آیه ۱۰۴ سوره انبیا
یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاء کَطَیِّ السِّجِلِّ
لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِیدُهُ وَعْدًا عَلَیْنَا إِنَّا کُنَّا
فاعلین
روزی که آسمان را همچون در پیچیدن صفحه
نامهها در میپیچیم همان گونه که بار نخست آفرینش را آغاز کردیم دوباره آن را بازمیگردانیم
وعدهای است بر عهده ما که ما انجامدهنده آنیم
هیچ کس جز خداوند نمیداند که در آغاز چه بوده است و در پایان چه خواهد بود اما چنین بر میآید که کار خلقت مانند دایره ای مدام دور میزند و همه چیز نو میشود و همهٔ شکوهها و شکایتها و اوهام و خیالات و ابهاماتی که آدمیان دارند همه پاسخ داده میشود:
حکایتهای هجران در کتاب سینه بنوشتم دم از «نطوی السما» میزد، حکایت مختصر کردم.
الهی قمشهای
وچنان که بعد از زمستان باز بهار میشود و پس از شب روز میآید و پس از جمعه باز جمعه ای دیگر، کل عالم نیز چرخشی دارد و در هر دوری خداوند آفرینش را تجدید میکند و باز اطوار تازه ای از جمال و کمال خود را بر صحنهٔ عالم ظاهر میسازد.
بناربر این در جهان جای نومیدی نیست؛ زیرا همه چیز تجدید خواهد شد.
اگر بهشت را گم کردهایم باز خواهیم یافت، اگر فرشتگان را نمیبینیم اگر دلمان برای پروردگار تنگ شده است ناگهان روزگار چرخی میخورد و همهٔ آرزوهای ما برآورده میشود و همهٔ عاشقان به معشوق خود میرسند و آنچه حافظ گفت:
بیا تا گل برافشانیم و میدر ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
بر پرده عالم ظاهر میشود و مجلسی میآرایند که در آن به زبان هاتف:
چاکران ایستاده صف در صف باده خواران نشسته دوش به دوش
پیر در صدر و میکشان گردش پاره ای مست و پاره ای مدهوش
سینه بی کینه و درون خالی دل پر از گفتگوی و لب خاموش
گوش بر چنگ و چشم بر ساغر آرزوی دو کون در آغوش
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید