به گزارش
خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران، اکبر اعلمي کانديداي احتمالي يازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري در ديدار و گفتگو با گروهی از اصناف آذربایجانی مقیم تهران که به دعوت جمعی از تبریزیهای مقیم مرکز در منزل یکی از اساتید دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، گفت: نمایندگی مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی برای هرکس یک افتخار تلقی میشود و من از این که 8 سال توفیق نمایندگی مردم این خطه را در مجلس عهدهدار بودهام به خود میبالم.
نماینده سابق مردم تبریز در مجلس بدون ارائه هيچ دليل و مدركي با بیان اینکه حذف بنده از مجلس نتیجه لابیها و رایزنیهای کسانی بوده است که حضور بنده در مجلس منافع و زیادهخواهی آنان را به مخاطره افکنده بود، گفت: مجلس زمانی مقتدر خواهد بود که نمایندگان آن وکیل و سخنگوی واقعی مردم باشند نه آنکه به عنوان وکیلالتجار یا وکیلالدوله و وکیل گروهای سیاسی بدون شناسنامه تنها در مقام کسب مناقع فردی و گروهی خود باشند و پابرهنه و با دیپلم وارد مجلس شوند و با بدست آوردن ثروت نجومی و مدرک دکترا از آن خارج شوند.
وی افزود خیلیها را میشناسم که پیش از ورود به مجلس خود را به آب و آتش میزدند تا به هر طریق ممکن مدرک دیپلم و یا فوقدیپلم خود را در یکی از واحدهای دوردست دانشگاههای آزاد و پیامنور به لیسانس تبدیل کنند و با داشتن اوقات فراغت در این کار موفق نمیشدند و ناچار به سراغ خرید مدرک از دانشگاههای کشورهای دیگر میرفتند اما همین افراد پس از آنکه با هر دوز و کلکی وارد مجلس و یا دولت شدند هم به ثروت میرسند و هم دکتر میشوند.
اعلمی افزود: بدیهی است افرادی از این دست همیشه مرعوب بدهکار خواهند بود و هرگز نمیتوانند به وظایف قانونی خود و سوگندی که ایراد کردهاند عمل کرده و به آن پایبند بمانند.
این کاندیدای اصلاحطلب اظهار داشت: این معضل در نهاد ریاستجمهوری هم وجود دارد، کسی که با رانت صاحبان قدرت و گروههای بیشناسنامه سیاسی به قدرت برسد نمیتواند رئیسجمهور واقعی مردم باشد و همواره وامدار کسانی خواهد بود که او را مطرح و به این مقام رساندهاند.
عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تصریح کرد: در مدتی که بنده در مجلس بودم فارغ از حبّ و بغض ناشی از خط بازیهای سیاسی رایج و تنها با مشاهده مواضع و عملکرد دولتها چه دولت اصلاحات و چه دولت احمدینژاد آنچه را که درست تشخیص میدادم صریح و مشفقانه بیان میکردم و برای من بعنوان یک نماینده قسمخورده بین دولت همسو با خودم و دولت اصولگرا هیچ تفاوتی وجود نداشت.
وی افزود: "به همین سبب همچنان که دولت وزرای مختلف احمدینژاد را برای ادای توضیح به مجلس فرا میخواندم با همان انگیزه خیرخواهانه و البته حساسیت بیشتری اجازه نمیدادم که آب خوش از گلوی وزرای دولت خاتمی هم پائین برود زیرا این دولت نام اصلاحات را برای خود برگزیده بود و با شکست او اهداف و آرمانهای خودم با شکست مواجه میشد، به همین دلیل وقتی که خاتمی کابینهاش را معرفی کرد تندترین و البته مشفقانهترین نطق را در مخالفت با ترکیب کابینه و عملکرد بعضی از وزرا ایراد کرده و خطاب به خاتمی گفتم که با این وزرا شما هرگز به مقصد نخواهید رسید.
کانديداي احتمالي يازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري گفت: انتقادات من از هاشمی هم با همین هدف و انگیزه بود و وقتی که او برای چندمین بار در سال 84 کاندیدای ریاست جمهوری شد؛ گفتم که حضور مجدد او در انتخابات دو ایراد اساسی دارد؛ اول اینکه با روح قانون اساسی ناسازگار است و حضور بیش از سه دهه وی در قدرت، تداعیکننده نوعی سلطنتطلبی است که قانون اساسی آنرا نمیپذیرد و دوم این که روحیات و عملکرد هاشمی درطول سالیانه گذشته بهگونهای بوده است که اگر وی در هر انتخاباتی شرکت کند، حضورش سبب تقویت رقبایش خواهد شد و بسیاری از مردم حتی کسانی که قصد شرکت در انتخابات را نداشتهاند صرفا از بغض وی به رقیبش رای خواهند داد.
اعلمی افزود: همچنان که یکی از دلایل پیروزی خاتمی در سال 76 عملکرد دولت کارگزاران بود، علت اصلی پیروزی احمدینژاد در سال 84 هم کاندیدا شدن هاشمی و رقابت او با احمدی نژاد بود و در واقع احمدی نژاد با استفاده از رانت هاشمی به قدرت رسید.
وي با بیان اینکه از سال 85 به این سو در مورد احمدینژاد هم هر چه گفته و یا پیشبینی کرده بودم امروز به حقیقت پیوسته است، تصریح کرد: آنروزها وقتی که ما این انتقاد سالم و سازنده خود را بیان میکردیم، همین افرادی که امروز علیه احمدی نژاد و دیگران شمشیر کشیده اند ما را شماتت کرده و حتی دشنام داده و بی بصیرت می خواندند و آن ها را استوانه های نظام می نامیدند.
وی در ادامه در پاسخ به سوال یکی از حاضران که پرسیده بود چنان که شاهدید دوباره فصل انتخابات شد و سر وکله امثال عارف و مهرعلیزاده و جهانگیری پیدا شده و خود را کاندیدای جریان اصلاح طلب مینامند، متولیان اصلی و پشت پرده جریان اصلاحات چه کسانی هستند و چگونه کاندیداسازی میکنند، گفت: یکی از نشانههای اصلاحطلبی شفافیت و برخورد صادقانه با مردم و مخاطبین است و زمان پدرخواندگی و قیمومیت عدهای بر اصلاحات به پایان رسیده است.
اعلمي افزود: این گروه ناشناختهای که در محافل خصوصی خود و در خفا بنام جریان سیاسی اصلاحات با لابیهای محفلی در مقام تحمیل ابنالوقتها و اصلاحطلبان جعلی و بدلی به عنوان کاندیدای مورد اجماع اصلاحطلبان به مردم میباشند، بايد به این پرسش شما پاسخ دهند و لازم است تا بطور صریح و شفاف توضیح دهند که اولا منشاء شکلگیری این گروه و مبنای مشروعیت آن چیست؟ از سوی چه کسانی و با کدام سازوکار قانونی و دموکراتیک انتخاب شده و در نتیجه به خود حق میدهند که با عنوان کلی عنوان جریان اصلاحات که جریانی غیرقابل مصادره است به نمایندگی از همه اصلاح طلبان جامعه تصمیمگیری و تصمیمسازی کرده و فرد خاصی را با عنوان کاندیدای اصلاحطلبان به مردم معرفی کنند؟
نماينده سابق تبريز در مجلس ادامه داد: ثانیا، باید پاسخ دهند که مواضع و عملکرد افرادی که تنها در ایام انتخابات و توزیع پست و مقام ظاهر میشوند و هم اکنون خود را کاندیداهای احتمالی جریان اصلاحات معرفی میکنند چه تفاوت معناداری با کاندیداهای اصولگرایان دارد؟ و اساسا کدام خصلت و ویژگی این افراد باعث برتری و امتیاز آنان نسبت به سایر کاندیداهای اصلاحطلب شده است؟
این کاندیدای اصلاحطلب افزود: درحال حاضر دو نوع رویکرد نسبت به اصلاحات و اصلاحطلبی وجود دارد، که رویکرد مرسوم و در عین حال نادرست، رویکردی شخصیتمحور است و متکی به اشخاص و به تعبیر دیگر قبیلهگرایانه و باندی است.
وی در ادامه گفت: در چنین رویکردی هرکس که مدتی را در دولتهای موسوم به چپ و یا اصلاحطلب صاحب مقام و منصبی بوده و یا با یک باند و گروه خاص رفاقت دارد، اصلاحطلب تلقی میشود. تفاوتی هم نمی کند که این افراد بعدا در دولت احمدی نژاد هم از نان و نوائی برخوردار شده باشند یا خیر؟
نماینده سابق تبریز ادامه داد: این دسته از افراد بدون این که برای ایجاد تحول در جامعه کوچکترین گامی برداشته و یا سرسوزنی هزینه داده باشند و یا موضعی اتخاذ کنند که احتمالا باعث رنجش خاطر طرفهای مقابل خود شوند، تنها در ایام انتخابات سر و کلهشان پیدا میشود و بر گرد خوان گسترده اصلاحات جمع میشوند و در برخی محافل پنهانی اصلاحطلبان حضور میرسانند و یا با جلب رضایت اعضای یک قبیله سیاسی ناگهان متوجه میشوید که بیانیهای صادر شده و در آن اعلام کردهاند که کاندیدای جریان اصلاحات فلانی است.
اعلمی تصریح کرد: صداقت اصلاحطلبانه ایجاب میکند که لااقل برای یکبار هم که شده اسامی و احزاب گروههای سیاسی و سازو کار فعالیت و گزینش آنان و تعداد و اسامی اعضای آنها در رسانهها منعکس شود. مردم حق دارند بدانند که منشاء عناوین خودساخته و موهومی مانند: شورای اصلاحطلبان، شورای مرکزی اصلاحطلبان و شوراي هماهنگي جبهه اصلاحطلبان و یا اتاق فکر اصلاحطلبان و این که ترکیب این شورا، شیوه انتخاب آنها، سازوکار انتخاب آنان و این که چند درصد جامعه اصلاحطلبان را نمایندگی میکنند چیست؟ آیا اساسا این افراد مجازند عنوان اصلاحات و اصلاحطلبان را بهنفع یک گروه خاص مصادره کرده و با عنوان کلی کاندیدای اصلاحطلبان بیانیه بدهند؟
انتهاي پيام/