بزرگ‌ترین دغدغه مدیریت منابع انسانی در کسب‌وکارهای کوچک چیست؟ مالکان این شرکت‌ها و کارآفرینانی از این دست بیش از همه چه منافعی را مد نظر قرار می‌دهند؟

به گزارش خبرنگار بازار باشگاه خبرنگاران آنها چگونه از سوددهی‌های کارمندان‌شان در راستای رسیدن به نتایج مطلوب بهره می‌برند؟ پژوهشی اخیرا در همین زمینه انجام شده است. این پژوهش را سازمان خدمات بیمه به نام افلاک انجام داده و به مشاهدات و نتایج درخوری برای کسب‌وکارها دست یافته است. گزارش سال 2011 سازمان خدمات بیمه افلاک نشان می‌دهد که وقتی مدیران، حین جذب کارمندان خود، سود و مزایای خوبی را به آنها پیشنهاد می‌دهند، آنگاه به نتایج مناسبی نیز دست می‌یابند. برای نمونه، کارآیی و بهره‌وری کارمندان نیز به طور چشمگیری افزایش می‌یابد، بهترین و کارآترین استعدادهای کاری جذب و ابقا می‌شوند، فضای کلی کارمندان شرکت در جهت حمایت از منافع خود شرکت گام برمی‌دارد، اغلب کارمندان از مدیران راضی می‌شوند، و خود مدیران نیز کنترل بیشتری بر مسائل مالی شرکت (از جمله مخارجی) خواهند داشت.
بررسی‌های ما با بهره‌گیری از دستاوردهای پژوهشی سازمان بیمه افلاک نشان می‌دهند که باید در دو سطح این مساله را مورد بررسی قرار داد: مدیران و کارمندان. این پژوهش‌ها ضمن بررسی گستره بسیار متفاوتی از اشخاص حقیقی و حقوقی به نتایج درخوری دست یافتند و انفصالات و اتصالات مشخصی را بین کارمندان و مدیران مشخص کردند. در هر صورت باید دریابیم که به چه نحوی هر یک از طرفین این ماجرا، کارفرماها و کارمندان، سود درخور فعالیت‌هایشان را دریافت خواهند کرد. این بررسی در سطح مدیریت منابع انسانی و در گستره کسب‌وکارهای کوچک انجام شد و به این نتایج دست یافت: (1) افزایش قابلیت تولید یا بهره‌وری کارگر، (2) کنترل هزینه‌های خدمات درمانی، (3) بازنشستگی برخی از کارمندان. قطعا شرکت‌های متوسط و بزرگ نیز در این بررسی حضور داشتند، اما مساله افزایش بهره‌وری کارمندان و اولویت‌اش در سطح اقتصادی تنها در مورد کسب‌وکارهای کوچک صادق است. اما باید بپرسیم که وقتی یک کسب‌وکار کوچک با مساله سود و سوددهی، یا حتی مزایا، مواجه می‌شود عملا باید با چه چالش‌هایی دست و پنجه نرم کند؟ برای مدیران کارکشته تعجب‌برانگیز نیست اگر بگوییم که فهم ضرورت بیمه سلامت و ارائه خدمات درمانی دست‌کم برای 64 درصد از کارفرمایان یک چالش بسیار بزرگ به حساب می‌آمد و یکی از مسائلی بسیار مهمی بود که بی‌اندازه بر روی سوددهی آنها اثر می‌گذاشت. دومین چالش بزرگی که آنها از سر می‌گذراندند و به رقمی همچون 63 درصد نزدیک می‌شد، کیفیت خود سوددهی و سیستم پخش سود و مزایا در میان کارمندان بود. این مورد نیز برای کسب‌وکارهای کوچک از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بود. اما با این اوصاف وقتی مالکان کسب‌وکارهای کوچک باید سود و مزایای مناسبی را به کارمندان خود پیشنهاد بدهند، چندان نگران به نظر نمی‌رسند. پس سه هدف اصلی هر کسب‌وکار کوچک راجع به برنامه‌های سود و مزایا به این قرار است: (1) مراقبت از کارمندان، (2) انجام عمل درست، (3) بازنشستگی کارمندان. شرکت‌های کوچک در مورد اول (یعنی مراقبت از کارمندان) از شرکت‌های بزرگ و متوسط پیش می‌افتند و بهتر از آنها می‌توانند از پس عمل به این هدف‌شان برآیند.
با این حال، کارمندان کمتر از آنچه صاحبان کسب‌وکارهای کوچک گمان می‌کنند، از سود و مزایایشان راضی هستند. در حالی که نزدیک به 51 درصد از کارفرمایان و مدیران شرکت‌های کوچک فکر می‌کنند که بسته‌های تشویقی و سودرسانی آنها به خوبی نیازهای کارمندان‌شان را برآورده می‌کنند، تنها 37 درصد از کارمندان و کارگران در همین سنخ از شرکت‌ها معتقدند که می‌توان گفته‌های کارآفرینان‌شان را تصدیق کرد و نزدیک به 17 درصد از آنها می‌گویند که این بسته‌های تشویقی و سودرسانی چندان قابلیت رفع نیازها و مشکلات آنها را ندارند. به این‌ترتیب، گرچه شرکت‌های کوچک در سطح مراقبت از کارمندان از شرکت‌های بزرگ پیش می‌افتند، اما در سطح سودرسانی و رضایت کارمندان نمی‌توانند به پیروزی چشمگیری در مقابل رقبای بزرگ‌تر خود دست یابند. روی هم رفته، کسب‌وکارهای کوچک شباهت چندانی به کسب‌وکارهای بزرگ ندارند. به همین خاطر، خدمات مالی متفاوتی را هر یک پیشه می‌کنند و روش‌های اختیاری متفاوتی برای پرداخت سود و مزایا دارند (برای مثال بیمه کار و زندگی). حتی در برخی موارد دو سطح سود در کسب‌وکارهای بزرگ وجود دارد: سود پایه و سود افزایشی. با این همه، کسب‌وکارهای کوچک نمی‌توانند به کارمندان خود اجازه دهند که از میان چند بسته انتفاعی و سودرسانی یکی را به میل خود برگزینند، یا حتی نمی‌توانند از آنها بخواهند در گرفتن تصمیم برای چگونگی پرداخت سود و مزایا به خودشان مشارکت داشته باشند. قواعد سود در سطوح مختلف شرکت‌های گوناگون با همدیگر تفاوت دارند. یکی از وهله‌هایی که اغلب با ناتوانی شرکت‌های کوچک مواجه می‌شویم وقتی است که آنها موفق نمی‌شوند تا کارمندان اندک خود را در جریان مساله سود قرار دهند. نزدیک به نیمی از کارمندان در شرکت‌های کوچک (تقریبا 46 درصد) می‌گفتند که دپارتمان مدیریت منابع انسانی هرگز هیچ اطلاعاتی درباره سود و مزایای کارمندان در اختیار آنها قرار نمی‌دهد و تا جای ممکن از این کار طفره می‌رود. در واقع، 64 درصد باقیمانده از این کارمندان اطلاعات لازم درباره سود و مزایایشان را از طریق همکاران، دوستان، یا خانواده دریافت می‌کردند. مالکان کسب‌وکارهای کوچک نمی‌توانند به طور مؤثری درباره سود و مزایای کارمندان‌شان تصمیم قاطعی بگیرند یا آن را به‌صراحت در اختیار آنها قرار دهند. 39 درصد از کارمندان «قویا موافق بودند» که اگر آنها به طور جامع در جریان مسائل، برنامه‌ها، و سیستم پرداخت سود و مزایا در شرکت‌شان قرار بگیرند، دیگر در پی شغلی جدید در شرکت دیگری نخواهند گشت. اگر قصد دارید به کارمندان خود سود اعطا کنید، در جریان باشید که پرداخت سود بی‌هزینه و ارزان نیست. مطمئن باشید که بیشترین حد ممکن از سرمایه‌گذاری‌های خود را به دست آورده‌اید. به‌علاوه، باید کارمندان خود را در جریان روش پرداخت سود قرار دهید و به این روش واقعا عمل کنید و پایبند باشید. باید حتی مطمئن شوید که کارمندان‌تان نه تنها از کلیت روش پرداخت سود اطلاع دارند، بلکه از این شیوه راضی نیز هستند. کارمندان شما باید ارزش سوددهی خود را بدانند و با این اطمینان و آگاهی دوطرفه سعی کنند تا ارزش خود و سود شرکت و متقابلا ارزش شرکت و سود خود را افزایش دهند.

منبع:دنیا اقتصاد

برچسب ها: اقتصاد ، بازار ، سود
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار