تا اواخر قرن 17 میلادی ارتباط بین سرطان سینه و ورم غدد لنفاوی ناشناخته باقی مانده بود. در واقع دو جراح یکی «جین لوئیز پتیت» فرانسوی و پس از وی «بنجامین بل» اسکاتلندی تصمیم گرفتند یکی از غدد لنفاوی معیوب بر اثر تومورهای سرطانی را از بدن خارج کنند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، بیماری سرطان سینه از دوران باستان در انسان تشخیص داده شد و در برخی مکتوبات تاریخی به آن اشاره شده است و بنظر می‌رسد از نظر تاریخی سرطان سینه برای نخستین بار در مصر باستان مشاهده و درمان شده باشد.

به گزارش ایسنا، شاید به طور دقیق و مستند نتوان گفت نخستین مورد ابتلا و تشخیص به بیماری سرطان سینه در چه شخصی و در کجا بوده اما با این حال اطلاع از سرطان سینه و اشاره به آن به عنوان یک بیماری، به سال 1600 پیش از میلاد و در دست نوشته‌های مصریان باستان بازمی‌گردد.

در آن دوران در توصیف این بیماری که امروزه از آن با عنوان سرطان سینه شناخته می‌شود، اطلاعاتی در پاپیروسی به اسم «ادوین اسمیت» ذکر شده است. در این نوشته‌ها روش درمانی ساده‌ای مطرح شده است که در این روش، قسمتی از سینه که تومور در آن ناحیه لمس می‌شود سوزانده یا داغ گذاشته می‌شود. تصور می‌رود که در آن زمان برای درمان این بیماری، شیوه درمانی موثرتری جز این روش وجود نداشته است.

تاریخچه درمان سرطان سینه

سابقه تحقیقات برای کشف روش درمان سرطان سینه، بسیار طولانی است و هنوز نیز درمان این بیماری قطعی نشده است. بسیار عجیب است که برای این بیماری که در زمان‌های بسیار دور تشخیص داده شده هنوز هیچ راه‌ مداوایی پیدا نشده است، البته با این حال پیشرفت‌های موفقیت‌آمیزی در زمینه کنترل آن، حاصل شده است.

از زمان ثبت نخستین نمونه ابتلا به سرطان سینه در تاریخ مکتوب تاکنون، تحقیقات بسیاری صورت پذیرفته است و این سیر کماکان ادامه دارد و درمان بیماری سرطان سینه که نماد «روبان صورتی» را برای آن برگزیده‌اند، همچنان در حال گریز از چنگال بشر است.

تا قرن 17 میلادی،‌ تنها چند تغییر جزیی و نوآوری در درمان بدوی این بیماری موسوم به سوزاندن یا داغ گذاشتن صورت پذیرفت. در خلال سال‌های اخیر و به دنبال مطالعاتی که بواسطه امکان بیهوشی حاصل آمد، پزشکان ماجراجو بیشتر به روش‌های جراحی روی آوردند. به مرور زمان موارد استفاده از جراحی گسترده‌ترشد و جراحان کوشیدند به طور کامل تومورها را از سینه خارج کنند که از این عمل به عنوان نخستین عمل جراحی در سرطان سینه یاد می‌شود.

برداشتن نخستین تومور سرطان سینه

تا اواخر قرن 17 میلادی ارتباط بین سرطان سینه و ورم غدد لنفاوی ناشناخته باقی مانده بود. در واقع دو جراح یکی «جین لوئیز پتیت» فرانسوی و پس از وی «بنجامین بل» اسکاتلندی تصمیم گرفتند یکی از غدد لنفاوی معیوب بر اثر تومورهای سرطانی را از بدن خارج کنند.

بعدها این عمل به نخستین جراحی ماستکتومی رادیکال (شدید) تبدیل شد. نخستین عمل ماستکتومی در سال 1882 میلادی توسط «ویلیام استیوارت هالستد» صورت گرفت. نخستین نمونه جراحی ماستکتومی رادیکال که توسط هالستد انجام شد شاید کمی بیش از اندازه افراطی بود چرا که در بیشتر موارد به جای تخلیه تنها یکی از سینه‌های مبتلا به سرطان، هر دو سینه تخلیه می‌شد.

انجام عمل جراحی ماستکتومی رادیکال حتی تا دهه 70 میلادی نیز مرسوم بود. از دهه 70 میلادی به بعد تغییرات بسیاری در درمان سرطان سینه رخ داد که این روش‌ها با شیوه بدوی درمانی آن یعنی سوزاندن تومورها فاصله بسیاری داشت. در حال حاضر گزینه‌های انتخابی بسیاری پیش روی زنان قرار دارد تا شیوه درمانی را برگزینند که بهترین بازدهی و نتیجه را برای آنها در بر دارد. این شیوه‌ها شامل عمل توده برداری بافت سرطان سینه و نیز استفاده از پرتودرمانی و شیمی درمانی می‌باشد. این روش‌های درمانی در مدت درمان و پس از آن بسیار مورد توجه، تخصصی، دقیق و موثرتر از شیوه‌های دیگر هستند. امروز دیگر تعداد نجات یافتگان سرطان سینه بسیار بیشتر از افرادی است که در گذشته از این بیماری مهلک نجات می‌یافتند.

تاریخچه سرطان سینه

بیماری سرطان سینه از دوران باستان در انسان تشخیص داده شد و در اغلب دوره‌های مکتوب تاریخی به آن اشاره شده است. این بیماری به دلیل داشتن علائم مشهود به ویژه در مراحل ثانویه که توده‌ها تبدیل به تومورهای سرطانی می‌شوند، توسط پزشکان در همان مراحل ابتدایی تشخیص داده می‌شود. به دلیل اینکه بر خلاف سایر سرطان‌های داخلی، توده‌های سرطانی سینه تمایل به بروز و نمایش خود به عنوان تومورهای سرطانی دارند، تشخیص این نوع سرطان آسان‌تر از سایر سرطان‌ها است.

در گذشته به دلیل اینکه این بیماری نوعی تابو محسوب شده و با حس شرمساری همراه بود، در نتیجه تشخیص موارد ابتلا به آن بسیار محدود بود. همینطور نام بردن از بیماری سرطان سینه در متونی غیر از نشریات و کتاب‌های پزشکی نادر بود. اما طی سه یا چهار دهه اخیر ابتلای زنان بیشتر به این بیماری و گسترش آن، این بیماری را از انزوا خارج کرد. در دهه 90 میلادی با معرفی «روبان صورتی» به عنوان نماد این بیماری، انقلابی در مبارزه با این سرطان برپا شد.

سرطان سینه در مصر و یونان باستان

مصریان نخستین افرادی بودند که 3500 سال پیش به این بیماری اشاره کردند. یکی از تعاریفی که از این بیماری ارائه شد به تومورهای برآمده در سینه اشاره می‌کند که درمانی ندارند.

در سال 460 پیش از میلاد مسیح، بقراط، پدر پزشکی غرب از بیماری سرطان سینه به عنوان یکی از امزاج چهارگانه بدن نام برد. وی مدعی بود بدن انسان از چهار خلط (مزاج) یعنی سودا (صفرای سیاه)، بلغم، خون و صفرا تشکیل شده است. شکل ظاهری تومورهای سرطان سینه نیز سیاه رنگ است. در صورتی که این تومورهای سخت درمان نشوند، ترکیده و تبدیل به مایعی سیاه رنگ می‌شوند. بقراط عنوان Karkinus را برای سرطان برگزید که یک کلمه یونانی برای «خرچنگ» است. زیرا تومورها ظاهری شاخک‌دار مانند پاهای خرچنگ دارند.

پس از آن در سال 200 پس از میلاد مسیح «گالن» بیماری سرطان را کامل‌تر توصیف کرد. وی همچنین به سودا (صفرای سیاه) اشاره کرد اما برخلاف «بقراط» معتقد بود که برخی تومورها خطرناک‌تر از سایر تومورها هستند. او همچنین برای درمان آن‌، داروهایی نظیر تریاک، روغن کرچک، شیرین بیان، گوگرد و انواع ضماد تجویز می‌کرد. در طول این دوره تاریخی، دلیل اینکه عمل جراحی انجام نمی‌شد این بود که سرطان سینه تمام بدن را مبتلا می‌کرد.

سرطان سینه در قرن 17 و 18 میلادی

تا قرن 17 میلادی نظریه‌های «گالن» در رابطه با سرطان سینه مورد باور همگان قرار می‌گرفت. در سال 1680 میلادی یک پزشک فرانسوی با نام «فرانکوئیس دلا بوسیلویوس» نظریه «امزاج چهارگانه بقراط» را به چالش کشید. وی طی فرضیه‌ای اعلام کرد، سرطان به دنبال افزایش میزان سودا (صفرای سیاه) بوجود نمی‌آید. بلکه این بیماری به دنبال یک سری فعل و انفعالات شیمیایی در ترشحات لنفاوی رخ می‌دهد.

در سال 1730 میلادی نیز یک پزشک اهل پاریس به نام «کلود دیشایس ژندرون» ضمن رد کردن نظریه ساختاری بدن «گالن»، گفت: بیماری سرطان هنگامی که اعصاب و بافت غدد با رگ‌های لنفی درآمیخته می‌شوند، گسترش می‌یابد.

نظریه‌های دیگر همچون در باره این بیماری مطرح شد به عنوان مثال «یوهانس دی‌گورتر» از آماس چرکی داخل سینه بعنوان عامل ابتلا به سرطان سینه یاد کرد. از سوی دیگر نیز «کلود نیکولاس لوکت» اختلالات روحی و افسردگی و «لورنز هالیستر» بچه دار نشدن و سایر پزشکان زندگی بدون تحرک جسمی را بعنوان عامل اصلی ابتلا به این بیماری معرفی کردند.

در سال 1757 میلادی بود که «هنری لو- درن»، پزشک پیشروی فرانسوی عنوان کرد برداشتن تومور سرطانی از طریق جراحی به درمان این بیماری کمک می‌کند. «کلود نیکولاس لوکت» نیز مدعی بود شیوه درمانی جراحی تنها شیوه درمانی موثر در سرطان سینه است. این شیوه تا قرن بیستم میلادی ادامه یافته و زمینه‌ساز خلق شیوه ماستکتومی افراطی یا برداشتن حجم زیادی از سینه‌ها گردید.

سیر تکاملی سرطان سینه در قرن 19 و 20 میلادی

تا اواسط قرن 19 میلادی، عمل جراحی یکی از گزینه‌های موجود برای درمان سرطان سینه بود. پیشرفت‌های زیاد در امر ضدعفونی (بویژه تجهیزات پزشکی)، بیهوشی و تزریق خون در این دوره زمانی، شانس زنده ماندن پس از عمل جراحی را بیشتر کرد.

«ویلیام هال ستد»، جراح آمریکایی و بنیانگذار جراحی ماستکتومی رادیکال، بطور جداگانه یا همزمان اقدام به برداشتن سینه‌ها، غدد زیربغل و عضلات هر دو سینه کرده تا با برداشتن هر یک از این اجزاء از گسترش سرطان در بدن جلوگیری کند.

عمل جراحی ماستکتومی رادیکال طی چهار دهه نخست قرن بیستم میلادی اصلی‌ترین روش درمانی در سرطان سینه به حساب می‌آمد. اگرچه این عمل بویژه اگر زود انجام شود، می‌تواند به طول عمر بیشتر زنان کمک کند، اما با این حال بسیاری از مبتلایان به دلیل اینکه این عمل باعث بر هم زدن فرم بدن آنها می‌شود، تن به انجام آن نمی‌دهند. علاوه بر این مشکلاتی نظیر بد شکل شدن دیواره سینه و آماس در بازوها نیز به دنبال برداشتن غدد لنفاوی و درد ناشی از آن نیز وجود دارد.

در سال 1895، «جورج بیستون» جراح اسکاتلندی دریافت برداشتن تخمدان‌های یکی از بیمارانش سبب کوچک شدن تومورهای سرطان سینه شده است. پس از این دستاورد، بسیاری از جراحان شروع به برداشتن تخمدان‌ها و انجام عمل جراحی ماستکتومی رادیکال برای درمان سرطان سینه کردند.

در واقع برداشتن تخمدان‌ها ضمن کاهش ترشح هورمون استروژن که عامل موثر در رشد تومورهای سرطانی است، سبب کوچک شدن تومورها می‌شود. پس از برداشتن تخمدان‌ها، غدد فوق کلیوی وظیفه تولید هورمون استروژن را در این زنان برعهده می‌گیرند.

در سال 1952 میلادی «چارلز هاجینز» با هدف قطع جذب استروژن توسط تومورها به برداشتن غدد فوق کلیوی یا adrenalectomyاقدام نمود. از سوی دیگر «رالف لفت» و «هربرت اولیورونا» نیز به برداشتن «غده هیپوفیز» به عنوان یکی دیگر از منابع تولید هورمون استروژن اقدام کردند.

سرطان سینه و چهره ها

آتوسا دختر کوروش کبیر که با داریوش اول ازدواج کرد، یکی از نخستین زنانی است که در سن ۷۵ سالگی و به دلیل عوارض مربوط به این سرطان فوت کرد.

«هردوت» تاریخ نویس مشهور «در کتاب تاریخ» خود آورده است: آتوسا به خونریزی و برآمدگی سینه دچار شد و خود را پنهان و قرنطینه کرد . اما در نهایت یک برده یونانی از او خواست تا تومور را از سینه‌اش خارج کند.

«سیدارتا موخرجی»، جراح و نویسنده هندی‌تبار در کتاب خود با نام «پادشاه آلام» که درباره تاریخ سرطان سینه است از «آتوسا» به عنوان نماد مبتلایان به سرطان در طول تاریخ نام برده و به روش‌های مختلف تشخیصی و درمانی که برای معالجه وی به کار گرفته شد، اشاره کرده است.

سرطان سینه و چهره‌ها

در گذر تاریخ چهر‌های بسیاری بودند که گرفتار سرطان سینه شدند و جان باختند که برخی از آنها عبارتند از:

«آن اتریش»: مادر لوئی چهاردهم، پادشاه فرانسه

هلن بلک وود: آهنگساز، شاعر و نویسنده بریتانیایی

کوشا ون بروگن: مجسمه ساز و منتقد آلمانی – آمریکایی

آنا ماری لنگرن: شاعر و نویسنده سوئدی

کلارا هیتلر: مادر استرالیایی آدولف هیتلر دیکتاتور سابق آلمان 


ویرجینیا کلینتون کلی: مادر بیل کلینتون رییس جمهور سابق آمریکا 


مونالیزا پورسیانین: ورزشکار و دونده سرعت فنلاندی


ماری آزلی مارتین: راهبه فرانسوی و مادر سنت ترزای مقدس 


اوریانا فالاچی: نویسنده و روزنامه نگار ایتالیایی 


داستان روبان صورتی


داستان روبان صورتی، داستان مبارزه برای ادامه حیات و رهایی از درد یک بیماری است. شاید امروز دیگر کسی به یاد نیاورد که خلق روبان صورتی ابتکار شارلوت هایلی بود اما واقعیت این است که در سال 1992 میلادی زنی به نام شارلوت هایلی که خود از سرطان پستان رنج می‌برد مفهوم روبان صورتی رنگ را با هدف اطلاع‌رسانی عمومی درباره این بیماری معرفی کرد.

شارلوت هایلی با جدیت به آگاه کردن توده مردم در این خصوص همت گماشت و کارت‌های تزئین شده به روبان صورتی را در سوپرمارکت‌های محلی و در میان بسیاری از زنان و نویسندگان قدیم و جدید توزیع کرد. تا جایی که پیام او برای مردمش دهان به دهان گشت و در نهایت اعتبار جهانی پیدا کند.

اکنون روبان صورتی به نماد آگاهی بخشی و اطلاع‌رسانی درباره بیماری سرطان پستان تبدیل شده است.

سرطان پستان مانند سایر سرطان‌ها یک بیماری غیرواگیر است. امروزه با درک صحیح‌تری که از این بیماری به دست آمده، درمان‌های مختلفی مانند شیمی درمانی و هورمون درمانی برای کنترل این بیماری به کار می‌رود و درصد بهبود بیماران مبتلا به سرطان پستان به میزان چشمگیری افزایش یافته است.

بر اساس جدیدترین یافته‌ها، سیگار و مصرف مشروبات الکلی، چاقی و مصرف غذاهای چرب و شیرین و عدم تحرک کافی از مهم‌ترین عوامل خطرزا در بروز سرطان پستان برشمرده شده‌اند. همچنین پزشکان معتقدند که شیردهی خطر ابتلا به این سرطان را کاهش می‌دهد.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.