انقلاب كنار نمىآيند، بقيهى كسانى كه در دنيا شاهد و ناظر وضع ملت ما بودند، در مقابل اين ملت سر تعظيم فرود آوردند و به طرفش دست دوستى دراز كردند. ملت ايران نشان دادند كه با قدرت و استقامت مىتوان احترام ملتها، بلكه دولتها را در سطح جهان جلب كرد. دشمنان ما، از اعمال فشار روى ملتمان مأيوس شدند. اين، دستاورد بسيار بزرگى است.
فقط دو نقطه هست كه دشمنان جهانى اسلام، به آن چشم دوخته و اميد بستهاند. ملت ايران بايد متوجه آن دو نقطه باشد:
يك نقطه، مسألهى وحدت و يكپارچگى است. دشمنانى كه هنوز درصددند نسبت به انقلاب و نظام جمهورى اسلامى، نيات خصمانه و شومشان را اعمال بكنند، چشم اميد به اختلافات بستهاند. آنها از وحدت و يكپارچگىِ شما مردم مىترسند؛ اين را متوجه باشيد. ملت ايران، به هيچ قيمت نبايد وحدت و يكپارچگى خودش را از دست بدهد. مسؤولان بايد متوجه باشند كه با اين يكپارچگى عظيم، چگونه بايد رفتار كرد.
نويسندگان، گويندگان و كسانى كه پشت تريبونها قرار مىگيرند - چه تريبونهاى عمومى، مثل مجلس شوراى اسلامى و راديو و تلويزيون، و چه تريبونهاى محدودتر، مثل مساجد و حسينيهها - هرجا با مردم روبهرو هستند، بايد زبان و عملشان در خدمت وحدت و يكپارچگى باشد. هيچكس به هيچ عنوانى نبايد حركتى بكند كه مردم يا عدهيى از مردم را در مقابلهى با يكديگر برانگيخته كند. هيچبهانهيى نبايد پذيرفته باشد. اختلاف سليقه، اختلاف خط، اختلاف مذاق، نبايد موجب اختلاف و شكاف ميان مردم بشود. اين وحدت و يكپارچگى را كه شما مردم، در جنگ و اول انقلاب و در حمايت از امام - به هنگام حيات و ممات ايشان - و در تمام قضايا در طول اين يازده سال نشان داديد، قويترين حربهى شما و مايهى مأيوس كردن دشمنان شماست.
دومين نقطهيى كه دشمن به آن چشم دوخته، اين است كه ايران اسلامى نتواند بهطور شايسته، سازندگى كشور را انجام بدهد. اين هم مايهى اميد دشمنان است. آنها مايلند كه دولت جمهورى اسلامى نتواند در داخل كشور سازندگى را پيش ببرد، وضع زندگى مردم را سروسامان بدهد، توليد داخلى را افزايش بدهد، اتكاى به خارج از كشور را كم كند و مردمان پابرهنه و مستضعف و فقير را به سروسامان زندگىِ لازم اسلامى برساند. آنها مىخواهند دولت اسلامى، توفيق اين وظايف بزرگ را به دست نياورد و نتواند اين كارها را انجام بدهد. به اين آرزو، چشم دوختهاند. اگر كشور اسلامى، با همت شما مردم و با پيوند مستحكمى كه بحمداللَّه بين شما و دولت هست، به وضع درخشانى نايل بيايد، استعمار، امريكا، دشمنان دلباختهى سادهلوحى كه چشم به دهان آنها دوختهاند و بعضى از گروهكها و جريانهاى داخلى، خلع سلاح خواهند شد.
همهى آحاد مردم وظيفه دارند، تا حدى كه مىتوانند و براى آنها وظيفه معين مىشود، در كار سازندگى كشور شركت كنند. علاقهى به امام، يعنى اين. همه بايد از دولت حمايت كنند و پشت سر دولت، خرابيهاى جنگ و ويرانيهاى ناشى از دوران سلطهى طاغوت را ترميم كنند. رژيم ستمشاهى، دهها سال اين كشور را از لحاظ اقتصاد و توليد و فرهنگ و اخلاق و تحقيق و علم، به سمت خرابى و ويرانى برده و آن را وابستهى به بيگانگان كرده است. امروز دورانى است كه ملت ايران، آن ويرانيها را ترميم كنند و اين، جز با سازماندهى و پيشاهنگى و برنامهريزى دولت، امكانپذير نيست. اگر ملت ايران به توفيق الهى بتوانند با وحدت كلمه، با حفظ شعارهاى انقلاب، با حفظ خصومت و دشمنىِ خود نسبت به ابرقدرتها و دشمنان بنيانى اين ملت، سازندگى را پيش ببرند، روح مقدس امام از آنها شاد خواهد شد و دعاى حضرت بقيّةاللَّه الاعظم، به آنها كمك خواهد كرد.
برادران و خواهران عزيز در سرتاسر كشور! اى كسانى كه امروز به ياد امام و معلم و مرشد بزرگوارتان، در همه جاى كشور گرد آمديد؛ مخصوصاً اين اجتماع عظيم مردمى بر گرد مرقد اين بزرگوار! بدانيد كه بر امريكا، بر اسرائيل و دشمنان كوچك و بزرگ خودتان پيروز خواهيد شد. بدانيد كه قدرتهاى استكبارى، قادر نخواهند بود اين شجرهى طيبه را قلع و قمع كنند. اين درخت مبارك نظام اسلامى، ريشه دوانده و مستحكم شده است. ايمان و تلاش و توكل شما مردم، آن را به برگوبار آورده است و معنويت اين بزرگوار، از اولِ كار تا امروز و تا هميشه، پشتيبان اين حركت عظيم خواهد بود.
ما بايد به اميد خدا و با توكل به او، اين راه را ادامه بدهيم. ما از دشمن اسلام و انقلاب نمىترسيم. ما در راه خدا، انشاءاللَّه احساس خستگى و ضعف نمىكنيم. ابهت قدرتهاى پوشالى مادّى، نخواهد توانست ما را در اين راه و به سمت اين هدف، متزلزل كند. ما آن روزى را در مقابل چشم داريم كه اسلام توانسته باشد به همهى مسلمانان عالم عزت بدهد، به آنها زندگى شرافتمندانه عطا كند و شرّ غدهى سرطانى اسرائيل را از پيكر اسلامى و ميهن اسلامى بكند. ما چشم به روزى داريم كه امت مسلمان، يكپارچه و متحد، از همهى كشورهاى اسلامى، پرچم اسلام را بهدست گيرند و اسلام ناب محمّدى(صلّىاللَّهعليهواله) را در مقابل چشمهاى مردم جهان عرضه كنند و شوق و محبت انسانها در همه جاى عالم را به سمت آن جلب نمايند. هدف ما اينهاست. راه ما همان راهى است كه امام بزرگوارمان ترسيم كردند. همسفر ملت ايران در اين راه طولانى، دلهاى مشتاق ملتهاى مسلمان ديگر است. در اين راه بايد اتحادمان را حفظ كنيم و يك آن، هدفهاى متعالى را از چشم دور نداريم.
در پايان عرايضم، يكبار ديگر اين مصيبت بزرگ و اين روز عظيم را به شما ملت ايران و ديگر ملتها - ملتهاى مسلمان و همهى مستضعفان - و به ميهمانانى كه در اين ايام به ايران وارد شدهاند، تسليت عرض مىكنم و با همهى وجود و عشق و ايمان، مجدداً سلام شما و سلام خودم را به صاحب اين قبر مطهر عرض مىكنم:
السّلام عليك ايّها العبد الصّالح المطيع للَّه و لرسوله و لاميرالمؤمنين
اشهد انّك جاهدت فىاللَّه حقّ جهاده و عملت بكتابه و امرت بالمعروف
و نهيت عن المنكر
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
1) شرح نهجالبلاغه، ابن ابى الحديد، ج 6 ، ص 360
2) حج : 25
3) بقره: 157
انتهاي پيام/