به گزارش
حوزه احزاب باشگاه خبرنگاران، جبهه پايداري انقلاب اسلامي به مناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه بيانيهاي صادر كرد.
متن بيانيه به شرح زير است:بسمه تعالي
27 آذرماه، سالروز شهادت دانشمند فرهيخته شهيد دكتر مفتح، يادآور آرمان هاي رفيع امام راحل عظيم الشان (ره) در حوزه علم و دانش و پيوند حوزه و دانشگاه است.
شهيد مفتح، بنا به فرموده مقام معظم رهبري آئينه وحدت و همراهي دانشجو و طلبه و حوزه و دانشگاه بود كه با برقراري ارتباطات گسترده و موثر با جوانان دانشجو، به تبيين و تبليغ مباني ديني در فضاي دانشگاه ها پرداخت و الگويي كارآمد در اين مسير از خود به يادگار گذاشت.
اكنون پس از گذشت حدود 33 سال از شهادت آن شهيد بزرگوار و در اين مقطع از حيات ارزشمند انقلاب اسلامي، توجه به موارد ذيل در قلمرو علوم اسلامي و در خصوص وحدت حوزه و دانشگاه ضروري به نظر ميرسد:
سالروز وحدت حوزه و دانشگاه، صرفا يك رويداد تاريخي نيست كه در 27 آذرماه سال 58 محبوس مانده باشد؛ بلكه آرمان وحدت حوزه و دانشگاه، يك جريان مستمر و هميشگي و همراه با افق آينده انقلاب اسلامي است؛ لذا در هر مقطع زماني، مخاطبان خود را در رابطه با اين وظيفه تاريخي مورد سوال قرار مي دهد و همگان بايستي نسبت خود را با آن معلوم نمايند.
در حقيقت سالروز وحدت حوزه و دانشگاه، نمادي براي به فراموشي سپرده نشدن اين اصل ديني و انقلابي است كه پيشرفت واقعي در كشور ميسر نميگردد، مگر آنكه دو نهاد ارزشمند حوزه و دانشگاه، دوشادوش يكديگر به حل مسائل اساسي حال حاضر بپردازند و با رويكردي عالمانه، ظرفيتهاي نخبگي جامعه را در راه تعالي و سعادت مردم به كار گيرند.
مسئله علم و دين و وحدت حوزه و دانشگاه، مولود انقلاب اسلامي است و همچنان كه انقلاب اسلامي جهان حاضر را در عرصه هاي گوناگون سياسي،اجتماعي، اقتصادي و ... به چالش كشيده است، در عرصه هاي علمي – به ويژه علوم انساني- نيز داراي مباني عميق نظري و فكري است كه مي تواند و بايد دريچه هاي جديدي را به روي جهانيان باز نمايد.
جهان غرب به واسطه رويكرد اومانيستي و مادي گرايانهاي كه در پيش گرفته، هرگونه ارتباط علوم و دانش با عنصر دين را سم مهلك رشد و ترقي بشريت معرفي ميكند و با سوء استفاده از تجربه تلخ تاريخي حاكميت اربابان كليسا بر شوون اجتماعي، به ميان كشيده شدن هرگونه بحثي را در خصوص علم ديني، ارتجاع و واپس گرايي دانسته و به شدت با آن برخورد مينمايند.
با اين وضعيت، سخن يه ميان آوردن از وحدت حوزه هاي علميه ديني و دانشگاهها، حرفي دقیق و بر خلاف جريان تحميلي غرب بر جهان حاضر است كه ظرفيتهاي نرم افزاري كم نظيري را جهت نشر حقايق و صدور انقلاب اسلامي به خارج از مرزهاي جغرافيايي فراهم مينمايد.
مواضع و ديدگاههاي اساتيد و نخبگان خارجي در اين خصوص، خود مويد اين حقيقت است كه هرجا ما مباني گفتمان انقلاب اسلامي را به درستي و با ابزارهاي صحيح به مخاطبان ارائه نموديم، مورد استقبال و مقبوليت قرار گرفته است.
امروز كه در دهه چهارم از حيات پر برکت انقلاب اسلامي قرار داريم، با ابتكار و مجاهدتهاي رهبر فرزانه انقلاب اسلامي، شعار پيشرفت و عدالت به خواست ملي و گفتمان فراگير جامعه تبديل گشته است و مطالبات مردمي عموما با محوريت اين گفتمان طرح ميگردد.
مسلم است كه مراد از پيشرفت وعدالت، صرفا بعد سخت افزاري آن نيست؛ چه اينكه در اين صورت، در بهترين حالت ما راهي را خواهيم رفت كه جهان غرب چندين سال است كه در آن مسير حركت مي نمايد؛ راهي كه جز به سلطه سرمايه داران و اقليتي متمول و ثروتمند بر اكثريتي محروم منجر نمي شود و تبعات جبران ناشدني همچون گسست نسل ها، فروپاشي بنيان خانواده، كم رنگ شدن و يا از بين رفتن ارزش هاي اخلاقي و رواج بي بند و باري، خشونت و آدم كشي و هزاران نقص و كمبود ديگر كه جهان غرب هم اكنون از آن رنج مي برد را با خود به همراه خواهد داشت.
در حقيقت پيشرفت در گفتمان انقلاب اسلامي داراي بعد نرم افزاري و علمي قوي و متناسب با اهداف و آرمانهاي انقلاب است كه جز از راه وحدت حوزه و دانشگاه و علمِ ديني حاصل نميگردد.
دانش برخاسته از آموزه هاي وحياني و ديني، ريشه در نظم عالم هستي دارد و ضمن آنكه به حل نيازهاي مادي و معنوي بشريت مي پردازد، هيچگونه آسيبي به مناسبات طبيعي و اجتماعي جهان وارد نمي كند، بلكه به شكوفا شدن پتانسيل هاي طبيعي عالم منجر مي گردد؛ به اين معنا وحدت حوزه و دانشگاه، شرط لازم كارآمدي نظام جمهوري اسلامي در دهه چهارم استقرار خود است.
امروز پس از گذشت حدود 33 سال از شهادت شهيد مفتح، بايستي عملكرد نهاد ها و حوزه هاي حاكميتي و غير حاكميتي در تحقق وحدت حوزه و دانشگاه بررسي شده و نقاط قوت و ضعف و موانع پيش روي آن مورد تحليل و ارزيابي قرار گيرد.
اساتيد حوزه و دانشگاه، طلاب و دانشجويان، وزارتخانهها و دستگاههاي دولتي مرتبط، صدا و سيما و ساير رسانهها، شورايعالي انقلاب فرهنگي و ... همه و همه در ميزان تحقق يا عدم تحقق وحدت حوزه و دانشگاه نقش دارند و بايستي پاسخگوي نقش و كاركرد خود در اين زمينه باشند.
البته عناصر مذكور نسبتهاي يكساني با مقوله وحدت حوزه و دانشگاه ندارند و يقينا برخي عناصر همچون حوزويان و دانشگاهيان و نهادهاي حاكميتي نقش مهم تري را ايفاء مي كنند؛ لكن در عموم عناصر فوق، چند رويكرد كلي نسبت به بحث وحدت حوزه و دانشگاه وجود دارد.
صرف نظر از مخالفين وحدت حوزه و دانشگاه كه بحث جداگانه اي دارد، دسته اول جريانات و افرادي هستند كه در دستگاهها و نهادهاي متولي داراي نقش و مسئوليت می باشند ،اما متاسفانه مرعوب از هجمه ها و فضا سازي دشمنان، رويكرد انفعالي و سكوت در پيش گرفته اند و حركت موثر و مثبتي را انجام نداده و اميدي به حصول نتيجه در اين خصوص ندارند.
دسته دوم كه شايد حائز كميت بيشتري باشند، جريانات و افرادي هستند كه به اصل آرمان وحدت حوزه و دانشگاه معتقد اند، لكن داراي عزم و اراده جدي براي پيگيري مسئله و تدوين و اجراي برنامه هاي عملي در اين خصوص نيستند.
دسته سوم، نخبگان حوزوي و دانشگاهي و مسئولين انقلابي اي هستندكه داراي دغدغه و انگيزه و اهتمام جدي به مسئله وحدت حوزه و دانشگاه هستند و در حد بضاعت خود به موضوع وحدت حوزه و دانشگاه ورود پيدا كرده اند؛ البته اقدامات اين دسته جوابگوي نيازها و اقتضائات كنوني نيست و خلاءهاي جدي در اين خصوص وجود دارد.
در پايان جبهه پايداري انقلاب اسلامي ضمن گراميداشت ياد و خاطره شهيد مفتح و سالروز وحدت حوزه و دانشگاه، بار ديگر ضمن تجديد پيمان با آرمانهاي الهي امام راحل (ره) توجه آحاد علماء و اساتيد و طلاب و دانشجويان محترم را به اصل انكارناپذير لزوم همكاري و همراهي و وحدت حوزه و دانشگاه جلب مينمايد و مصرانه از مسئولان و متوليان امر ميخواهد كه با برنامه ريزي و اقدام موثر،گامهاي عملي در راستاي اين خواست تاريخي ملت و ولايت بردارند.
والعاقبه للمتقين
جبهه پايداري انقلاب اسلامي
انتهاي پيام/