بسیاری از جشن ها و سورها در پس گذر زمان و تغییر آیین و گرایش به دین های جدید به فراموشی سپرده می شوند.
جشن های زیبا و باشکوه که در ژرفای خود فلسفه ی زندگی نهان کرده اند با گذر تاریخ فنا نمی شوند تغییر کاربری می دهند اما به باد فراموشی سپرده نمی شوند.
جشن های پر مسما در بدو تولدِ "آیین نو" بازتولید می شوند با عرف و شرع جدید می سازند و خود را مطابق عصر و زمان حال تغییر می دهند.
چهارشنبه سوری یکی از این جشن های باستانی است.در روز شمار ایرانیان باستان هریک از سیروز ماه را نامی است که نام دوازده ماه سال نیز در میان آنهاست ، ایرانیان باستان در هر ماه که نام روز با نام ماه برهم منطبق و یکی میشدند آن را به فال نیک گرفته و آن روز را جشن میگرفتند ، اغلب جشنهای ایرانیان آریایی چه آنهایی که امروز برگزار میشوند و چه آنهایی که فراموش شدهاند ریشه در آئین کهن زرتشتی دارد.
در این روز آتش بر افروخته می شود . آتش در نزد ایرانیان آریایی مظهر روشنی، پاکی ، طراوت ، سازندگی و تندرستی و در نهایت مظهر اهورا مزدا «خداوند» است.
فلسفه ی چهارشنبه سوری روشنی و پاکی و صلح و آرامش است.
در این روز همگان برای آسایش و آرامش در سال آتی آرزو می کنند.
اما گویا این فلسفه زیبا با گذر زمان تغییر کرده است.
اگر در گذشته این روز مظهر امید برای آرامش در آتی بوده است. امروز نوید خشونت ، رفع آسایش و آلودگی صدا می دهد.
اگر در گذشته در کنار نهری و در کوی برزنی آتش بر افروخته می شد و آواز نهر و چهچهه ی پرندگان نوید دهنده سال نکو بود امروز در بدعتی ندیده و نشنیده در عهد باستان صدای فشفشه و نارنجک های دستی و انواع وسایل دودزا و آتش زا با صداهای مهیب نوید چهارشنبه سوری می دهند.
در شب چهارشنبه سوری نیز این ناله ی سوختگان و آسیب دیدگان است که جای آواز نهر را گرفته است و گریه و داد و فغان مادران است که بر جای چهچهه ی پرندگان نشسته است.
آیا به این نیست که با روزی سرشار از آرامش و آسایش ، بدور از هرگونه آلودگی صوتی و آتش بازی های خطرناک با روشن کردن آتشی کوچک و زیبا در جمعی دوستانه و پر از مهر و محبت نوید سالی نکو و آرام به خود و خانواده و همشریانمان بدهیم؟/س