تعریف تحریم
تحریم، تدابیر قهرآمیزى است که توسط کشور یا گروهى از کشورها، علیه کشورى که به قوانین بینالمللى تجاوز کرده یا از معیارهاى اخلاقى مقبول تخطى کرده باشد، اعمال مىشود. هدف تحریمکننده (یا کنندگان) آن است که کشور متخلف را مجبور کنند تا دست از اعمال خود بردارد یا لااقل براى پایان دادن به رفتار غیرقابل قبول خود پشت میز مذاکره بنشیند.(1)
از سوى دیگر، چنان که در مقدمه گفته شد، بسیارى تحریمها جنبه شخصى داشته و کشورهاى توسعه یافته، به خصوص ایالات متحده آمریکا، تحریمهاى فراوانى را نسبت به کشورهایى که در گروه دوستانش قرار نمىگیرند، لحاظ مىکنند. از جمله این کشورها، ایران اسلامى است که از انقلاب اسلامى، همواره در تحریمهاى شدید اقتصادى و سیاسى غرب و آمریکا بوده است.
انواع تحریم
تحریمهاى غیراقتصادى
این تحریمها معمولا پیش از تحریمهاى اقتصادى آغاز مىشود و هدف آن، ترغیب کشور هدف، به تغییر سیاست مورد نظر است. تحریم غیراقتصادى، بسته به نوع کشور و شرایط موضوع متفاوت است؛ ولى مىتواند موارد زیر را در برگیرد:
1. لغو ملاقاتهاى چند جانبه؛
2. خوددارى از اعطاى ویزا؛
3. کاهش سطح نمایندگىهاى سیاسى؛
4. جلوگیرى از عضویت کشور هدف در سازمانهاى بینالمللى؛
5. مخالفت با میزبانى کشور هدف براى میزبانى نشستهاى بین المللى؛
6. خوددارى از کمکهاى مالى و مساعدتهاى رسمى (این مورد به خصوص در مورد کشورهاى فقیر اعمال مىشود)؛
7. قطع ارتباطات تلفنى، رادیویى، و حمل و نقل هوایى، دریایى و زمینى.(2)
تحریمهاى اقتصادى
تحریم اقتصادى، اقدام برنامهریزى شده یک یا چند دولت، از طریق محدود کردن مناسبات اقتصادى، براى اعمال فشار بر کشور هدف، با مقاصد مختلف سیاسى است.تحریم اقتصادى، اغلب جایگزین جنگ و اعمال قوه قهریه تلقى مىشود. مقصود از مناسبات اقتصادى نیز همه انواع روابط اقتصادى، اعم از تجارى و مالى است. کشورهاى مختلف از تحریمهاى محدود اقتصادى، براى مقاصد سیاسى خود علیه کشورهاى هدف استفاده مىکنند؛ ولى در بیشتر موارد این نوع تحریم کم اثر بوده است.
تحریمهاى همه جانبه از سوى سازمانهاى بینالمللى نیز به ندرت صورت گرفته است. جامعه ملل که در فاصله میان دو جنگ جهانى اول و دوم، زمام هماهنگى امور جهان را بر عهده داشت، تنها چهار بار به تحریم یا اعمال تحریم علیه کشورى مبادرت ورزید که تنها دو بار آن موفق بود. در واقع جامعه ملل نتوانست، با بهرهگیرى از ابزار تحریم، مانع حمله موسولینى به اتیوپى و تصرف آن کشور، در سالهاى 1935 و 1936 شود.
سازمان ملل متحد قبل از تحریم عراق، در سال 1990، تنها دو بار دست به تحریم همه جانبه زد، یکى علیه رودزیا در سال 1966 و دیگرى تحریم تسلیحاتى همه جانبه علیه آفریقایى جنوبى در سال 1977. در این تحریمها، هدف یا تنبیه است، یا بازدارندگى یا تغییر رفتار. نکته بسیار مهم و جالب اینکه تحریم، به سیاست داخلى، تامین نظر گروهها و به دست آوردن راى معطوف است. صاحبنظران نمونه این امر را تحریم چین از سوى آمریکا و اروپا، به دلیل ناآرامىهاى میدان تیانآنمن مىدانند. هدف دولت آمریکا از این تحریم تنها نشان دادن خود به عنوان دولتى حامى حقوق بشر بود.(3)
آمریکا، بیشترین اعمال تحریم
آمریکا بیش از هر کشور دیگر از حربه تحریم بهره جسته است. دولت کلینتون به تنهایى 35 کشور را به صورت یک جانبه تحریم کرد. این 35 کشور 42 درصد جمعیت جهان را شامل مىشدند و مصرف کننده 19 درصد صادرات جهان بودند. آمریکا خود از تحریمهاى اعمال شده، زیانهاى زیادى دیده است. طبق برآورد بنیاد هریتیج، تحریم اقتصادى 26 کشور جهان، صادرات آمریکا را 19میلیارد دلار کاهش داد و 200 هزار شغل را در بخش صادرات از بین برد و کارگران بخش صادرات به لحاظ دستمزد یک میلیارد دلار ضرر کردند. (4)
تحریم اقتصادى براى هدفهاى استراتژیک، با تحریم براى سایر منافع اقتصادى یا غیر استراتژیک تفاوت دارد. زیرا تحریم براى هدفهاى استراتژیک، معمولا جایگزین گزینه جنگ مىشود، از اینرو هزینه اقتصادى آن به مراتب از جنگ کمتر و براى کشور یا کشورهاى اعمال کننده، کاملا قابل توجیه است.گذر به تحریمهاى اقتصادى براى هدفهاى استراتژیک، معمولا چهار مرحلهاى است: نخست تشویق کشور هدف به صورت خصوصى و از راه مذاکره دو جانبه؛ دوم درخواست علنى از کشور هدف و اعلام عمومى آن؛ سوم مشورت با متحدان خود براى اقدامهاى بعدى و اقدام نظامى در صورت نیاز و چهارم آغاز تحریم از سطح غیراقتصادى.(5)
هزینههاى تحریم
هزینههاى تحریم اقتصادى، بسته به نوع تحریم متفاوت است. چنانچه تحریم به صورت یکجانبه از سوى یک کشور انجام شود، اثربخشى تحریم کمتر است و به همین نسبت اگر تحریم از سوى چند کشور یا شوراى امنیت سازمان ملل اعمال شود، اثربخشتر است. همان گونه که اشاره شد، تحریمهاى همه جانبه شوراى امنیت بسیار نادر است؛ ولى اگر اعمال شود، تاثیر آن بسیار جدى است.
در واقع نباید تحریمهاى یک جانبه را از نظر هزینه، با تحریمهاى شوراى امنیت مقایسه کرد. در تحریمهاى یک جانبه هزینه واردات و صادرات افزایش مىیابد و کالاهاى صادراتى، قدرت رقابت خود را از دست مىدهند و واردات نیز گرانتر مىشود و در نتیجه، با مقدار معینى سرمایه، کالاى کمترى وارد کشور مىشود. در صورتى که تحریم ادامه یابد، بر تخصیص منابع تاثیر منفى نهاده، در نتیجه ساختار اقتصاد آسیب خواهد دید. در بخش مالى نیز تحریم موجب افزایش نرخ بهره و افزایش هزینههاى تامین مالى میان مدت و بلندمدت، نه تنها دشوارتر، بلکه حتى در برخى موارد، اساسا قطع مىشود.(6)
تاریخچه تحریم ایران
ایران در دو سده اخیر، با تحریمهاى فراوانى روبرو بوده است. در دوران قاجار، با توجه به وابستگى اقتصادى مناطق شمالى ایران به اقتصاد و شبکه حمل و نقل روسیه، روسها از تحریم اقتصادى علیه ایران، به مثابه ابزارى براى پیشبرد اهداف سیاست خارجى خود بهره مىبردند. در زمان نخستوزیرى دکتر مصدق و به خصوص در نهضت ملى شدن صنعت نفت، دولت انگلیس، از تحریم اقتصادى براى تغییر مواضع دولت ایران استفاده کرد.
در سالهاى پس از پیروزى انقلاب اسلامى و پس از ماجراى تسخیر سفارت آمریکا در سیزدهم آبان 1358، ایران با تحریمهاى تجارى و اقتصادى آمریکا و متحدان اروپایىاش مواجه شد. با آزاد شدن گروگانهاى آمریکایى در 30 دى 1359، دولتهاى اروپایى، از ادامه تحریم ایران دست کشیدند؛ اما آمریکا برخلاف تعهدات خود در بیانیههاى الجزایر، مبنى بر لغو تحریم و مداخله نکردن در امور داخلى ایران، با مسدود کردن دارایىها و امتناع از تحویل تجهیزات نظامى خریدارى شده ایران، همچنان به اعمال تحریم در مقیاسى گستردهتر ادامه مىدهد.
تحریمهاى اعمال شده توسط آمریکا بر ایران
تحریمهاى آمریکا علیه ایران، به دلیل آنکه خصلتى یکجانبه و گاهى فراسرزمینى دارد، اصول حقوق بینالملل عمومى، مانند اصل حق توسعه و اصل دخالت نکردن در امور داخلى دیگر کشورها را نقض مىکند و با تعهدات عهدنامهاى آمریکا با ایران، از جمله عهدنامه مودت در 1334ش و بیانیههاى الجزایر ناسازگار است. تحریمهاى اعمال شده از سوى آمریکا علیه ایران از زمان ریاست جمهورى جیمى کارتر، تا به امروز بدین قرار است:
1.تحریمهاى کارتر
کارتر، بلافاصله پس از تسخیر سفارت آمریکا، در نوامبر سال 1979 م، با صدور اعلامیه شماره 4702، واردات نفت از ایران را ممنوع کرد. ده روز بعد، با صدور دستور اجرایى شماره 12170، همه دارایىهاى بانک مرکزى و دولت ایران مسدود شد. کارتر بار دیگر، در اوایل سال 1980 م، با صدور دستور اجرایى شماره 12205 صادرات به کشورمان و نیز معاملات مالى با ایران را تحریم کرد. همچنین براساس دستور اجرایى شماره 12211 واردات از ایران به کلى ممنوع شد و مسافرت اتباع آمریکا به کشورمان ممنوع گردید، پس از امضاى توافقنامه الجزایر، آمریکا همه دستورهاى اجرایى فوق را به جز دستور انسداد دارایىها ملغى کرد. (7)
2.تحریمهاى ریگان
پس از انفجار مقر نظامیان آمریکا در بیروت که در سال 1983 صورت گرفت، ریگان در ژانویه 1984، ایران را حامى تروریسم نامید. یک سال بعد، آمریکا میزان کمکهاى خود را به سازمانهاى بینالمللى، به اندازه منابع مالى اختصاص داده شده آنها کاهش داد. در سال 1988 نیز طى بخشنامهاى، از همه مدیران آمریکایى عضو سازمانهاى بینالمللى خواسته شد، تا به تقاضاهاى ایران براى دریافت وام یا تامین مالى راى منفى دهند و با آن به طور جدى مخالفت کنند.آمریکا در سال 1986، براساس قانون کنترل صادرات تسلیحات، ایران را از دریافت تسلیحات و قطعات یدکى محروم کرد. در اکتبر 1987 به بهانه حمایت ایران از تروریسم بینالمللى و براساس یک دستور اجرایى، انواع واردات از ایران، از جمله نفت تحریم شد.(8)
3. تحریمهاى بوش پدر
در سال 1992 میلادى، قانونى تحت عنوان قانون عدم اشاعه تسلیحات ایران وعراق به تصویب مجلسین ایالات متحده رسید. براساس این قانون، تحریمها شامل اقلامى مىشد که استفادههاى دو منظوره براى مقاصد تسلیحاتى داشتند. علت گنجاندن ایران در این قانون، گزارش سازمان سیا، مبنى بر این بود که ایران دو میلیارد دلار براى تولید سلاحهاى کشتار جمعى اختصاص داده است. (9)
4.تحریمهاى کلینتون
ایالات متحده آمریکا، در دوران ریاست جمهورى کلینتون، یکصد و شصت و یک تحریم اقتصادى، علیه 35 کشور جهان اعمال کرد. این آمار بیشترین رقم استفاده از تحریم اقتصادى علیه کشورهاى دیگر، در تاریخ آمریکاست. جمعیت این 35 کشور، به هنگام اعمال تحریمها، بالغ بر 2/3 میلیارد نفر بود. این کشورها همچنین 790 میلیارد دلار از صادرات جهان را خریدارى مىکردند.
از نگاه صاحبنظران سیاست تحریم کلینتون دو علت دارد: نخست پایان جهان دو قطبى است که میدان را براى اعمال مجازاتهاى یک طرفه آمریکا کاملا باز مىگذاشت و دیگرى در اختیار داشتن اکثریت هر دو مجلس آمریکا از سوى جمهورىخواهان که موجب گردید تا کلینتون با فداکردن سیاست خارجى براى رسیدن به مقاصد داخلى خود به تمامى تحریمهاى پیشنهادى از سوى گروههاى تندرو جمهوریخواه تن دهد.
در 15 مارس 1995، کلینتون با صدور دستور اجرایى شماره 1257، کمک به توسعه منابع نفتى ایران را ممنوع کرد. این دستور تنها 10 روز پس از امضاى قرارداد شرکت بزرگ نفتى کونکو با ایران صادر شد؛ هرچند که گفته شد، دلیل انتخاب کونکو از سوى ایران، تسهیل روابط اقتصادى با آمریکا بود. با تداوم فشار کنگره، دو ماه بعد، کلینتون دستور شماره 12959 را صادر کرد که به موجب آن، هر نوع رابطه تجارى و مالى و نیز سرمایهگذارى در ایران ممنوع اعلام شد.
بر این اساس، ایران به عنوان تهدیدى فوقالعاده براى امنیت ملى، سیاست خارجى و اقتصاد آمریکا اعلام گردید. این تحریم داراى جنبههاى تسرى تحریم فراتر از مرزهاى آمریکا نیز بود. چرا که بر اساس آن، شرکتهاى آمریکایى از هرگونه فعالیت اقتصادى و تجارى با ایران منع شدند و صادرات کالاهاى آمریکایى یا کالاهاى خارجى با محتواى آمریکایى به ایران ممنوع گردید.
بهانه این تحریم، حمایت ایران از تروریسم بینالمللى و تولید سلاحهاى کشتار جمعى عنوان گردید. با فشارهاى لابى یهودیان آمریکا که در انجمنى به نام آىپک جمع هستند، سناى آمریکا طرحى را به سرپرستى سناتور داماتور ارائه داد که بعدها به قانون ایلسا معروف شد. قانون ایلسا در سال 1996 و با وجود تشدید تحریمهاى پیشین بر ایران به تصویب رسید. در آخرین مراحل تصویب و به پیشنهاد سناتور کندى، لیبى نیز مشمول این قانون قرار گرفت. (10)
این قانون، اعمال مجازات علیه شرکتهاى خارجى را که در ایران سرمایهگذارى کردهاند، پیش بینى مىکرد. تنها استثنا در آن اجازه دادن به مدیران شرکتهاى خارجى مشغول در ایران براى مسافرت به آمریکا بود. همچنین به رئیس جمهور آمریکا اختیار داده شد، برخى شرکتهاى خارجى را به شرط آنکه هیچگونه مساعدتى به سیاست به اصطلاح حمایت از تروریسم ایران و تولید سلاحهاى کشتار جمعى نکنند، از تنبیه مستثنى کند.
5. تحریمهاى جرج دبلیو بوش
گرچه انتظار مىرفت که به علت روابط نفتى بوش و چنى، بسیارى تحریمهاى یک جانبه آمریکا لغو شود؛ ولى فعالان لابى آى پک توانستند، با نفوذ خود، موجب تمدید قانون ایلسا، در سال 2001 شوند. چنى و پاول در این خصوص با یکدیگر اختلا ف نظر داشتند.سرانجام چنى با ارائه گزارشى مبنى بر لزوم استفاده از ابزار تحریم، موجبات تمدید قانون را فراهم کرد؛ اما این بار بوش آن را براى دو سال تمدید کرد؛ گرچه این خود مىتوانست، علامتى براى آینده باشد؛ اما با وقوع حادثه 11 سپتامبر، احتمال تمدید نشدن قانون یکسره از میان رفت.(11)
6. تحریمهاى باراک اوباما
با روى کار آمدن اوباما و شعارهاى تغییر در سیاست خارجى خود در قبال ایران، امید قطع تحریمهاى آمریکا علیه ایران وجود داشت، اما با ادامه تصویب و تایید قطعنامهها و مصوبههاى کنگره ایالات متحده آمریکا توسط اوباما، بار دیگر این روند ادامه یافته بر روند تحریمهاى ایران افزوده مىشود و هرباره توسط آمریکایىها تمدید مىشود.(12)
جمعبندى
با این توضیحات مىتوان گفت که تحریمهاى موجود در جهان، کاملا غیرمنطقى بوده و همگى ناشى از سیاستهاى استبدادى ایالات متحده آمریکا و هم پیمانانش است؛ سیاستى که خروج از آن و آسیب ندیدن کشورى به واسطه آن، مستلزم وجود دوستى و نزدیکى به این قدرتهاست. جمهورى اسلامى ایران در دهههاى پس از انقلاب اسلامى، با توجه به سیاستهاى ضدامپریالیستى و ضداستعمارى خویش، همیشه قربانى خواستههاى ظالمانه آمریکا گردیده است و از این راه سالانه میلیاردها دلار خسارت اقتصادى را متحمل مىگردد.
پىنوشت :
1. آقابخشى على، افشارىراد مینو، فرهنگ علوم سیاسى، مرکز مطالعات و مدارک علمى ایران، تهران، 1374، ص 213.
2. روحانى، زهرا، توسعه نیافتگى جهان سوم و استثمار غرب، قم، نشر پارسایان، 1381، ص 34
3. همان، صص 61 الى 70.
4. موسوى، محمد على، تاریخ سلطه آمریکا بر اقتصاد جهانى، تهران، فروزش، 1386، ص 230
5. همان، ص 233.
6. راجر دال، محدودیتهاى اقتصادى کامیابىهاى سیاسى، ترجمه مهین دخت افراسیابى، تهران، علوم نوین، 1385، ص 41.
7. شاهینى سهیل، چالشهاى اقتصادى ایران و آمریکا در بعد از انقلاب، تهران، نشر آگه، 1388، ص 79
8. همان، ص 103.
9. همان، ص 108.
10. همان، ص 115.
11. همان، ص 121.
12. همان، ص 143.
مرتضی اشرافی