به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی «استاپ وار» در مقالهای به قلم « دیو لیندورف» در خصوص «بودجه هنگفت نظامی» نوشت: بودجه نظامی را تا50% میتوان کاهش داد و بدون اینکه به کسی لطمهای وارد شود: مردم در امریکا نمیدانند که هنوز امریکا درگیر جنگ است.
*هزینه نظامی امریکا برابر است با هزینه نظامی کل کشورهای جهان
در حال حاضر هزینههای نظامی امریکا و پولهایی که صرف جنگهای حاضر و گذشته میشود و نیز پرداخت سود بدهیهای جنگی و مراقبت از سربازان پیر و زخمی برابر است با هزینهای که کل کشورهای جهان صرف جنگ و ارتش خود میکنند. تقریبا 1.3 تریلیون دلار در هر سال از راه دریافت مالیات و گرفتن وام بدست میآید(50 درصد هر دلار مالیات فدرال صرف ارتش، دستگاههای و لوازم سرویسهای اطلاعاتی، مستمری سربازان بازنشسته و سایر هزینههای مربوط به امور نظامی میشود).
*کسری بودجه آمریکا برابر است با هزینههای نظامی او
این مسئله واقعا خندهدار است، تصور کنید که در این شرایط آمریکا میخواهد تا کسری بودجه خود را با افزایش مالیات یا حذف مخارج اجتماعی کاهش دهد. و این همه در حالیست که آمریکا در حال حاضر 1.3 تریلیون دلار کسری دارد(و این مقدار از درآمد مالیاتی آمریکا کمتر است). باید توجه داشت که این کسری دقیقا برابر است با مقدار هزینهای که امریکا سالانه صرف ارتش و امور نظامی/اطلاعاتی و مسایل مرتبط می کند.
*میزان بودجه سایر وزارتخانههای امریکا
در مقابل، بودجه دولت فدرال در سال 2012 حدود 870 میلیارد دلار را صرف مراقبتهای پزشکی، و همه برنامههای تحت حمایت وزارت بهداشت و خدمات انسانی کرده است. کل بودجه وزارت امور خارجه 56 میلیارد دلار است، که بخشی از آن در واقع صرف امور نظامی، مانند عملیاتهای اطلاعاتی و حفاظتی از سفارتخانهها و کنسولگریها میشود.
به وزارت کشاورزی 150 ملیارد دلار اختصاص مییابد که شامل برنامههای کمک غذایی از طرف دولت به نیازمندان است. هزینههای دولت فدرال برای آموزش تنها 10 ملیارد دلار در سال است. بیمه بازنشستگی بخشی از مالیات یا بودجه فدرال نیست، و این مبلغ از اعتبار صندوق تامین اجتماعی پرداخت میشود، که به نوبه خود از طریق مالیات بر مزد کارگران و کارفرمایان تامین اعتبار میشود.
*جبران کسری بودجه از راه حذف بودجههای غیرنظامی
برای جبران کسری بودجه احتمالا نمیتوان هیچ یک از این بودجههای غیر-نظامی را حذف کرد، کسری بودجهای که در سال حدود 1.3 تریلیون دلار است و در حال حاضر به 16.3 تریلیون دلار رسیده است. البته یقیناً ر به لحاظ نظری میتوان 50% از هزینههای بهداشت و رفاه، آموزش و پرورش، و نیز سایر بخشهای بودجه را حذف کرد، اما این حذف باعث تحمیل باری بر مردم شده و احتمال گسترش اعتراضات را افزایش خواهد داد.
*امکان حذف بودجه نظامی تا 50% بدون اعمال فشار بر مردم
از طرف دیگر، بودجه نظامی را میتوان تا 50% کاهش داد بدون آنکه به کسی لطمهای وارد شود! مردم در آمریکا به ندرت باخبر هستند که آمریکا در حال جنگ است. ما گاه به گاه درباره سربازی کشته یا هواپیمایی که سقوط کرده است چیزهایی میخوانیم، اما هیچ مدرکی دال بر اینکه ملت آمریکا در وضعیت جنگ قرار دارد در اختیار ما قرار داده نمیشود.
*کاهش کسری بودجه فدرال با کاهش فعالیتهای نظامی
اگر ارتش که سالی 160 میلیارد دلار از بودجه را به خود اختصاص میدهد اجازه پیدا میکرد که به این جنگها خاتمه دهد، و تمام پایگاههای نظامی پخش شده و دورافتاده خود را که در سال حدود 250 ملیارد دلار هزینه دارند، ترک کند و نیز عملیاتهای مخصوص نظامی خود را کاهش دهد، عملیاتهایی که در حال حاضر نزدیک به 70.000 نفر نیرو و حدود 10 میلیارد دلار هزینه را به خود اختصاص داده است، و نیز نیروهای هستهای استراتژیک خود را حذف کند یا کاهش دهد، چیزی که حدود 60 میلیارد دلار در سال هزینه دارد، و ناوگان هوایی خود را که گروههای نبرد را جابهجا میکنند تعطیل کند، ناوگانی که 100 میلیارد دلار در سال هزینه خواهد داشت، به تنها چیزی از امنیت آمریکا کاسته نمیشود، بلکه کسری بودجه فدرال نیز به 600 میلیارد دلار در سال کاهش پیدا میکند. مبلغی که قرار است طی دورهای ده ساله طی فرایندی به نام "صخره مالیاتی" میسر شود.
*مردم خواهان پایان بخشیدن به اقدامات نظامیآمریکا هستند
در شکل واقعی دموکراسی، سیاستمداران و احزاب سیاسی میتوانند خواستار پایان بخشیدن به اقدامات نظامیآمریکا و حذف هزینههایی که از این اقدامات حمایت میکنند باشند. همان چیزی که نظر سنجیها نشان میدهند مردم امریکا خواستار آن هستند، اگر چه کسی در دولت خواهان چنین کاری نیست، و اگرچه حذف هزینههای نظامی توسط رسانههای همدست دولت امری سیاه جلوه داده میشود.
* مناظره کاذب میان دموکراتها و جمهوریخواهان
در عوض، آنچه به مردم آمریکا نشان داده میشود مناظره کاذب میان دموکراتها و جمهوریخواهان، و میان کاخ سفید و جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان است، و همه این مناظرهها درباره کلیه بودجهها به غیر از بودجه نظامی است. در این "مناظره" اساسا موضع جمهوریخواهان جبران کسری بودجه غیرنظامی با کاهش «هزینههای اجتماعی» است و دموکراتها خواهان حذف "برخی" از هزینهها اجتماعی هستند و ترجیح میدهند که مالیاتها نیز افزایش یابند.
* کاهش هزینه برنامههای اجتماعی فاجعه بار خواهد بود
این بدان معناست که کاهش هزینه برنامههای اجتماعی فاجعه بار خواهد بود و حتی میتواند منجر به اخراج معلمها، کاهش بهداشت، گرسنگی، سقوط پلها شود و حتی موجب شود که برخی از اقشار کم درآمد نتوانند به دانشگاه بروند. و حتی ممکن است منجر به بیخانمانی برخی از آمریکاییها، مانند جانبازان جنگی، شوند.
هیچکس این وضع را نخواهد پذیرفت. ما در حال حاضر از حذف این بودجهها در عذابیم. و اگر مالیاتها به همین منوال افزایش پیدا کنند هیچ کس جز ثروتمندان قادر به پرداخت مالیات نخواهند بود، ثروتمندانی که با راههای مختلف فرار از مالیات مانند بانکداری دریایی آشنا هستند.
*تنها راه جبران کسری بودجه
واقعیت این است که واقعا تنها یک راه برای برطرف کردن کسری بودجه فزاینده بدون آنکه به مردم آسیبی وارد شود وجود دارد؛ و آن کاهش هزینههای نظامی و پایان دادن به نظامیگری کشور و امپریالیسم است.
*امریکا نیازی به این هزینهها ندارد
همانطور که «مایکل گراول» ، سناتور مشهور سابق آلاسکا ، در آغاز گفتگوی تلویزیونی خود درباره بحث دموکراتیک ریاست جمهوری اولیه در سال 2008 گفت: امروز آمریکا هیچ دشمنی ندارد. هیچ ملتی تهدیدی برای امریکا محسوب نمیشود، و امریکا ارتشی دارد که در جهان نظیر ندارد، و مردم تا دندان مسلح هستند. امریکا لازم نیست که بیش از 1 تریلیون دلار- دست کم برای دفاع- هزینه کند. بدون این هزینهها نیز کشور امنیت خواهد داشت، و حتی اگر از کشتار مردم در جهان دست بردارد و دشمن سازی نکند این امنیت بیشتر خواهد شد، حتی اگر ارتش یک دهم اندازه فعلی خود باشد.
* امریکا توان پرداخت هزینهای اضافه را دیگر ندارد
زمان برای مناظرهای واقعی درباره حذف بودجه نظامی امریکا فرارسیده است. و حتی موعد این کار سر رسیده است. اگر اکنون به این موضوع پرداخته نشود در نهایت مجبور به این کار خواهیم بود، چراکه که امریکا دیگر توان پرداخت هزینهای اضافه برای جنگ را نخواهد داشت.