با نگاهی به مصرف، واردات و تولید داخل به نظر نمیرسد شرایط بازار برنج به شکلی باشد که بتوان به آن «قحطی» یا حتی «کمبود» برنج گفت. اگر حداکثر مصرف سرانه داخلی که از سوی وزارت بازرگانی اعلام میشود یعنی همان ۴۲کیلوگرم در سال برای هر نفر را در نظر داشته باشیم، این یعنی بخش عمدهای از مصرف داخل از محل تولید داخل تامین شده است.
به
گزارش گروه بازار باشگاه خبرنگاران ، این روزها میل خرید کالاهای اساسی به خصوص برنج بین مردم بالا گرفته است. بخشی مهمی از این مساله به این برمیگردد که روند افزایش قیمت مردم را وادار به ذخیرهسازی روی بیاورند. این در حالی است که بررسی «شرق» نشان میدهد نه در روند تولید برنج و نه واردات آن اخلالی پیش نیامده و هر دو بر مدار طبیعیبودن چرخ میزنند. این فزونی گرفتن میل خرید کالاهای اساسی طی روزهای اخیر شاید این فرصت را برای یکسری واردکننده ایجاد کند تا به بهانه کمبود برنج دست به واردات بزنند تا به نیاز کاذب بازار جواب دهند.
شرق در اينباره نوشته است :برنج اگرچه یکی از محصولاتی است که جغرافیای ایران به خوبی ظرفیت کشت و تولید آن را دارد اما متاسفانه در سالهای اخیر همزمان با افزایش درآمدهای نفتی، به دلیل واردات گسترده برنج به کشور آسیبهای بزرگی به تولید داخلی وارد شده، اگرچه رهاورد این آسیب به تولید داخلی، پر شدن جیب واردکنندگان و فعالان بازار برنج وارداتی بود.
واحدهای بهرهبرداری شالیزارهای شمال به گفته دبیر انجمن برنج کشور در تیرماه امسال از ۱/۲ هکتار به ۷/۰ هکتار رسیده است. سود واردات برنج از تولید آن پیشی گرفته و البته سود ساخت و ساز هم برای کشاورزان از دست و پا زدن در شالیزارها بیشتر شده است. این اتفاقی بود که طی هشت سال گذشته بر سر تولید داخلی آمد. البته اگر چنین اتفاقی نمیافتاد، عدهای محدود نمیتوانستند در بازار واردات برنج وارد شوند و سود کلان به جیب بزنند. امروز و در دیماه، بر اساس آمارها به نظر نمیرسد کمبودی از نظر نیاز بازار به برنج وجود داشته باشد، با این حال در سال تولید ملی، واردکنندگان برنج نیاز به توجیه مناسبی برای افزایش قیمت برنج و تداوم آن دارند. این موضوع با نگاهی به چگونگی ترکیب واردات در سال گذشته روشنتر میشود، از آنجا که نزدیک به ۲۶درصد کل واردات برنج سال قبل به کشور در دیماه صورت گرفت، الان هم یک سال گذشته، اما بازهم در دیماه هستیم.
بالاترین و کمترین میزان مصرف برنج در کشور
وزارت صنعت، معدن و تجارت میزان سرانه مصرف برنج در ایران را حدود ۴۲کیلوگرم در سال میداند. این در حالی است که وزارت جهاد کشاورزی معتقد است میزان مصرف سرانه برنج در کشور نزدیک به ۳۲کیلوگرم در سال بوده است. جمعیت ایران هم اینک ۷۴میلیوننفر است. به بیانی اگر سرانه مصرف برنج در کشور را بر اساس اعلام وزارت صنعت، معدن و تجارت ۴۲کیلوگرم در سال در نظر بگیریم، بر این اساس میزان مصرف سالانه کل کشور برابر سهمیلیونو ۱۰۸هزارتن خواهد بود. حال اگر بر اساس اعلام جهاد کشاورزی، میزان سرانه مصرف برنج در کشور را برابر۳۲کیلوگرم در سال بدانیم، یعنی مصرف برنج کل کشور در یک سال برابر دومیلیونو۳۶۸هزارتن است. بر اساس آنچه گفته شد، بالاترین میزان مصرف (که وزارت صنعت، معدن و تجارت به آن معتقد است) سهمیلیونو۱۰۸هزارتن و پایینترین که وزارت جهاد کشاورزی به آن اعتقاد دارد برابر دومیلیونو۳۶۸هزارتن است، بر این اساس میتوان گفت میانگین مصرف برنج در سال بر اساس اعلام این دو وزارتخانه برابر دومیلیونو۷۳۸هزار تن است.
آمار تولید داخلی و واردات امسال
در آستانه بهمنماه باید گفت لااقل سهمیلیونو۲۰۰هزارتن برنج در کشور تولید و وارد شده؛ این رقم حتی از بالاترین میزان مصرف سرانه هم بالاتر است! بر اساس اعلام انجمن برنج ایران سال گذشته (۱۳۹۰) حدود دومیلیونو۳۰۰هزارتن برنج در کشور تولید شده است. تابستان امسال نیز که فصل برداشت برنج به شمار میرود هم چیزی در همین حدود برنج در کشور تولید شده است. از ابتدای امسال تا پایان آذرماه نیز نزدیک به ۹۰۰هزارتن برنج به کشور وارد شده است. (رقم دقیق: ۸۹۷ هزار تن) ارزش این واردات برابر ۸۸۴ میلیون دلار بوده که سهمی ۲۱/۲ درصدی از کل واردات را به خود اختصاص داده است. واردات برنج در ۹ماهه نخست سالجاری نسبت به مدت مشابه سال قبل از نظر وزن ۳۳/۳ و از نظر ارزش ۸/۱۸درصد افزایش نشان میدهد. این واردات از فروردین تا آذرماه سالجاری به ترتیب از کشورهای هند به وزن ۵۸۱ هزارتن و به ارزش ۶۰۴میلیوندلار، امارات متحده عربی به وزن ۱۳۹هزارتن به ارزش ۱۳۵میلیوندلار، پاکستان ۱۱۸هزارتن به ارزش ۹۶میلیوندلار و سایر کشورها به وزن ۶۰هزارتن به ارزش ۴۹میلیوندلار به کشور انجام شده است.
واردات برنج در دولت پر نفت
از سال ۱۳۸۵ به این سو، یعنی از همان سالهایی که جیب دولت با پول نفتگران قیمت پر شد، هر ساله وزارت بازرگانی قدیم و صنعت، معدن و تجارت جدید، میزان قابل توجهی برنج به کشور با توجیه ذخیرهسازی وارد میکند. در سال ۱۳۸۴ دولت احمدینژاد روی کار آمد. در همین سال ناگهان شاهد افزایش واردات برنج چه به لحاظ وزن و چه از نظر ارزش هستیم. در سال ۱۳۸۴ مجموعا ۶۴۰هزارتن برنج به ارزش ۲۱۴میلیوندلار به کشور وارد شده است. در سال۱۳۸۵ سیر صعودی افزایش واردات برنج به خصوص به لحاظ وزن مشاهده میشود. در این سال ۱۲۱۹هزارتن برنج به ارزش ۴۰۴میلیوندلار به کشور وارد شد. سال۱۳۸۶ است؛ دولت از طریق رسانهها به خاطر مسایل مربوط به تورم مورد سوال قرار میگیرد. سازمانهای دولتی مشغول پاسخ به انتقادها هستند؛ در همین حال واردات برنج اندکی کاهش مییابد، ۱۰۶۶هزارتن برنج به ارزش ۴۲۹میلیوندلار به کشور وارد میشود. اگرچه در اینجا واردات از نظر وزن کاهش داشته، اما به لحاظ ارزش رشد هم نشان میدهد! در سال آخر فعالیت دولت نهم، از مجلس گرفته تا اکثر نهادهای غیردولتی در حاکمیت به واردات بیرویه انتقاد دارند آنها در دفاع از تولید داخل خواهان آن هستند که دولت لااقل در زمینه محصولات کشاورزی واردات را کاهش دهد. با وجود این خواستهها واردات برنج در این سال از نظر وزن به هزارو۳۸۳تن و از نظر ارزش به ۷۹۰میلیوندلار میرسد. در سال ۱۳۸۸، دولت نهم به اتمام رسیده و اهالی دولت نهم، دیگر آسوده تکیه به صندلیهای خود در دولت دهم زدند. واردات برنج در این سال از نظر وزن اندکی کاهش دارد و به هزارو۲۸۷تن میرسد اما از نظر ارزش باز هم رشد دارد و به ۱۰۷۱میلیوندلار میرسد.
در سال ۱۳۸۹، مجموعا هزارو۸۷تن برنج به ارزش ۹۱۶میلیوندلار به کشور وارد شده است. در سال۱۳۹۰ نیز جمعا هزارو۵۱۶تن برنج به ارزش ۱۲۵۶میلیوندلار به کشور وارد شده است.
دعوای کشاورزان و بازرگانان
اگر خاطرتان باشد، اوایل دهه۸۰ چیزی در ایران به اسم برنج هندی و خارجی وجود نداشت برنج تایلندی معروف و یادگار دوران سخت دفاع مقدس بود، اما بعد از آن دیگر برنج خارجی آنقدرها در کشور فراوان نبود. بعد از سال۸۵ بود که برنجهای هندی در بستهبندیهای کارخانههای مواد غذایی به بازارهای داخلی عرضه شدند. واردات هم که رایگان اتفاق نمیافتد، مقدار قابل توجهی باید پول جابهجا شود. از آنجا که پول واردات باید به دلار باشد و در حال حاضر هم دلار تکنرخی نیست، موضوع کمی پیچیدهتر میشود. وزارت جهاد کشاورزی میگوید تولید داخل کاملا کفاف مصرف داخل را میدهد و وزارت بازرگانی میگوید چون تولید داخل پاسخگوی مصرف نیست، بنابراین باید برای تنظیم بازار و کنترل تورم برنج وارد کرد. ماجرای مصرف سرانه ۳۲کیلویی وزارت جهاد کشاورزی و ۴۲کیلویی وزارت بازرگانی هم یکی از مصادیق این دعواست.
افزایش قیمت یا کمبود؟
ارز دولتی یا همان دلار ارزان قیمت زمانی به واردات کالایی اختصاص مییابد که آن کالا برای کشور ضرورت داشته باشد. در سال۱۳۹۱ افزایش قیمت دلار شرایط خاصی را در کشور ایجاد کرد. بررسی جداول گمرک جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد از ابتدای امسال تاکنون به طور میانگین قیمت هر دلاری که برای واردات برنج اختصاص یافته است چیزی حدود هزارو۲۲۶تومان بوده است. اما در آذرماه این مبلغ برای هر دلار به تقریبا هزارو۹۵۰تومان رسیده است. هنوز آمار مربوط به دیماه انتشار نیافته است، اما طبیعتا افزایش ۵۹درصدی قیمت ارزی که برای واردات برنج اختصاص یافته است، میتواند روی قیمت برنج وارداتی اثرگذار باشد. اما در اینجا باید توجه داشت که این افزایش قیمت طبیعتا در مورد «برنج» اتفاق نخواهد افتاد؛ اولا تمام برنج وارداتی از فروردین تا آذرماه تنها ۲۸درصد بازار برنج را به خود اختصاص میدهد. دوما برنجی که در آذرماه به کشور با ارز هزارو۹۵۰تومانی وارد شده است، ۱۳درصد حجم برنج وارداتی در ۹ ماهه اول امسال را به خود اختصاص داده است. با این حال شاهد افزایش قیمت برنج ایرانی در بازار هم هستیم. اما این همه ماجرا نیست، به نظر میرسد جو روانی ایجادشده در بازار مصرف دلایل دیگری هم باید داشته باشد.
اوج واردات در دیماه
چرا حالا باید مردم به بازارها برای خرید برنج هجوم ببرند؟ چند موضوع را کنار هم بچینیم:
۱) کشاورزان و وزارت جهاد کشاورزی معترض واردات برنج هستند.
۲) عامل واردات برنج وزارت بازرگانی است.
۳) در شرایط فعلی واردات محدود شده و تنها اقلام ضروری (آن هم توسط دولت) امکان ورود به کشور را دارند.
۴) بخش بزرگی از فعالان بازار در زمینه برنج وارداتی فعالیت میکنند، بزرگی این بازار تنها در ۹ماهه اول امسال چیزی نزدیک به هزارو۲۰۰میلیاردتومان است (رجوع شود به جداول مربوطه در همین گزارش) و اگر قیمت ارز را آزاد حساب کنیم، بزرگی این بازار با دلار سههزارتومانی به چیزی نزدیک دوهزارو۶۰۰میلیاردتومان خواهد رسید. حال نگاهی داشته باشیم به وضعیت واردات برنج در سال گذشته. در سال۱۳۹۰ از مجموع یکمیلیونو۵۱۶هزارتن برنج وارداتی، ۶درصد آن در فروردینماه، ۷درصد در اردیبهشت، ۵درصد در خرداد، ۸درصد در تیر، ۹درصد در مرداد، ۷درصد در شهریور، ۶درصد در مهرماه، ۳درصد در آبان و ۵درصد در آذرماه به کشور وارد شده است.
اما در دیماه اتفاق جالبی افتاده است، از مجموع یکمیلیونو۵۱۶هزار تن برنج وارداتی در سال۱۳۹۰، چیزی نزدیک به ۲۶درصد آن یعنی ۳۹۲هزارتن در دیماه به کشور وارد شده است. در بهمن و اسفند هم به ترتیب ۹ و ۸ درصد باقیمانده به کشور وارد شدند. واردات برنج در ۹ماهه اول امسال از نظر وزن رشد بیش از سهدرصدی هم داشته، اما اگر فرض کنیم تا آخر سال، همان اندازه که سال قبل برنج به کشور وارد شده بود، بازهم وارد شود، یعنی چیزی نزدیک به ۶۱۸هزارتن دیگر باید طی سه ماه به کشور وارد شود. بیشک این واردات به توجیه مناسبی برای اختصاص ارز در شرایط فعلی نیاز دارد. قیمت هر کیلو برنج وارداتی در ۹ ماهه نخست سالجاری نسبت به زمان مشابه (به نرخ دلار) نزدیک به ۱۳درصد رشد داشته است. بررسی وزن و ارزش برنج وارداتی در ۹ماهه نخست امسال نشان میدهد میانگین قیمت هر کیلو برنج وارداتی از فروردین تا آذرماه برابر ۹۸/۰ دلار بوده است. یعنی واردات ۶۱۸هزارتن در خوشبینانهترین حالت به ۶۱۰میلیوندلار احتیاج دارد. اگر قرار باشد این ۶۱۸هزارتن باقیمانده برای رسیدن به میزان واردات برنج در سال۱۳۹۰ با دلار هزارو۹۵۰تومانی به کشور اتفاقی بیفتد اعتبار قابل توجهی نیاز است.
کمبود برنج بهانه واردات و گرانی
با نگاهی به مصرف، واردات و تولید داخل به نظر نمیرسد شرایط بازار برنج به شکلی باشد که بتوان به آن «قحطی» یا حتی «کمبود» برنج گفت. اگر حداکثر مصرف سرانه داخلی که از سوی وزارت بازرگانی اعلام میشود یعنی همان ۴۲کیلوگرم در سال برای هر نفر را در نظر داشته باشیم، این یعنی بخش عمدهای از مصرف داخل از محل تولید داخل تامین شده است. امسال هم در هفت ماهه نخست سالجاری برنج با دلار ارزانقیمت به کشور وارد شده و تنها در آذرماه شاهد افزایش نرخ دلار برای واردات برنج بودیم و شاید در زمستان امسال نیز نرخ دلاری که برای برنج وارداتی اختصاص مییابد شبیه آذرماه باشد. با این حال این تغییرات روی تمام بازار اثر نخواهد گذاشت، چرا که بخش عمدهای از نیاز مردم به برنج را تولید داخلی تامین میکند که تولید آن هم در تابستان امسال نسبت به سال قبل تفاوت چندانی نداشته است.