آیتالله حسین مظاهری با بیان اینکه: "عید نوروز یک عید ملی است که اسلام عزیز آن را رد نکرده است، بلکه بر اساس روایاتی، آن را امضا کرده است. لذا در اینکه روز عید نوروز را عید بگیریم، اشکالی نیست و رسم ما این بوده است که عید نوروز داشته باشیم و اکنون هم چنین رسمی داریم. امّا در برگزاری مراسم عید نوروز، توجه به چند نکته الزامی است"، تذکرات مختلفی را در مورد مسائل اخلاقی ارائه داد. در زیر متن این تذکرات بهنقل از پایگاه اطلاع رسانی وی ارائه میشود:
تذکر اول: رعایت حرمت سالروز شهادت حضرت زهرا«س»
همانطور که میدانید، شهادت حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» با ایّام نوروز تقارن دارد. یعنی روز پنجم فروردین، سالروز شهادت حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» است و معلوم است که جشنها و شادیها مخصوصاً در سالگرد شهادت، باید به جلسۀ عزاداری برای آن حضرت مبدّل شود. الحمد لله مردم ما فهمیده هستند و من بگویم یا نگویم در شهادت حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» عید و جشن آنها موقوف است. چند سال قبل نیز که ایام نوروز مصادف با دهۀ اوّل محرم بود، خود مردم حتی افرادی که از آنها توقّع نمیرفت، علاوه بر رعایت حرمت ماه محرّم، در تاسوعا و عاشورا عزاداری کردند. امسال هم در شهادت حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» چنین خواهد شد.
هیأتهای مذهبی هم باید همانطور که در سالهای گذشته در ایّام شهادت، اقامۀ عزا میکردند، امسال جلسات عزاداری خود را بر پا کنند.
تذکر به مسئولان دولتی و صدا و سیما
عمل به این تذکر، برای مسئولان دولتی و صدا و سیما واجبتر از دیگران است. از صدا و سیما انتظار میرود که برنامههای شاد خود را خصوصاً در شب و روز شهادت متوقف کند و مسئولان دولتی هم باید آن روز را روز شهادت قرار دهند و تأکید کنند که شهادت است و خلاصه برنامهریزی آنان بهگونهای باشد که مردم و کشور در شهادت حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» عزادار باشند.
البته صدا و سیما در غیر ایّام شهادت و عزاداری هم باید از پخش برنامههای ناشایست و موسیقیهای حرام خودداری کند. متأسفانه برخی برنامههای صدا و سیما هم از نظر ظاهر و هم از نظر محتوا خلاف شرع دارد که با تنزّه جمهوری اسلامی ایران سازگاری ندارد و این عیب باید رفع شود.
مسئولان دولتی هم وظیفه دارند علاوه بر رعایت حرمت ایّام شهادت، در سایر ایّام از هزینههای بیجا و تشریفاتی و برگزاری جشنها و مراسم تجمّلی که معمولاً توأم با گناه است، جدّاً پرهیز کنند و بهجای اینگونه کارهای بیهوده به وضعیّت معیشت مردم رسیدگی کنند که فعلاً با وجود گرانی و تورّم افسارگسیخته، وضع اقتصادی و معیشتی مردم بسیار بد است و نیاز به رسیدگی و همدردی دارند.
تذکر دوم: ضرورت اجتناب از گناه در ایّام نوروز
اصل دید و بازدید، صلۀ رحم، سر زدن به دوستان و انس با برادران دینی، امری نیکو و پسندیده است، امّا نباید این سنّت حسنه را به گناه، غیبت، تهمت و شایعه آلوده کنیم. متأسّفانه بسیاری از جلسات دید و بازدید، به گناهان بزرگی همچون غیبت آلوده میشود؛ در صورتی که این گناه بزرگ، بهتعبیر قرآن کریم، مانند مردهخوری است: «وَلایَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ»[1]
غیبت، جلوۀ بسیار زشتی در عالم ملکوت دارد، در حالی که گناهانی نظیر غیبت، تهمت و شایعهپراکنی، بین بسیاری از افراد، به یک موضوع معمول تبدیل شده است و آن را به هیچ میانگارند. این گناهان نزد خداوند متعال، بسیار بزرگ است: «وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظیمٌ»[2]
جلسات دید و بازدید، علاوه بر اینکه صله رحم و انس با دیگران است، باید مجالس اخلاقی و گسترش شعائر دینی باشد، نهاینکه اکثر وقت آن، صرف غیبت و تهمت و شایعهپراکنی شود؛ نهاینکه محلّی برای گسترش بیبندوباری، چشمچرانی، تفاخر، تجمّل، ترویج مد و نشان دادن نوع لباس و پوشش باشد.
دین مبین اسلام، بهشدّت با بیبندوباری و مفاسد اخلاقی، اداری و اقتصادی برخورد میکند و آن را مذمّت کرده است؛ امّا امروزه بهطور گسترده، همۀ این مفاسد، در طبقات مختلف مردم، خصوصاً در ایّام نوروز و دیدوبازدیدها، بهوجود آمده و گسترش پیدا کرده است.
چادر بهعنوان یک نماد ملّی و مذهبی، باید همیشه حفظ شود، امّا در برخی از خانوادهها، هنگام دید و بازدید، حجاب اصلاً به کنار میرود و آن را مخالف رسوم دید و بازدید میپندارند! بهعبارت دیگر، چادر میان خانوادهها، قدیمی شده و بیچادری و رونگرفتن، مُد شده است.
گناه بزرگ دوستی با نامحرم
متأسّفانه گاه مشاهده میشود که دوستیابی و رفاقت دختر و پسر نیز در ایّام نوروز گسترش مییابد. گناه دوستیابی بهاندازهای بزرگ است که قرآن کریم، آن را کنار بیعفّتی و زنا قرار میدهد: «مُحْصَناتٍ غَیْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ»[3] ؛ «مُحْصِنینَ غَیْرَ مُسافِحینَ وَ لا مُتَّخِذی أَخْدانٍ»[4]
قرآن کریم میفرماید: زن شایسته کسی است که اهل زنا نیست و رفیق نامحرم هم ندارد و مرد شایسته نیز کسی است که زنا نمیکند و رفیق نامحرم هم ندارد. قرآن کریم در تعابیر خود، کلمۀ «خُدن» بهمعنای رفیقبازی را کنار زنادادن و زناکردن قرار داده است.
بسیاری از این تلفنهای همراه، به خانۀ شیطان تبدیل شدهاند. برخی از افراد حتّی در جلسات دید و بازدید، وقتی رفیق ناباب یا موضوع ناپسندی برای گفتوگو پیدا نکنند، سراغ گوشی همراه خود میروند و به گناه میپردازند.
توصیۀ اخلاقی به جوانان
بارها به جوانها سفارش کردهام که: ای جوانهای عزیز، گناه نکنید! گناه زندگی انسان را تباه میکند. در این عید نوروز، سفارش میکنم که گناه نکنید! گناه، عید و شادی ما را عزا میکند. اگر نعوذبالله گناه کردید، سریع جبران کنید تا در سرازیری گناه واقع نشوید. نگذارید گناه برای شما عادت شود. اگر گناه عادت شد، شما را بدبخت میکند و در دنیا و آخرت به سقوط میکشاند. از همۀ اینها مهمتر، اگر گناه کردید، اگر به آن عادت پیدا کردید، دستکم گناه خود را توجیه نکنید! توجیه گناه، بسیار خطرناک است؛ زیرا ناگهان انسان را به سرنوشت امثال عمرسعد گرفتار میکند.
عاقبت شوم توجیه گناه
عمر سعد، امام حسین «سلاماللهعلیه» را میشناخت. شب تاسوعا و عاشورا، از اول شب تا به صبح روی کار خود، فکر میکرد و بالاخره با این توجیه که: "امام حسین را میکشیم و بعد از رسیدن به حکومت ری، از گناه خود توبه میکنیم"، به قتل امام دست زد.
مصیبت تغییر جایگاه معروف و منکر
متأسّفانه امروزه، توجیه گناهان بسیار رواج پیدا کرده و بهتبع آن، جایگاه کار صواب با ناصواب عوض شده است. بسیاری از کارهای زشت، نزد مردم پسندیده به حساب میآید و در عوض، کارهای نیکو و پسندیده، ناپسند شمرده میشود.
در روایات آمده است که پیغمبر اکرم «صلّی الله علیه و آله و سلّم» میفرمودند: زمانى میرسد که بسیاری از افراد، فاسد و فاسق میشوند و کسی امر به معروف و نهى از منکر نمیکند. اصحاب عرض کردند: یارسولاللَّه! آیا چنین میشود؟ حضرت فرمودند: آرى، از این هم بدتر خواهد شد. هنگامى فرا میرسد که امر به منکر و نهى از معروف میکنند! عرض کردند: یارسولاللَّه! آیا چنین خواهد شد؟ حضرت فرمودند: آرى از این هم بدتر مىشود. وقتى میرسد که میبینید کار خوب، زشت و کار زشت، خوب شمرده میشود![5]
در زمان ما، بسیاری از افراد ادّعای اسلام و تشیّع دارند، امّا منکر را معروف و معروف را منکر میدانند! در جامعه نیز بسیاری از منکرات و گناهان، معروف و بسیاری از معروفها، منکر شمرده میشود؛ مثلاً رشوه و ربا، بیبندوباری و فساد، دروغ، غیبت و تهمت و شایعه و امثال آن، نهتنها زشت و منکر بهحساب نمیآید، بلکه آن را نوعی زرنگی، اطّلاعرسانی و کار خوب تلقّی میکنند.
تذکر سوم: لزوم پرهیز از تجملگرایی
گناه و معضل تجملگرایی، از معضلات بزرگ جامعۀ امروزی است. بحثی که مقام معظم رهبری تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی» مطرح کردند، از منظر اسلام و اقتصاددانان، بسیار مهم و قابل توجّه است. اقتصاد مقاومتی تنها بهمعنای نداشتن واردات نیست، بلکه حذف واردات و نداشتن وابستگی به کشورهای دیگر، فقط قسمتی از معنای اقتصاد مقاومتی است.
بااینوجود، دربارۀ کنترل واردات نیز آنگونه که شایسته است، تلاش نشده و واردات زیادی وجود دارد. از جمله تبعات واردات بیرویه، گسترش وابستگی و افزایش تجمّلگرایی است. بسیاری از وسائل و لوازم وارداتی، جنبۀ تجمّلی دارد. یکی دیگر از معانی اقتصاد مقاومتی این است که سادهزیستی را ترویج کنیم، ولی متأسفانه هرکس بهاندازۀ وسعش، تجمّلگراست و افرادی نیز علیرغم نداشتن امکانات مالی، با گرفتن وام و قرض و نزول، به آن دامن میزنند.
بسیاری از خودروهای موجود در بازار، مواد غذایی، لوازم و وسائل خانه و ... صرفاً جنبۀ تجمّلی دارند و با گسترش استفاده از آنها، هرروز وابستگیها به واردات افزایش مییابد.
مرحوم آیتالله العظمی مرعشی«رحمة الله علیه»، به این بحث بسیار مقیّد بودند. زمانی که برای ایشان لباسی دوخته بودند، دکمه نداشت و خیاط گفته بود باید دکمۀ خارجی بگذارد، ایشان اجازه ندادند و فرمودند: من خودم با ریسمانی میبندم. بالاخره دکمۀ قیتونی درست شد و در آن زمان، لباس بسیاری از بزرگان دکمۀ قیتونی داشت.
در جامعهای که سرتاپای وسائل و لوازم افراد، از خارج وارد شده و به آن افتخار نیز میکنند، چگونه میتوان اقتصاد مقاومتی داشت؟
چندین سال قبل، بحمدالله کشور به خودکفایی در زمینۀ تولید گندم و علوفه رسید، اما الآن مشاهده میشود که سالیانه مقادیر فراوانی گندم و جو و علوفه از خارج، وارد میشود! این برای مسلمانان و یک ملّت بزرگ مانند ایران ننگ است گه گندم سفرۀ آنها و علوفۀ گوسفندان آنان، از خارج وارد شود؛ یعنی اگر روزی علوفه و غذای دامی وارد نشود، شیر و گوشت نخواهیم داشت.
اقتصاد مقاومتی بهمعنای سادهزیستی و پرهیز از تجملگرایی نیز بسیار بااهمیّت است. این معنای اقتصاد مقاومتی، از معنای اوّل آن، یعنی اجتناب از واردات بیرویه، مهمتر است. در اقتصاد مقاومتی باید سادهزیستی گسترش پیدا کند، در حالی که هرروز شاهد افزایش تجمّلگرایی هستیم. اگر کسی هم تجمّلگرایی نکرده، نتوانسته است. بسیاری از مردم، اگر بتوانند با وام، نزول و حتی دزدی و ... زندگی تجملگرایی فراهم میکنند.
اگر تجملگرایی از زندگی مردم کنار رود، حدّاقل نصف واردات و احتیاجات کاذب آنان از بین میرود و بالتّبع رفاه و آسایش عمومی گسترش مییابد. مقدار زیادی از احتیاجات مردم، بهخاطر تجمّل است نه ضرورت و نیاز حقیقی.
از جمله راهکارهای دستیابی به اقتصاد مقاومتی نیز اکتفا به تولیدات ملّی و پرهیز از تجمّلگرایی است. تا وقتی در اجتماع، تولیدات ملّی خود را قبول نداشته باشیم و هرروز بهبهانهای به آن ننگی بچسبانیم، نمیتوانیم در اقتصاد مقاومتی گام برداریم. البته سازندگان و تولیدکنندگان داخلی نیز باید حدّاکثر تلاش خود را برای بهبود کیفیّت کالا و تولیدات خود انجام دهند و بهشدّت از کمکاری و بدکاری بپرهیزند.
در اقتصاد اسلامی، مصرف در جامعه باید علاوه بر اندازۀ ضرورت و حتّی بهاندازۀ رفاه باشد، امّا تجمّلگرایی و اسراف و تبذیر ممنوع و مذموم است. از منظر تعالیم دینی، گناه تجمّل، اسراف و اتراف، بسیار بزرگ است. قرآن کریم میفرماید:
«وَأَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ، فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ، وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ، لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ، إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفینَ، وَ کانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظیمِ»[6] در قیامت، دستچپیها، بسیار شوم و بدبختاند. آنها تجمّلگرا هستند.قرآن کریم در آیات نورانی خود، تأکید دارد که تجمّلگرایی، تنها برای عامل آن مضر نیست، بلکه دود آن به چشم همه خواهد رفت. در اثر تجمّلگرایی، مفاسدی مانند مفاسد اخلاقی، اداری، اجتماعی و اقتصادی بهوجود میآید. بسیاری از دزدیها، حیفومیلها، دستاندازیها به بیتالمال، رشوهخواریها، گرانفروشیها، ضعف اعصاب و سایر امراض روحی و روانی، ریشه در بحث تجمّلگرایی دارد.
امروزه عید نوروز، برای خانوادهها به یک زمان گسترش تجمّلگرایی تبدیل شده است و چیزی که در آن نیست، سادهزیستی و محبّت است.
تذکر چهارم: ضرورت دستگیری از مستمندان و نیازمندان
در وضعیّت اقتصادی نامطلوب فعلی که بسیاری از افراد با سختی و مشقّت زندگی خود را اداره میکنند، اهتمام به رفع نیازهای دیگران بسیار اهمّیت دارد. در آموزههای اسلام تأکید فراوانی بر رعایت قانون مواسات شده است و اگر انسان بخواهد بهمعنای واقعی کلمه شاد باشد، باید دیگران را نیز در شادی خود سهیم کند. انتظار قرآن از یک مسلمان این است که از آنچه دارد، براى رفع حوائج دیگران نیز استفاده کند:
«لِیُنْفِقْ ذُوسَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ»[7]
منظور قرآن کریم این است که هرکسى باید همانطور که براى خود و خانوادهاش بهفکر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج است، بهفکر دیگران هم باشد. همانگونه که برای ایّام عید و نوروز خود و خانواده تلاش میکند، برای دیگران نیز نگران باشد و به آنها کمک کند. هر مسلمانى باید بهاندازه وسعش دیگرگرا باشد. خودگرایى، خودمحورى و خودخورى از نظر اسلام ممنوع است.
جامعه اسلامى باید مانند اعضاى بدن باشند، همانطور که اگر خارى در دست یا پاى شخصى فرو رود، مغز و همه اعضاى بدن او تلاش میکنند تا خار را از دست یا پاى او بیرون بیاورند و تا وقتى که خار بیرون نیامده است همه عضوها در ناراحتى بهسر میبرند، امت اسلامى نیز باید چنین باشند و مشکل یک مسلمان، مشکل همه امت محسوب شود و همه مسلمانان براى برآوردن حاجت مسلمانان دیگر تلاش و کوشش کنند.
تقاضا دارم هنگام سال تحویل، پس از خواندن دعای «یا مقلّب القلوب»، برای دیگران نیز دعا کنید. متأسفانه همانطور که امروزه توجّه به دیگران کمرنگ شده، دعا برای دیگران هم کمرنگ شده است، در حالی که مسلمانان وظیفه دارند دستکم به همدیگر دعا کنند.
تذکر پنجم: پرهیز از مسافرت بیهدف
متأسفانه در زمان حاضر رسم غلطی که بین برخی از مردم در ایّام تعطیل بالاخص نوروز، رایج شده، آن است که ناگهان بدون هدف و بدون انگیزۀ مادی یا معنوی، بهخاطر آنکه چند روز تعطیل است، به مسافرت میروند. در مسافرت نیز مجبورند برای تهیۀ مکان و امکانات سفر سختی بکشند و از استراحت محروم باشند. گویا واجب است در ایّام تعطیل با هر مشقّتی به سفر بروند و هرچه پول دارند بیهوده خرج کنند و خستهتر برگردند.
در این مسافرتهای بیمورد، مبالغ هنگفتی پول و سرمایۀ ملّی هزینه میشود، بنزین و سوخت فراوانی دود میشود، افرادی در اثر تصادف کشته میشوند و آنچه باقی میماند، احتیاج مادی و خستگی سفر و هزینههای هنگفت و بدهی ناشی از سفر برای خانواده است.
اگر دولت و صداوسیما به این رفتارها دامن نزنند، که میزنند، اینهمه هزینه و پول را میتوان در گسترش قانون مواسات هزینه کرد. قرآن کریم میفرماید: یکی از علامتهای مؤمنین آن است که از آنچه خداوند متعال به آنها ارزانی داشته، انفاق میکنند: «وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ»[8]
امّا با گسترش مسافرتهای بیمورد و هزینههای زیاد آن، جایی برای عمل به این دستور دینی باقی نمیماند. کسی که با مسافرت، چندین میلیون هزینه میکند و بهجز خستگی، ضعف اعصاب و فشار روحی چیزی به دست نمیآورد، چگونه میتوان انتظار داشت که به دیگران کمک کند؟
تذکر ششم: ضرورت برنامهریزی در دید و بازدید و پرهیز از ایجاد مزاحمت
مقصود اسلام عزیز از صلۀ رحم این است که همه بهفکر همدیگر باشند و از هم دستگیری کنند و به رفع حوائج و نیازهای هم بپردازند و لااقل به همدیگر آزار نرسانند. دید و بازدیدهای نوروز هم باید برای تألیف قلوب و تحکیم پیوند بین خویشان و آشنایان و تلاش برای رفع کدورتها باشد. امّا گاهی دیده میشود مردم در دید و بازدیدها برای همدیگر ایجاد مزاحمت میکنند و با رفت و آمد تحمیلی، موجب آزار و اذیّت دیگران میشوند. در صورتی که بهجای اینگونه دید و بازدیدهای صوری، باید مخصوصاً در وضع فعلی به همدیگر کمک کنند و گرهای از کار هم بگشایند و دل همدیگر را خوش کنند تا پیوند بین آنان عمیقتر و محکمتر شود.
همچنین این رفتوآمدها، نباید به مسخرهبازی مبدّل نشود. مثلاً بسیاری از اوقات، صبح به دیدن کسی میروند و بعدازظهر همان روز، طرف مقابل به دیدن آنها میآید! این کار غیرعقلانی، به مسخرهبازی شبیهتر است تا به انجام یک سنّت حسنه. بنابراین باید مراقب این نوع رفتوآمدها در ایّام نوروز باشیم.
تذکر هفتم: لزوم پرهیز از اعمال خرافی
متأسفانه عید نوروز با برخی اعمال خرافی آلوده شده است و انتظار میرود در جمهوری اسلامی و بین مردم مسلمان ایران، اینگونه خرافات و اینگونه عیوب نباشد، امّا با کمال تأسّف، این خرافات هنوز هم بهچشم میخورد و روزبهروز هم گستردهتر میشود.
یکی از اعمال خرافی که عید نوروز را تحت الشّعاع قرار میدهد، چهارشنبه سوری است. این مراسم بر خلاف عید نوروز، نه ریشۀ دینی و مذهبی دارد و نه عقل آن را میپسندد. طبق گواهی تاریخ، چهارشنبه سوری یکی از مراسم آبا و اجداد ایرانیان و مربوط به زمانی است که آتش را مظهر خداوند میدانستهاند. یعنی برگزاری مراسم چهارشنبه سوری، پیروی از یک رسم زمان آتشپرستی ایرانیان و یک خرافت است. مخصوصاً اینکه اراذل و اوباش هم با ترقهبازی و آتشبازی و آتشسوزی، مردم را اذیّت میکنند و متأسفانه بعضی اوقات آزار و اذیّت آنان منجر به آدمکشی میشود که گناه در گناه و خرافت در خرافت است.
بنابراین جمهوری اسلامی ایران نباید چهارشنبه سوری داشته باشد. همچنین ملّتی که تا سر حدّ عشق اهلبیت «سلام الله علیهم» را دوست دارد، معنا ندارد خرافتی بهنام چهارشنبه سوری داشته باشد.
عمل خرافی دیگر در آخر نوروز، سیزده بهدر است. بیرون رفتن از خانه در آن روز و ماندن در باغ و صحرا، بهعنوان اینکه روز سیزدهم فروردین نحوست دارد، یک خرافت است.
تعجب این است که برخی مردم بهتخیّل نحوست سیزده و برای از بین بردن نحسی آن، از خانه بیرون میروند و با چشمچرانی، بیبندوباری و رفیقبازی، گناه روی گناه مرتکب میشوند. باید این خرافت نیز بین مسلمین و در جمهوری اسلامی نباشد.
معنای نحسی و نحوست
آنچه باید مورد توجه و عنایت جدی واقع شود این است که اسلام نحوست ندارد. اگر نحوست در جامعه و در زندگی افراد باشد، ناشی از گناه است. ملّتی نحوست دارد که گناه بین آن ملّت رایج باشد؛ ملّتی نحوست دارد که در اثر تنبلی و سوءمدیریت، زیردست دشمن خود باشد؛ ملّتی نحوست دارد که به بیگانگان احتیاج داشته باشد؛ ملّتی نحوست دارد که تحریمهای بیگانگان، اقتصاد آن ملّت را فلج کرده باشد.
امیرالمؤمنین «سلام الله علیه» فرمودند: «کُلُّ یَوْمٍ لَایُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ یَوْمُ عِید»[9] هرروزی که در آن گناه نباشد، آن روز، روز عید است.
مفهوم فرمایش آن حضرت این است که هرروزی که انسان در آن روز گناه کند، آن روز، روز عزای اوست. بنابراین اگر انسان در روز عید نوروز گناه کند، روز عزای او میشود. حتی گناه، روز عید غدیر را با آن همه عظمتی که دارد، به روز عزا مبدّل میکند.
پینوشتها
=================
1. حجرات، 12
2. نور، 15
3. نساء، 25
4. مائده، 5
5. بحارالانوار، ج 97، ص 74
6. واقعه، 41تا46
7. طلاق، 7
8. بقره، 3
9. روضة الواعظین، ج 2، ص 354.