به گزارش
خبرنگار حقوقي قضايي باشگاه خبرنگاران، انقلاب شکوهمند مردم ایران به مردمیترین انقلاب جهان، معروف است. انقلابی که به استبداد رضاخانی و دیکتاتوری پهلوی پاسخی دندان شکن داد، انقلابی که به تحقیر انسان، مسخ هویت انسانی، نه گفت.
انقلابی که شکنجهگران ساواک را رسوا كرد و زور، تهدید و اعدام رژیم سرکوبگر پهلوی را به باد تمسخر گرفت.
ملتی که دوهزار و پانصد سال تجربه استبداد را با گوشت، خون و استخوان، حس کرده بود و در طول تاریخ به شکل جنبشها، طغیانها و قیامها، بارها آزادیخواهی و سلطهگریزی خود را فرياد زده بود، سرانجام در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به آرزوی دیرینه خود رسید.
22 بهمن 57 آخرین برگ از عمر رژیم شاهی رقم خورد و دودمان پهلوی به دست قضاوت تاریخ سپرده شد و انقلاب اسلامی با فروپاشیدن آن رژیم، نظام جمهوری اسلامی را برپا كرد.
از آن زمان تا کنون، انقلاب اسلامی همواره مد نظر بسیاری از متفکران بوده که آن را از زوایای مختلف فلسفی، سیاسی، تاریخی بررسی کردهاند.
ماهیت انقلاب اسلامی
در یک کلام میتوان گفت این انقلاب به معنای واقعی کلمه یک انقلاب بود، اما برخی به دلیل عناد با جمهوری اسلامی تا امروز سعی کردهاند تا وجه مردمی انقلاب اسلامی را تخریب و آن را محدود به طبقات خاص شهری کنند.
به نظر چنين افرادي، انقلاب محصول قیام طبقات متوسط شهری بوده و روستاها و اقلیتهای مذهبی و بسیاری از طبقات شهری در آن دخالتی نداشتند و بسیاری هستند که هنوز خاطرات انقلاب را به یاد دارند و همین عمر کوتاه انقلاب نادرستی چنین تصوراتی را نشان میدهد.
انقلاب اسلامی ايران در ماهیت خود، خیزش عمومی مردم ایران بود، ملت ایران؛ شهری و روستایی، پیر و جوان، زن و مرد و حتی مسلمان و غیرمسلمان در این خیزش مشارکت داشتند و گستردگی مشارکت مردم به گونهای بود که اجتماعات موافق رژیم در حد چماقداران مزدوری بود که با حمایت نیروهای امنیتی رژیم پهلوی به جان مردم میافتادند.
مردمی و اسلامی بودن، دو اصل ماهوی و لاینفک انقلاب اسلامی که باید در هر تحلیلی از آن و نتیجه اش، یعنی جمهوری اسلامی، مد نظر قرار گیرند، در حقیقت، ماهیت انقلاب اسلامی از این دو اصل تشکیل شده و عدم توجه باعث شده برخی در شناخت عوامل انقلاب دچار اشتباه شوند.
مردمی و اسلامی بودن انقلاب دو عنصر ذاتی انقلاب بود که نظریاتی این چنین از درک آن عاجز هستند. چنین تفسیرها و تحلیلهایی نشاندهنده شناخت سطحی از واقعیت انقلاب است. چنین تحلیلهایی از زبان یک معارض انقلاب تنها بروزدهنده عمق ناآگاهی او از جامعه است. انقلاب اسلامی 57 نه یک شورش یا کودتا بلکه حرکت عمومی مردم و بر اساس خواست اسلامی این دو عنصر در 22 بهمن به بار نشست و انقلاب را به پیروزی رساند و ثمره آن بنیان گذاری جمهوری اسلامی شد.
نکته قابل توجه در درک سنخیت بین انقلاب و جمهوری اسلامی به عنوان علت و معلول است. این سنخیت را میتوان در ویژگیهایی یافت که در شعار بارز انقلاب و جمهوری اسلامی بیان شده است: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی.»
ویژگیهای انقلاب اسلامی
شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» به روشنی ویژگیهای انقلاب اسلامی و مبنای آزادیخواهی ملت ایران را در این انقلاب نشان میدهد.
پیش از هر چیز، انقلاب واکنشی بود به استبدادی که انقلاب مشروطه قصد براندازی آن را داشت اما از درونش باز زاده شد. از این دیدگاه کلی، انقلاب اسلامی 57 گامی دیگر در پس گام انقلاب مشروطه و تکامل آن انقلاب تلقی میشود. بنابراین، انقلاب اسلامی 57 یک انقلاب ناگهانی و سرزده در تاریخ ملت ایران نیست بلکه حلقه تکاملی است که از پی حلقههای پیشین برآمده و روند تکاملی آن را پی میگیرد.
بخش نخست این شعار «استقلال، آزادی» است. این بخش آزادی از استعمار بیگانگان خارجی و استبداد فردی داخلی را بیان میکند. نیروهای آزادیخواه در جریان انقلاب مشروطه پیشرفت و تکامل ایران را در دو امر میدیدند؛ از یک سو، قطع ید اجانب از دست اندازیهایشان به منافع ملت ایران و از سوی دیگر، برچیدن بساط استبداد و قدرت بیحد و حصر فردی. همین مسئله نیز در انقلاب اسلامی باعث گرد آمدن نیروهای آزادیخواه به دور یکدیگر شد.
پیامهای انقلابی امام خمینی(ره) بر همین دو نکته تاکید داشت و همین امر نیز باعث شد تا نیروهای آزادی خواه بر حول محور رهبری ايشان جمع شوند.
«استقلال، آزادی» دو پیام آشکار دارد، این شعار به روشنی به دنبال یافتن هویت مستقل و متعالی ملت ایران است و این هویت را در تضاد با قدرتهای جهانی و استبداد فردی میداند. در حقیقت، روح انقلاب اسلامی مبتنی بر دستیابی به این هویت مستقل و متعالی است و هر جا که نشانی از نفی این دو پیام را یافته، نفی هویت خود را دیده و بخش نخست این شعار «استقلال، آزادی» است. این بخش آزادی از استعمار بیگانگان خارجی و استبداد فردی داخلی را بیان میکند.
اما این موضوع که در طول 34 سال پس از انقلاب تا چه میزان این دو پیام به عرصه عمل آمده، مساله محک و بررسی «جمهوری اسلامی» نیزخواهد بود، در حقیقت، محل آزمون بخش اول شعار در بخش دوم آن یا «جمهوری اسلامی» است.
«جمهوری اسلامی ایران» قریب سه دهه عمر خود مبنای روابط خاجی خود را بر همین شعار قرار داده است، روشن است که مبارزه با دست اندازیهای بیگانگان و سیاستی مستقل را درپیش گرفتن کاری بس دشوار بوده که تحریمها و دشواریهایی را برای جمهوری اسلامی در پی داشته است.
سه دهه گذشته عرصه آزمون جمهوری اسلامی در تحقق آزادی ملت ایران نیز بوده و قانون اساسی جمهوری اسلامی تحقق آزادی ملت را با مشارکت مردم در قدرت تعریف کرده است. این مشارکت به وضوح در رجوع به آراء مردم و به دست گیری قدرت از همین طریق انجام میشود.
جالب آن است که افراد مختلف هر دو سوی اين مجادله به مستنداتی از بنیانگذار جمهوری اسلامی چنگ زدهاند، در این جا لازم است تا همواره این کلام امام خمینی (ره) را در نظر داشت؛ «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر». این کلامی است که امام خمینی(ره) بر آن تاکید داشت و مقام معظم رهبری نیز به دنبال حفظ آن بوده است.
آن چه که اهمیت دارد توجه به رابطه متقابل دو قید«جمهوری واسلامی» است که بنیانگذار جمهوری اسلامی بر آن تاکید داشت، این دو قید دو وجه مردمی و اسلامی بودن جمهوری اسلامی را بیان میکند که بنیان انقلاب اسلامی نیز بر همین اساس بود. این دو قید به صورت طبیعی از ذات انقلاب 57 برآمده و نفی آن به معنای نفی انقلاب اسلامی و در نتیجه نفی اساسی و ماهوی جمهوری اسلامی است.
انقلاب اسلامی با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» راه خود را یافت و این راه به روشنی آزادیخواهی داخلی و خارجی را دنبال میکند، حذف هر عنصری در این شعار به معنای بیراهه رفتن و دور شدن از آن چیزی است که در 22 بهمن 57 به دست آمد.
با نگاه اجمالی به این 34 سال میتوان گفت؛ سه دهه از عمر انقلاب اسلامی برای تحقق شعار آن انقلاب در داخل و خارج از ایران بوده است. این سه دهه گواه مبارزهای سخت و دشوار است که هم در خارج از ایران و هم در داخل مورد تهدید بوده و به دست آوردن هویت مستقل و متعالی ملت ایران که هدف انقلاب اسلامی بود در گرو همین تلاش است و تا این تلاش در جریان است، انقلاب اسلامی تداوم دارد.
استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ماندگارترین شعار انقلاب اسلامی
شعارهای زیادی در جریان پیروزی انقلاب اسلامی از 19 دی 1356 تا 22 بهمن 1357 مطرح شدکه مهمترین، تاثیرگذارترین و ماندگارترین آن شعار استقلال، آزادی،جمهوری اسلامی است.
"استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی ایران بود که نشانههای آن نه تنها در مقدمه قانون اساسی بلکه در اصول مختلف آن دیده میشود.
به اعتقاد کارشناسان، شعار مذکور عصاره آرمان مبارزان انقلاب اسلامی است و ماهیت انقلاب را تشکیل میدهد و ساختار سیاسی جمهوری اسلامی به مقدار زیادی متاثر از شعار مذکور است.
استقلال، اولین واژه شعار یاد شده استقلال است. دخالتهای مکرر دولتهای استعماری روس و انگلیس در امور داخلی ایران در دوره قاجار و پهلوی اول و سپس دخالت آشکار ایالات متحده آمریکا در امور داخلی ایران در دوره پهلوی دوم موجب شد، قطع دست اجانب از امور کشور و رسیدن به استقلال واقعی به آرمان مبارزان نهضت مشروطیت و انقلاب اسلامی تبدیل شود.
منظوراز استقلال سیاسی آن است که یک کشور از جهت مدیریت سیاسی تابع یا متاثر از کشور دیگر نباشد. در این مفهوم استقلال و حاکمیت خارجی ادامه و مکمل حاکمیت داخلی است که به موجب آن دولت انحصارا ابتکار تعیین سرنوشت کشوررا بدون دخالت سایر دولتها داراست.
حاکمیت خارجی دولت، کشور مستلزم نفی هرگونه تبعیت یا وابستگی آن کشور در برابر دولتهای خارجی است. دولت، کشور دارای حاکمیت خارجی در روابط متقابل خود در سطح بینالملل با دولت کشورهای دیگر کاملا برابر است و به عنوان یک شخصیت حقوقی مستقل و برابر با دولتهای دیگر رفتار میکند.
اصل احترام به حاکمیت ملی کشورها اصلی است که درحقوق بینالملل پذیرفته شده و در اسناد بینالمللی نیز مورد تایید کشورها قرار گرفته است. در بند 4 منشور ملل متحد آمده، کلیه اعضاء در روابط بینالمللی خود از تهدید به زور یا استفاده از آن بر ضد تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری خودداری خواهند نمود.
آزادی، دومین واژه شعار مذکور آزادی است که یکی از مهمترین خواستههای مردم ایران در یک قرن اخیر بوده است و در جریان نهضت مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت نیز مطرح شد و درجریان پیروزی انقلاب اسلامی مردم با صدای رساتری آزادی و رهایی از بند نظام استبدادی را فریاد زدند.
آزادی حقی است که به موجب آن افراد بتوانند استعدادها و تواناییهای طبیعی و خدادادی خود را به کار اندازند، مشروط بر آنکه آسیب یا زیانی به دیگران وارد نسازند. آزادی در اسلام به معنای آزادی از هر قید و بند و از هرعبودیتی به جز عبودیت برای خدای سبحان است.
استقلال و آزادی در قانون اساسی جمهوری اسلامی
قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصول متعددی به جایگاه رفیع استقلال و آزادی اشاره دارد. "طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب" و "تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور" به عنوان یکی از برنامههای سیاسی دولت در قانون اساسی آمده است.
اصل نهم قانون اساسی نیز استقلال و آزادی را لازم و ملزوم یکدیگر دانسته و اجازه نمیدهد فرد یا گروهی به نام آزادی به استقلال کشور لطمه وارد کند یا برعکس به نام حفظ استقلال، آزادیهای مشروع را سلب کند.
در اصل نهم قانون اساسی چنین آمده است: "در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آن ها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی،به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند..."
در فصل سوم قانون اساسی اصول 19 تا 42 حقوق ملت درجلوههای مختلف بیان شده و آزادی افراد تا آن حد که به حقوق و آزادی دیگران و ارزشهای جامعه ضرری نرساند وسیعا مورد تاکید قرار گرفته است.
استقلال بدون آزادی، دوام نخواهد داشت و آزادی بدون استقلال، نیز بردگی و وابستگی است و این هر دو، تنها در سایه وحدت و حفظ تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران، قابل دفاع و حمایت است. جمهوری اسلامی
عبارت جمهوری اسلامی که جزیی از شعار مذکور است نیز یکی از مهمترین خواستههای مردم در جریان پیروزی انقلاب اسلامی بوده که این خواسته، بعدها در جریان تعیین نظام سیاسی جایگزین رژیم سلطنتی در 12 فروردین 1358 مورد تایید اکثریت ملت قرار گرفت.
جمهوری بیانگر شکل حکومت است که آن را از نظامهای سلطنتی و جمهوریهای ظاهری متمایز میسازد و بیانگر نقش مردم در تعیین زمامداران است.
واژه اسلامی نیز نظام سیاسی ایران را از سایر نظامهای جمهوری رایج در جهان متمایز میسازد. اسلامی بودن نظام به معنای حاکمیت ارزشهای اسلامی برتمامی امور کشور است و ولی فقیه، ولایت امر و امامت امت را برعهده میگیرد.
در باره اسلامی بودن امور در جمهوری اسلامی در اصل 4 قانون اساسی آمده است: "کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر این ها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق با عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر برعهده فقها شورای نگهبان است."
همچنین براساس اصل 57 قانون اساسی قوای حاکم در جمهور اسلامی ایران عبارتند از: "قوه مقننه، قوه مجریه، قوه قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت برطبق اصول آینده این قانون اعمال میگردند. این قوا مستقل از یکدیگرند."
امام خمینی (ره) رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در پاسخ به سوال خبرنگار فاینشنال تایم انگلیس که پرسید، دنیای غرب شناخت صحیحی از حکومت اسلامی شما ندارد، فرمود: "ما خواستار جمهوری اسلامی میباشیم. جمهوری، فرم و شکل حکومت را تشکیل میدهد و اسلامی یعنی محتوای آن فرم ، که قوانین الهی است."
در اصل اول قانون اساسی جمهوری اسلامی در باره نوع حکومت کشور آمده است: "حکومت ایران جمهوری اسلامی است که ملت ایران، بر اساس اعتقاد دیرینهاش به حکومت حق و عدل قرآن، در پی انقلاب پیروزمند خود به رهبری مرجع عالیقدر تقلید امام خمینی (ره)، در همه پرسی دهم و یازدهم فروردین ماه یکهزار و سیصد و پنجاه و هشت هجری شمسی با اکثریت 2 / 98 درصد کلیه کسانی که حق رای داشتند، به آن رای مثبت داد.
در اصل 4 قانون اساسی نقش محوری مردم در نظام جمهوری اسلامی و انتخاب زمامدران توسط آنان مورد تاکید قرار گرفته است: درجمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکا آرا عمومی اداره شود، از راه انتخابات، انتخاب رییس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همه پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین می گردد.
شعار "استقلال، آزادی،جمهوری اسلامی" یکی از مهمترین شعارهایی است که در جریان پیروزی انقلاب اسلامی مطرح شده و با قرار گرفتن در اصول مختلف قانون اساسی به یکی از مهمترین و ماندگارترین شعارهای انقلاب تبدیل شد.
در واقع این شعار ماهیت انقلاب و روح حاکم بر قانون اساسی جمهوری اسلامی است و در یک جمله میتوان گفت نظام جمهوری اسلامی تبلور شعار "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" است.
انتهای پیام/