به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران به نقل از رادیو دیروز، پس از ۲۶ ماه کشت و کشتارِ مزدوران آمریکایی در یکی از بلاد مسلمین، حال سایت رسمی فارسی زبان ارگان سیا به حقائقی تلخ
اعتراف می کند که خواندنِ آن برای قضاوتهای مبتنی بر واقعیات، ضروری به نظر می رسد. رادیو فردا در تشریحِ ترکیب تروریستهای سوریه می نویسد:
"نقشه
ای که ارتش آزاد سوريه تهيه کرده و به دست پنتاگون رسيده است، از سوی
روزنامه «واشينگتن پست» انتشار يافت که گروههای مخالف را برای نخستين بار
به صورت ساده و با معرفی گرایشها و تعداد نیروهایشان دسته بندی میکند.
بر اساس اين نقشه، معارضين مسلحی که در برابر حکومت مرکزی و بشار اسد دست به اسلحه بردهاند، به پنج گروه تقسيم میشوند:
-
«جيش الحر» یا ارتش آزاد با ۵۰ هزار نيرو که اکثر آنها افسران و سربازان
گريخته از صفوف ارتش اسد هستند اما داوطلبانی از ميان سایر گروهها و اقشار
جمعيت سوريه را نيز در بر میگيرد
- -«جبهه آزادی سوريه اسلامی» با ۳۷ هزار نيرو که اسلامگرايان نسبتاً معتدلی هستند که توسط عربستان سعودی حمایت میشوند
- «جبهه اسلامی برای آزادی سوريه» با ۱۳ هزار نيرو که سلفی هستند و اين نيرو نيز از سوی عربستان پشتيبانی میشود
- «نوادگان حضرت محمد» با ۱۵ هزار نيرو که سلفیهای افراطی هستند و قطر پشتيبان اصلی آنها محسوب میشود
- «جبهه پيروزی» با شش هزار نيرو که شعبه القاعده عراق است و به شدت راديکال و متعصب هستند.
اما
عواملی در منطقه و جهان هستندکه چنان نگران سوريه پس از رفتن اسد هستند که
میگويند مدل عراقی پس از سقوط حکومت صدام حسين و فروپاشی ارتش عراق که به
هرج و مرج تمام عيار و انفجارهای هولناک و پرتلفات انجاميد، در مقايسه با
وضعيتی که ممکن است برای سوريه رخ دهد،هنوز هيچ است."
و بعد، اعترافی تلخ:
"هم
سوريه و هم غرب اتفاق نظر دارند که خارجیهای بسياری در ميان معارضين مسلح
سوريه فعاليت میکنند که برخی از آنها مسلمانان ساکن اروپا بودهاند و دستکم از ۴۰ کشور جهان برای پيشبرد باورهای خود راهی سوريه شدهاند."
سپس
در اقدامی عجیب، این سایت مزدور اعتراف می کند که وضعِ سوریه پس از رفتنِ
اسد، بسیار بدتر و نگران کننده تر از زمان حکومتِ وی خواهد بود!
"روزنامه «واشينگتن پست» بعيد ندانسته است که دوره بعد از اسد از وضعیت فعلی اين کشور خطرناکتر باشد زيرا معارضين اسلامی افراطی در تلاش برای تسلط بر سلاحهای شيميايی و زرادخانه اسد تهديدات جديدی بوجود خواهند آورد."
سوال
اینجاست که این یانکی های دور از تمدن و انسانیت با چه توجیهی خود را حاکم
جهان می دانند و در هر نقطه آن که می خواهند دست به قتل عام افراد بی گناه
می زنند و خود را معین کننده سرنوشت هر کشوری که بخواهند می دانند؟ مگر
بهانه یانکی ها برای لشگر کشی به عراق یافتن سلاح های کشتار جمعی نبود؟ آیا
نتیجه این اقدام بشر دوستانه یافتن این سلاح ها بود و یا کشتارِ جمعی
عراقی ها به طور روزانه، در حالی که خبری از حتی یک سلاحِ زنگ زده کشتار
جمعی هم منتشر نشد؟
آیا یافتن یک نفر به نام اسامه بن لادن، یک دهه
تسلط بر یک کشور مسلمانِ دیگر را می طلبید؟ آیا آمریکا در ریشه کن کردنِ
القاعده و طالبان موفق بود؟ و اگر این تروریست ها دست پرورده ی آمریکاییها
نیستند، پس چرا در هر کشوری که منافع آمریکا اقتضا می کند و خودِ
آمریکاییها حضور دارند (عراق، سوریه، افغانستان ... ) دوشادوشِ یانکی ها
وارد جنگ می شوند؟
آیا سوریه هم قرار است به سرنوشت عراق و افغانستان
دچار شود و پس از بیست سال بمب گذاری، تخریب زیر ساختها، ایجاد ناامنی و
وحشت، راکد نگه داشتن پیشرفتهای علمی و صنعتی و هزاران خسارت دیگر، بگویند
ما کارمان تمام شده و از سوریه می رویم؟ البته این خوابِ آشفته یانکی ها
برای تسلط بر سوریه، به فضل پروردگار هیچ گاه تعبیر نخواهد شد. و سیعلم
الذین ظلموا أیَّ منقلبٍ ینقلبون.