همه ما میدانیم که یکی از حقوقی که ملزم به رعایتش هستیم حقالناس است. حقمحوری، در جامعه کنونی ما یکی از نیازهای مبرمی است که در عرصه های مختلفی از جمله عرصههای اقتصادی اهمیت آن دوچندان میشود چرا که با حقالناس پیوند میخورد. هـيـچ خـردمندى در لزوم رعايت حقوق ديگران ترديد نمىكند چرا که ادای حقوق مردم در همه زمينهها از اصول شريعت اسلامى است از جمله اميرمؤمنان مراعات حقوق مردم را از مرز حق اللّه نيز فراتر و مقدّم بر آن میداند: «خداوند سبحان ، حقوق بندگانش را مقدمه حقوق خويش ، قرارداده است ؛ هر كس به [رعايت ] حقوق بندگان خدا قيام كند، چنين كارى به رعايت حقوق الهى منجر مى گردد.»[۱]
كاربرد عملى رعايت حقوق
كـم تـر روزى بـر انـسـان مـىگـذرد كه در آن با حقوق ديگران، سروكار نداشته باشد. اين ديـگـران، ممكن است همسر، والدين و فرزندان، خويشان و همسايگان يا همكيشان و همنوعان و يا امام، رهبر، معلّم و غیره باشند كه هر گروه به نوعى در تكوين شخصيت انسان، تربيت و تـعـالى روح، رفـع مـشـكـلات، راهيافتن به زندگى سالم و سعادت او نقش حياتى داشته و دارند و هر کدام بر انسان حق جداگانهای دارند که ما باید زحمات آنان را قدر بدانیم و در حد توان خويش، آن را جبران نمايیم.
رعایت
حقوق دیگران در مسائل به ظاهر سادهاى چون رعايت نوبت ديگران در صف
اتوبوس، نماز جماعت، هنگام رانـنـدگى، حفظ حريم خانه و مانند آن كاربرد
دارد تا چه رسد به حقوق بيشمارى كـه در مـورد جـان، مـال و نـامـوس مـردم،
اشـغـال پـسـتهـاى حـسـاس اجـتـمـاعـى، هـزيـنـه بـيـتالمال،
موضعگيرىهاى سياسى و غيره پديد مىآيد و حدّ و مرز هر يك در جاى خويش
معين گشته و لازم الاجراست.
بـه هـمـان نـسـبـت كـه در اسـلام بر رعايت
حقوق پافشارى شده است، ناديده انگاشتن حق مردم با عناوين تكان دهندهاى سخت
مورد نكوهش قرار گرفته است از جمله امام باقر(ع) در ضمن حدیثی میفرمایند:
«نپرداختن حقوق مردم با وجود توانايى گناه كبيره است.»[۲]
همچنین کسب روزی حلال نیز یکی از مصداقهای بارز رعایت حقوق خود و دیگران است و رعایت این مسئله جایگاه بالایی در عبادت دارد چرا که در حدیث معراج آمده است که خدای متعال به رسولش فرمود: ای احمد! عبادت ده قسمت است که نه قسمت آن طلب روزی حلال می باشد، پس اگر خوراک و نوشیدنی ات پاک و حلال باشد در پناه و حمایت من هستی![۳]
وقتی نه تنها در دین اسلام که در همه ادیان رعایت حقوق دیگران مورد تأکید فراوان قرار گرفته است، پس چرا برخی از تجار و کسبه جامعه ما به گونهای معامله میکنند که آدمی به اسلام آنها شک میکند! درجاییکه حضرت عیسی(ع) فرمودهاند: «ای بندگان بد! مانند بازشکاری و زغنهای رباینده و روباهان مکار وشیرهای درنده وبی رحم نباشید که با مردم آن کنید، که این درندگان با شکارهای خود میکنند. گروهی را میربایید وبه گروهی نیرنگ میزنید وبه گروهی خیانت میکنید.»[۴]
اینکه امام علی (ع) سه بار بر فراز منبر فرمودند: «هرکس تجارت میکند ابتدا باید فقه بلد باشد.»[۵] اهمیت این موضوع را میرساند پس اینکه مردم ما توقع داشته باشند بازاریان مانند قدیم حداقل هفتهای یک مرتبه در جلسات درس فقه و آداب معامله شرکت کنند انتظار نابجایی نیست چرا که ندانستن این احکام هم به مردم ضرر میرساند هم از جهت مادی و معنوی برای فروشدگان محترم زیانبار است!
از جمله عواقب و پیامدهایی که به سبب مطلع نبودن از این احکام، ناشی میشود میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. افتادن در دام ربا: با توجه به اینکه کسب روزی حلال مستلزم آگاهی و دقت زیادی است امام علی(ع) میفرمایند: «کسی که بدون آموزش فقه اسلامی تجارت کند در ربا غوطه ور خواهد شد»[۶] و همچنین ربا در قرآن تعبیر به اعلان جنگ با خدا شده[۷] که در مورد هیچ گناهی چنین تعبیری نشده است! و امام علی(ع) در تشخیص ربا میفرمایند: تشخیص ربا از تشخیص دادن حرکت مورچه سیاه بر روی سنگ سیاه سختتر است![۸] همچنین میفرمایند: «یک درهم ربا بدتر از هفتاد زنای با محارم است.»[۹] آیا این جملات تلنگری به کسبه وتجار نیست!؟ بازاریان شریفی که در گذشته یکی از ارکان شکلگیری نهضت انقلاب اسلامی ایران بودند آیا امروزه نباید آگاهی و علم خود را نسبت به مسائل فقهی بازار روزافزون کنند؟! آیا چنین افرادی میدانند که درصورت ادامه این مسیر در آن دنیا با یهودیان همنشین خواهند شد؟![۱۰]
۲. کم فروشی و اجحاف در حق مردم: قرآن بارها به مردم هشدار داده مال یکدیگر را به ناحق نخورید؛ برای مثال در سوره مطففین که به کمفروشان اشاره دارد میفرماید: «وای بر کم فروشان! کسانیکه پیمانه خود را پر میگیرند و از پیمانه مردم کم میگذارند، آیا نمیدانند که روزی برانگیخته خواهند شد؟!»[۱۱]
بسیار واضح است که همه مردم نیازمند رفاهند،[۱۲] پس چرا برخی از ما مسلمانهایی که دم از انسان دوستی میزنیم دیگران را از حق طبیعی خود محروم میکنیم! امیر المؤمنین فرمودند: «خداوند سبحان خوراک تهی دستان را در اموال توانگران قرار داده است، هیچ فقیری گرسنه نمیماند مگر به واسطه اینکه ثروتمندی از حق او بهرهمند شده است و خداوند در اینباره از آنان بازخواست میکند.»[۱۳]
۳. کسب مال حرام: قابل توجه کسانی که جنسی را بسیار گران میفروشند و از اینکه مشتری متوجه نشده احساس رضایت میکنند و یا به خاطر آرامش وجدانشان تأمین نیازهای خانواده خود را بهانه کم فروشیهایشان قرار میدهند که واقعاً اگر دلسوز آنها هستند نمیدانند لقمه حرام بر همه جنبههای مادی ومعنوی آنها تأثیر مستقیم میگذارد!؟ پیامبر نیز میفرمایند: «هرکس سر برادر مسلمان خود را کلاه بگذارد خداوند برکت را از روزی او میگیرد و زندگی او را تباه و پریشان سازد و او را به خودش واگذارد.»[۱۴] و بالعکس اگر مثلاً در قصابی خریداری درخواست مقدار بیشتری کرد بهتر است فروشنده قبول کند چرا که به گفته امام علی(ع) موجب برکت یافتن روزی اش میشود!؟ و از آثار شوم دیگر مال حرام این است که پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «کسی که مال حرامی کسب کند خدای متعال هیچ صدقه و هیچ آزاد کردن بنده ای و هیچ حج وعمره ای را از او قبول نمیکند و به اندازه پاداش همه این اعمال برای او گناه مینویسد و هر مقدار از اموالش که بعد از مرگش باقی بماند توشه او برای آتش است و کسی که قادر بر کسب مال حرام باشد اما به جهت ترس از خدا آنرا ترک کند در سایه لطف و رحمت خدا قرار میگیرد و به سوی بهشت هدایت خواهد شد!»[۱۵]
۴. محروم شدن از بخشش خدا: فروشندگانی که بر سر در مغازه خود مینویسند: «قیمتها مقطوع! چانه نرنید» آیا میدانند که امام صادق(ع) میفرمایند: «به خریدار اجازه دهید چانه بزند چرا که اگر زیاد هم پول بدهد چانه زدن موجب آرامش و رضایت خاطر بیشترش میشود زیرا کسی که در خرید و فروشش مغبون شود نه کسی او را میستاید و نه مأجور است.» !؟[۱۶] اما برداشت صحیح از این سخن این نیست که برخی گمان کنند بیش از حد مجاز سود روی اجناس بکشند چون مشتری چانه میزند! که قطعاً مالی حرام است.
شاید برای آن دسته از فروشندگانی که مینویسند: «جنس فروخته شده تعویض یا پس گرفته نمیشود» جالب باشد که بدانند پیامبر مکرم اسلام میفرمایند: «هرکس تقاضای مسلمانی را در فسخ معامله بپذیرد خداوند لغرش و گناه او را میبخشاید.»[۱۷] در حالیکه در قدیم فروشندگان حدیث «اَلکاسبُ حبیبُ الله» را در مغازه ها نصب میکردند! یعنی کاسب دوست خداست، وقتی خداوند تا این حد به کاسبان ارزش میبخشد حیف نیست برخی با چنین سهل انگاریها و اعمال غیر اخلاقی تا مسیر دوزخ خود را پایین میکشند!؟
در ابتدای سخن اشاره کردیم که هیچ خردمندی در رعایت حقوق دیگران تردید نمیکند پس چرا انسانی که قطعاً از عقل و شعور برخوردار است مرتکب چنین خطایی میشود؟ اگر از روی جهالت است که هرکس بر جهل خود آگاه است و وظیفه کسب علم حداقل در حیطه کار خود دارد، و اگر از روی کوچک شمردن چنین گناه فاحشی است که همه به کرات شنیدهایم کوچک شمردن گناه از گناهان کبیره است! آیا چنین آیات و روایات تکان دهنده جای اندک تأملی ندارد؟ به امید روزی که ذرهای از مال حرام سر سفره هیچکس نباشد!
[۱] غرر الحکم و درر الکلم ح ۴۸۰
[۲] وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۳۲۹
[۳] میزان الحکمه، ری شهری، عنوان «عباده» ذیل انواع العباده (باب ۲۴۹۴)
[۴] تحف العقول ص ۳۹۳
[۵] کافی، ج ۵، ص ۱۵۱
[۶] نهج الابلاغه، حکمت ۴۴۷
[۷] سوره بقره، آیه ۲۷۹
[۸] کافی، ج ۵، ص ۱۵۱
[۹] اصول کافی، ج ۵، ص ۱۴۴
[۱۰] میزان الحکمه، ج ۱۲، ص ۴۲۵، ح ۲۰۷۷۱،به نقل از ثواب الاعمال۳۳۴/۱
[۱۱] سوره مطففین، آیات ۱تا۴
[۱۲] میزان الحکمه،ص ۴۶۴،ح ۲۰۸۸۸
[۱۳] الحیات، ج ۴ ص۳۹۲
[۱۴] میزان الحکمه، ج ۱۲، ص ۴۳۱، به نقل از ثواب الاعمال ۳۳۷/۱
[۱۵] ثواب الاعمال، ۳۳۴/۱
[۱۶] میزان الحکمه، ج ۲،ص ۹۸، ح ۲۲۰۷
[۱۷] میزان الحکمه، ج ۲، ص ۹۴،ح ۲۱۸۹، به نقل از وسايل الشیعه، ج ۱۲،(باب ۳)