به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران ارومیه ، دریاچه ارومیه در طول زمان به دلایل مختلف دارای نام و نشان بزرگی برای مردم منطقه و دانشمندان حوزه آب و خاک جهان بوده است.
این محیط آبی که در بر دارنده چندین تالاب و جزیره کوچک و بزرگ است به نوعی تداعیگر نحوه برخورد انسان با طبیعت بوده و یکی از زیباییهای خدادادی در داخل ایران اسلامی به شمار میرود که به عنوان دومین دریاچه شور جهان پس از بحرالمیت شناخته میشود.
دریاچه ارومیه نه تنها برای مردم ارومیه و آذربایجانغربی بلکه برای مردم ایران و حتی سایر نقاط جهان نیز دارای اهمیت خاصی در ارتباط با درمان بیماریهای پوستی به شمار میرفت، اما در سالهای اخیر مدیریت نادرست آبهای روان به سوی این دریاچه و همچنین عدم استفاده صحیح مردم از توانمندیهای دریاچه سبب بروز اتفاقات ناگوار بسیاری در بخشهای مختلف آن شده و روند خشکسالی زیستبوم زنده منطقه شمال غرب کشور را رقم زد.
بهرهبرداریهای نادرست از آب پشت سدها، ایجاد زمینهای زراعی در مسیر انتقال آب سدها به دریاچه و همچنین ایجاد کانالهای انتقال آب غیرمجاز به سوی زمینهای زراعی و حتی روستاهای اطراف این دریاچه مقدمهای برای بیجان شدن محیط آبی شده و راه را برای رشد خشکی آب دریاچه هموار سازد.
با جدیتر شدن مسئله خشکسالی دریاچه ارومیه و ایجاد بحرانهای نوظهور در حوضه آبخیز دریاچه اندکاندک مسئله مقابله با این پدیده نیز جدی شده و به یکی از اصلیترین بخش اقدامات مسئولان استانی و کشوری در بخشهای مختلف آبی و خاکی و محیط زیست تبدیل شد.
هر روزه اخبار جدیدی از اقدامات برای نجات دریاچه شنیده میشد تا جایی که به گفته استاندار آذربایجانغربی در راستای اجرای طرحهای نجاتبخشی دریاچه مبلغی حدود یک هزار و 500 میلیارد تومان هزینه شده و این به معنای اهمیت طرحهای نجاتبخشی است.
حلالزاده استاندار آذربایجانغربی طرحهای نجاتبخشی را شامل 24 طرح کلان میداند و میگوید: مهمترین این طرحها انتقال آب میان حوضهای، بارورسازی ابرها و بهینهسازی و صرفهجویی مصرف آب در بخش کشاورزی است که البته نیازمند عزم مردمی نیز است.
این سخنان استاندار آذربایجانغربی مربوط به همایش بینالمللی «دریاچه ارومیه، چالشها و راهکارها» است که چندی پیش به میزبانی ارومیه و با حضور تعدادی از دانشمندان بزرگ عرصه مدیریت منابع و مسئولان کشوری و استانی برگزار شد.
البته در این همایش افراد دیگری همچون معاون اول رئیس جمهور، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور، نماینده مردم ارومیه در مجلس و عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی نیز سخن گفتند و در این سخنان اشاراتی به طرحهای اجرا شده و درصد موفقیت آنها داشتند و همگی این نکته را تایید کردند که همکاری مردم تنها راهحل باقیمانده در مدیریت منابع آبی است!
اهمیت این همایش از همینجا مشخص میشود که بزرگان دولت تنها دلیل احیای دریاچه را کمک مردم میدانند و خود به این نکته اعتراف میکنند که دیگر راههای علاج بخشی دریاچه اثری نداشته و باید وارد فازهای جدیدی از اقدامات شد.
حاشیههای این همایش نیز جالب توجه بود و چنین پیش میرفت که مسئولان استانی و کشوری با حضور در کنار سدهای مختلف اقدام به رهاسازی آب آنها کرده و راه ورود آبهای پشت سدها به داخل دریاچه را هموار کردند.
در این مورد نکته این است که سدسازی در گوشهای از حوزه آبریز دریاچه و رهاسازی آب سدها در گوشهای دیگر چه تأثیری بر روند انتقال آب دارد و آیا میتوان چنین برداشت کرد که آبهای آزاد شده جایگزین آبهای مانده در پشت سدهای جدید باشند؟
گذشته از هزینههای متقبل شده مسئولان استانی مرتبط با نجات دریاچه ارومیه که برای برگزاری این همایش پرداخت کردهاند و جدای از این امر که برگزاری چنین همایشی تا چه حد تأثیر مطلوب بر روند نجات دریاچه خواهد داشت، مدیران سازمانهای مرتبط با نجات دریاچه همانند سازمانهای محیط زیست، جهاد کشاورزی، آب و فاضلاب و دیگر سازمانهای مرتبط باید به این نکته دقت کنند که بیشتر حضار در همایش دریاچه ارومیه که گویا در گستره بینالمللی برگزار شد از کارکنان ادارات و مسئولان دولتی بودند و در این میان کمتر دیده میشد مردمی که بیشتر مسئولان از نقش مؤثر آنها دم میزدند و نقش این قشر را در نجات دریاچه مهم میدانستند.
البته در ارتباط با سخنرانیها نیز نکته بسیار است. از دلایل سخنرانی در مدح دریاچه نیمهجان گرفته تا نحوه سخنرانی و سخنان گفته شده که همگی به رنگ مشکی بوده و هیچ امیدی نسبت به نجات دریاچه نداشتند میتوانند نکاتی باشند که باید مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند، اما نکات مهم دیگری نیز هست که بهتر است به آنها نیز پرداخته شود.
دریاچه ارومیه روزگاری به عنوان بزرگترین دریاچه ایران شناخته میشد، اما هماکنون و به اذعان پدر علم کویرشناسی ایران باید خشک شود و مردم از نمکهای آن استفاده کنند! این سخنی بود که تمام سخنرانان همایش و تمام گویندگان سند در باب دریاچه ارومیه آن را رد کردهاند و چنین سخنانی را معارض با اهداف دولت و نظام دانستهاند.
پررنگترین جبههگیری در این زمینه میتواند سخنان حسن عباسنژاد مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجانغربی باشد که با اشاره به اصل 50 قانون اساسی حفاظت از منابع طبیعی را وظیفه تمام مردم میداند و اشاره میکند که دریاچه ارومیه باید از هر روشی که شده نجات یابد.
سخنان عباسنژاد البته در حالی زده میشود که دیگر رمقی برای کمک ندارد و در راه انتقال آب از طریق گالنهای 30 لیتری قرار گرفته و آخر سر هم که سراغ مسئولان استانی و کشوری برای کمک رفته است.
همایش دریاچه ارومیه هم آخرین تلاش او شمرده میشود که این همه جای سئوال و تذکر دارد و راهی به سوی نجات سریعتر دریاچه نگشوده است!
اما سخن پایانی اینکه رهاسازی آب سدها که سبب افزوده شدن 40 میلیون لیتر آب به دریاچه میشود چه تأثیری بر روند نجات دریاچه خواهد داشت که بدون اطلاع خبرنگاران و تنها با حضور دوربینهای صدا و سیما انجام گرفته و مسئولان نیز در این مورد هیچ توضیحی ارائه نکردهاند؟
همچنین این انتقال آب میتواند جایگزین 3.1 میلیارد متر مکعب نیاز سالانه آب ورودی به دریاچه باشد که بر اساس گفتههای مدیرکل حفاظت محیط زیست استان باید تأمین شود و این روند نجات دریاچه ارومیه را سرعت میبخشد؟
در ضمن ایجاد سدهای جدید در کنار پنج سد موجود در حوزه آبریز دریاچه چه تأثیری بر روند اصلاح ورود آب به دریاچه خواهد داشت که مسئولان چنین تاکیدی بر لزوم بهرهبرداری از آنها دارند و از طرف دیگر آبهای مانده در پشت سدهای موجود را نیز رها ساخته و به سوی دریاچه نیمه جان مایل میکنند؟
به گفته مسئولان همایش به اصطلاح بینالمللی «دریاچه ارومیه، چالشها و راهکارها» طرحهای ارائه شده به این همایش توسط متخصصان حوزه آب و خاک بررسی و به مرحله اجرا در خواهند آمد، اما باید دید این روند چند سال طول خواهد کشید و در کدام مرحله از خشکسالی دریاچه عملی شده و بالاخره شاهد چه تغییری در روند نجات آب این محیط آبی خواهیم بود و آیا اصلاً وقتی برای عملی شدن این طرحها وجود خواهد داشت یا همانند برخی سخنان مسئولان، ارائه طرح برای نجات دریاچه نوش دارویی است پس از مرگ سهراب؟/س