بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی به انعکاس آن در ادب پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،
آیه 16- 34 سوره مریم
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا ﴿۱۶﴾ فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا ﴿۱۷﴾ قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَن مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا ﴿۱۸﴾ قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا ﴿۱۹﴾ قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا ﴿۲۰﴾

و در اين كتاب از مريم ياد كن آنگاه كه از كسان خود در مكانى شرقى به كنارى شتافت (۱۶) و در برابر آنان پرده ‏اى بر خود گرفت پس روح خود را به سوى او فرستاديم تا به [شكل] بشرى خوش ‏اندام بر او نمايان شد (۱۷) [مريم] گفت اگر پرهيزگارى من از تو به خداى رحمان پناه می ‏برم (۱۸) گفت من فقط فرستاده پروردگار توام براى اينكه به تو پسرى پاكيزه ببخشم (۱۹) گفت چگونه مرا پسرى باشد با آنكه دست بشرى به من نرسيده و بدكار نبوده ‏ام (۲۰)

*این آیات معدود تمامی داستان حضرت مریم و عیسی را از آغاز تا پایان بیان می کند. یک داستان بلند و شکوهمند که در یک صفحه از سوره مریم آمده است اما مجموعۀ لطایفی که در آن به اشارت آمده می تواند کتابی را به خود اختصاص دهد.

*سورۀ مریم یک داستان بلند و شکوهمندوزن و آهنگ و قافیه و حال و هوای خاصی دارد که از آغاز تا پایان حفظ شده است، چنانکه خواندن هر آیه تعلق آن را به این سوره نشان می دهد.

*خلاصۀ داستان چنین است که روزی مریم به مکانی در لا مکانِ دل و به شرقی از شهود احوال روحانی خویش خلوت گزیده و خود را از چشم مردمان در حجاب برده بود شاید می خواست در برکه ای از آبهای مصفای بحر جان غبار عالم خاکی را از دل بشوید.

*در این حال خداوند روح خود را که همان روح الامین یا روح القُدُس یا جبرئیل است در صورت بشری صلحب جمال و سروقد به سوی مریم فرستاد:
پیشِ او بررُست خوبی بی نقاب         آنچنان کز شرق روید آفتاب
مثنوی

*مریم از دیدن او سخت هراسان شد و گمان برد که بیگانه ای به خلوت او وارد شده است و چون حجابی نداشت نگران شد که مبادا آن جاون زیبارو در وی طمع کند. پس گفت: من پناه می برم به خدای رحمان که تو جوانی پاک و پرهیزگار باشی.

*روح گفت: همانا که من رسولی از جانب پروردگار توام و آمده ام که تو را پسری عطا کنم پاک و پرهیزگار. مریم که از پاکی خود اطمینان داشت گفت: چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که هیچ مردی با من نیامیخته و من هیچگاه دختری نبوده ام که به کاری ناپسند پردازم.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار