به گزارش خبرنگار حوزه تئاتر
باشگاه خبرنگاران، "ویران" با تلفیق واقعیت و نمایش به همراه تلخی خاص خود فاجعه زلزله به تأخیر افتاده را گوشزد میکند.
حضور بازیگران "ویران" با نام واقعی خود بر صحنه، اولین مرحله ایجاد شک در ذهن مخاطب است، سوال این است، اتفاقات نمایش "ویران" براساس واقعیت زندگی بازیگران یا بازسازی شخصیتهای بیرونی در اجتماع است کارگردان نمایش پاسخ به این نکته را به مخاطب واگذار میکند.
"ویران" داستان تمرین بازیگرانی است که داستان فاجعه زلزله متحمل تهران را روایت میکنند و در همین حین که عمق فاجعه ویرانیها را بیان میکنند، روابطشان روبه ویرانی میگذارد و باهم اختلاف پیدا میکنند.
کاراکترهایی که به درد یکدیگر توجهی ندارند و رفتار دیگری را به منزله توهین به خویش دانسته و به جان یکدیگر میافتند و ویرانه دیگری را خلق میکنند.
ویران متشکل از 5 صحنه است که صحنههای یک، سه و پنج روایتگر داستان فاجعه زلزلهاند و صحنههای دو، چهار نشانگر اختلاف بین کاراکترهاست. تصاویر مستند در طول اجرا مخاطب را با بیاخلاقیها و مشکلات پس از وقوع زلزله آشنا میکنند.
نکته قابل توجه در این نمایش طراحی صحنهای است که به صورت دیوار، هر چه به پایان نمایش میرسیم عریضتر و به مخاطب نزدیکتر میشود و محیط را بر مخاطب تنگ میکند تا نشانگر آوار پس از وقوع زلزله بر صورت مردم باشد و همانجاست که پایان داستان زندگی غمانگیز شخصیتهای "ویران" بیان میشود.
پس از حرکت دیوار به عمق صحنهگویی زلزله به پایان رسیده و آوار را بر میدارند، بر دیوار فیلمی مستند از گفتگوی یک امدادگر داوطلب با جوانی مقابل خانهای ویران پخش میشود.
جوان سه روز پس از وقوع زلزله ازدواج کرده و جملهای بر زبان میآورد که پایان دهنده نمایش است.
"حالا که زندهایم ازدواج کردیم شاید چند وقت دیگه باز هم زلزله اومد ما هم مردیم.
حس ویرانی در سراسر نمایش موج میزند.
کارگردان در صحنه یک و دو میزانسنی سیال با حرکت مداوم بازیگران ایجاد کرده، حرکتی همراه با نیاز نمایشی یک تمرین تئاتر در اجرا و آشفتگی را به مخاطب انتقال میدهد همانجا روابط بین کاراکترها تیره میشود.باپیری کاری میکند که به قول خود، رسالت تئاتر مستند است و براستی مرزی بین نمایش و واقعیت نمیتوان قائل شد.
گفتني است؛ تئاتر مستند ویران به نوشته "محمدمنعم" و کارگردانی "یوسف باپیری" در تالار مولوی بهمن و اسفند 1391 بر روی صحنه میرود./ص
يادداشت از: عباس منتظري