
به گزارش خبرنگار اقتصادي باشگاه خبرنگاران کلانشهر که با عنوان مادرشهر یا متروپولیس (به انگلیسی: metropolis) هم شناخته میشود عنوانی است که در مورد شهرهای بزرگ و پرجمعیت بهکار میرود. یک کلانشهر معمولاً از یک شهر مرکزی و تعدادی شهر اقماری تشکیل شدهاست. کلانشهرها معمولاً از اهمّیّت سیاسی، اقتصادی، بازرگانی و فرهنگی زیادی برخوردارند و از مراکز مهم اقتصادی و تجاری هر کشور بهحساب میآیند. همچنین کلانشهرها، دارای امکانات ورزشی، فرهنگی، آموزشی و گردشگری زیادی هستند و بههمین علت، پذیرای مسافران دیگر شهرها و کشورها هستند.
در همين راستا امروزه در کلانشهرها برای داشتن ترابری بهینه و جلوگیری از پدید آمدن نابسامانی در آمدوشد در گذرگاههای شهری، کارشناسان و گردانندگان امور شهری از بنیادهای مهندسی ترافیک پیروی میکنند. این بنیادها در سه چارچوبِ آموزش، بکارگیری آیین نامهها و مهندسی گذرگاهها، شناسانده شدهاند و مانند سه گوشه یک مثلث با همدیگر درپیوسته بوده و به بنیادهای سهگانه ناموَر هستند.
در همين راستا خصلت پیچیده کلان شهرها شامل : بنیاد شناختی فرد نوع کلان شهری در شدت یافتن تحریکات عصبی نهفته است که خود ناشی از تغییر سریع و بدون وقفه محرکهای بیرونی و درونی است. کلان شهر از آدمی به منزله موجودی تمیز گذار ، آگاهی به مراتب بیشتری را طلب میکند تا زندگی روستایی. در روستا آهنگ حرکت زندگی و تصاویر ذهنی حسی آشناتر و موزونتر است. حیات انسان در کلان شهر خصلت پیچیدهای پیدا میکند. او با مغر خود واکنش نشان میدهد نه با عواطف و احساسات خود.
لازم به ذکر است سلطه عقل و حسابگری در شهر به رغم احساس و عواطف رشد میکند و در همه جا ریشه میدواند. بدین سان کلان شهر همواره جایگاه اقتصاد پولی بوده و تمرکز مبادله اقتصادی و رونق تجارت ، اصالت فردی را کنار زده نسبت به آن بیاعتنا میشود. «پول فقط با آنچه مشترک بین همه است سر و کار دارد و طالب ارزش مبادله است و تمام کیفیت فردی به سوال «چقدر فرو میکاهد» و تمام روابط عاطفی افراد را که بر فردیت استوار است از او سلب میکند و تنها کمیت و عدد و دستاورهای عینی سنجش پذیر مورد توجه است. بنابراین فرد با همه کسانی که مجبور است با آنها روابط اجتماعی داشته باشد حسابگرانه برخورد میکند و چنین برخوردی با انواع روابط اجتماعی خودمانی و صمیمی که در روستا رواج دارد مغایر است.
دلزدگی انسان به صورت و در زمینهای خاکستری ظاهر میشود و هیچ شی بر دیگری رجحان ندارد و این حالت بازتاب دقیق ذهنی اقتصاد پولی است که کاملا درونی شده است.
اين گزارش مي افزايد احتیاط و محافظه کاری سرپوشی برای یکی دیگر از پدیدههای ذهنی انسان کلان شهری است. احتیاط به فرد نوعی آزادی را عطا میکند که نمونه مشابه آن تحت شرایط دیگر مشاهده نشده است. به دلیل آنکه وحدت گروه در کلان شهر است میشود، فرد آزادی حرکتی به دست میآورد و دارای فردیت ویژهای میشود که تقسیم کار پیشرفته ضرورت و فرصت بروز آن را فراهم میسازد. بنابراین فرد کلان شهری از یک سو خود را آزاد حس میکند و از طرفی بسیار «محتاط» میشود، زیرا خود را تنها تنهاتر و گمشدهتر از هر جای دیگر حس میکند.
قابل ذکر است کلان شهرها مرکز تحول فرهنگ مدرن و سلطه «روح عینی» بر «روح ذهنی» است یعنی همه چیز در زبان دفن و حقوق و تولید و هنر و اشیا محیط خانگی و ماشینی تجسم یافته است و آن را با پیشرفت فرهنگی فرد ناهماهنگ ساخته است. به عبارت دیگری تناسبی دهشتناکی بین پیشرفتهای فنی و پیشرفت فرهنگ فردی ملاحظه میشود. از یک سو زندگی برای شخص بینهایت ساده و آسان میشود و از طرفی جریان زندگی ماشینی او را با خود میبرد و زندگیش بیشتر از محتواهای غیر شخصی آکنده میشود و فرد در جستجوی هویت و یکتایی خویش است که کمتر آن را به دست میآورد.
عدم تجانس و ناهمگونی شهرها به دلیل هجوم مهاجرین و مردمانی با ریشههای قومی و فرهنگی و نژادی مختلف و با سطح زندگی متفاوت ، موجب بروز ناهماهنگی و تضاد در درون شهرها میشود و زندگی را در عین تنوع دشوارتر میسازد و تسامح بیشتری را طلب میکند. در چنین وضعیتی «آنومی» یا بیهنجاری در شهرها توسعه مییابد و به تضعیف «انسجام مکانیکی» و رشد زندگی تضعیفی و غیر شخصی کمک میکند. همین امر موجب توسعه قشربندی و انشقاق گروهها و فاصله اجتماعی میشود و نابرابریها و تضادها را افزایش میدهد و به دنبال خود آسیبهایی مختلف اجتماعی در شهرها گسترش مییابد.
همجنين رشد شهرهای عظیم و مادر شهرها مشکلات جدی و زیادی به همراه داشته است که عمدهترین آنها ، تراکم وسایط حمل و نقل ، آلودگی هوا و آب ، تراکم زباله و چرکزادهای ناشی از سوخت نفت و بنزین که راه حل آن به آسانی میسر نیست. همچنین گفته میشود که مادر شهر نوین پیوندهای خانوادگی و همسایگی را که در شهرهای کوچک وجود دارد برهم میزند و بیهنجاریبه وجود میآورد.