بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی به انعکاس آن در ادب پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،
آیه ۱۱۷- ۱۲۲ سوره طه
فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى ﴿۱۱۷﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى ﴿۱۱۸﴾ وَ أَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَى ﴿۱۱۹﴾ فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا يَبْلَى ﴿۱۲۰﴾ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى ﴿۱۲۱﴾ ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى ﴿۱۲۲﴾

پس گفتيم اى آدم در حقيقت اين [ابليس] براى تو و همسرت دشمنى [خطرناك] است زنهار تا شما را از بهشت به در نكند تا تيره‏بخت گردى (۱۱۷) در حقيقت براى تو در آنجا اين [امتياز] است كه نه گرسنه مى‏شوى و نه برهنه مى‏مانى (۱۱۸) و [هم] اينكه در آنجا نه تشنه مى‏گردى و نه آفتاب‏زده (۱۱۹) پس شيطان او را وسوسه كرد گفت اى آدم آيا تو را به درخت جاودانگى و ملكى كه زايل نمى‏شود راه نمايم (۱۲۰) آنگاه از آن [درخت ممنوع] خوردند و برهنگى آنان برايشان نمايان شد و شروع كردند به چسبانيدن برگهاى بهشت بر خود و [اين گونه] آدم به پروردگار خود عصيان ورزيد و بيراهه رفت (۱۲۱) سپس پروردگارش او را برگزيد و بر او ببخشود و [وى را] هدايت كرد (۱۲۲)

*پس بدین سان آدم و حوا پروردگار خویش را نافرمانی کردند و چون از میوۀ آن درخت خوردند حریم جسمانی ایشان آشکار شد. پس با شتاب برگی از درخت بهشت بر خود پوشاندند.

*بنابر این وقتی که آن هادیان آمدند هر که از ایشان پیروی کند هدایت یابد و هیچ گاه گمراه و نگون بخت نگردد اما آن کس که خود را از یاد خدا غافل کند بی گمان در این جهان زندگی تنگ و پر مشقت خواهد داشت.

*این شخص در روز قیامت نیز نابینا محشور خواهد شد زیرا پذیرش دعوت انبیا به منزله چشم است و اگر کسی آن هدیه معنوی را نپذیرد در عالم معنا از گوهر بصر محروم خواهد بود.

*نظامی با اشاره به بخش آخر آیه 121 می گوید اینکه آدم پروردگارش را عصیان کرد اگر چه گناه و سیاه بود اما این گناه، خالی بود که خداوند بر چهرۀ آدم نهاد تا بر جمال او بیفزاید زیرا این توانایی بر اطاعت و عصیان جزءِ کمالات آدمیان است و با این خال خداوند به آدمی اختیار داد و اختیار مقامی بس بلند است:
خالِ «عصی» بر رخ آدم فکند      زلف زمین در برِ عالم فکند
نظامی، مخزن الاسرار

*ابن عربی از ماجرای عریان شدن آدم و حوا و آشکار شدن حریم جسمانی آنان و برگ گرفتن ایشان به خویش، چنین دریافته است که آنچه را باید پوشاند همان است که آدم و حوا به برگ پوشاندند و بیش از آن هر چه هست به سبب مصالح اجتماعی و زیستی و عواملی چون محبوبیت، مصونیت از خطرات و نیز امکان دلبری و جمال نمایی و امور دیگر است.
دیدار می نمایی و پرهیز می کنی       بازار خویش و آتش ما تیز می کنی
سعدی
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار