وی افزود:
در نگاه اسطورهای ایرانیان به تاریخ، تاریخ مفهوم دورانی دارد و از یک
نقطه شروع و به همان نقطه ختم میشود. نگاه اسطورهای تنها مربوط به ایران
نیست بلکه فرهنگهای دیگری این نگاه را دارند و در آن کائنات و جهان در
لحظه نوروز به زمان آفرینش نخستین باز میگردد لحظهای که ایزد جهان را
آفریده است.
جهانپور گفت: در نگاه اسطورهای ایرانی تاریخ خلقت و
آفرینش ۱۲هزار سال است و پایان این۱۲ هزار سال پایان جهان است که با حضور
موعودان هم زمان است، و در ۱۲ روز نوروز خلاصه میشود که در این دوره ابتدا
آشوب و بعد نظم برقرار میشود.
وی افزود: همیشه این نظم برقرار
نیست و به طور مداوم نیروی بینظمی مخل آن است ولی در نهایت خیر پیروز
میشود. همچنین قبل از نوروز مردم خانه تکانی میکنند که آشفتگی آغازین است
و البته پاکیزگی موضوعی است که ایرانیان بسیار به آن اهمیت میدادند. به
بیان دیگر از دل آشفتگی نظم به وجود میآید
این مدرس دانشگاه در
خصوص امور دیگری که در این ایام برگزار می شد تشریح کرد: در خراسان مردم
مقداری زغال (نشانه سیاه بختی)، نمک( چشمشور) و سکه ای کم ارزش را در
کوزهای سفالی ریخته و دور سر خود و افراد خانواده میچرخاندند و بعد از
بالای پشت بام کوزه را به پایین پرت میکردند. با انجام این کار اعتقاد
داشتند که درد و بلا را به بیرون ریختهاند در واقع این مسائل فرهنگ
نانوشته ماست که در آن مکانهای بیرون خانه ارزش چندانی ندارند .
وی
افزود: آش ابودردم غذایی است که افراد نخود و لوبیا آن را برای رفع
بیماریها جمع میکردند و در پایان همان افراد دور هم جمع میشدند و آش را
میخوردند. آجیل چهارشنبهسوری که آجیل نذری است هم در زمره خوردنیهای این
ایام قرار دارد.
جهانپور در تشریح یکی دیگر از اعمال این ایام
گفت: فال گوش ایستادن دخترها و پسرهای دم بخت یا زن و شوهرهایی که بچه
ندارند سر چهارراهی که معتقد بودند محل عبورومرور فروهرها بوده و کلیدی که
نماد مشکلات بوده زیر پا میگذاشتند و به حرف افرادی که آنجا بودند گوش
میدادند، اگر سخنان خیر بود خیر و اگربد بود معتقد بودند مشکل حل نمیشود.
وی افزود: افراد در کوزه در گشادی که جدید و آب نخورده بود،
اشیاء مربوط به هر یک از افراد خانواده را قرار میدادند. ظرف سفالی را از
شب تا صبح کنار آتش میگذاشتند و روز بعد دختر بچهای دست در کوزه کرده و
مال هر فرد را که در میآورد برای آن فرد یک فال حافظ گرفته میشد.
این
محقق در خصوص قاشقزنی(ملاقهزنی) گفت: دخترها و پسرها روی خود را
میپوشاندند و به در خانهها می آمدند و صاحب خانه باید پول یا خوردنی در
ملاقه آنها میگذاشت. در واقع این فرد همان فروهراست که روی خود را
میپوشاند و به درخانه ها میآید. امروزه هم افراد در آخر هفته به
قبرستانها میروند.
وی در مورد عمونوروز (حاجی فیروز) تشریح کرد:
این شخصیت قدمت بسیار زیادی دارد که بر میگردد به چهار یا پنج هزار سال
پیش بر میگردند و در فرهنگهای مختلف دیده میشود و تنها مختص ایران نیست.
جهانپور افزود: عمونوروز ایزد نباتی شهید شونده است. چهره سیاه
دارد چون از دنیای مردگان میآید و لباس قرمز میپوشد که نشانه خون است که
در رگهایمان حیات را جاری میکند و یک بار در سال میآید تنبک میزند و
مردم را بیدار میکنه و به سر زندگی و شادی دعوت میکند.