به گزارش خبرنگار
سياست خارجي باشگاه خبرنگاران، سهراب انعامي علمداري طي
يادداشتي به بررسي ابعاد مختلف تروريسم پرداخته است كه در ادامه متن اين يادداشت
آمده است:
تروريسم در بستر تاريخياستفاده از واژه تروريسم در دوران انقلاب فرانسه عموميت يافت، با اين تفاوت که در اين دوران تروريسم بر خلاف امروز داراي مفهومي مثبت بود در اين دوره (4-1793) نظام ترور وسيله مفيدي براي استقرار نظم در دوران انتقالي پس از انقلاب به شمار مي رفت.
به عبارت بهتر در اين دوره حکومت هاي انقلابي از تروريسم به عنوان وسيله اي براي مرعوب و سرکوب کردن ضد انقلابيون و مخالفان استفاده مي کردند افرادي که در آن دوره دشمن ملت شناخته مي شدند بنابراين چنان که از يافته هاي تاريخي استنباط مي شود، تروريسم در صياق اصيل خود با ايده تثبيت دموکراسي درپيوند بوده است به هر حال ترورهاي انجام شده در اين دوران داراي دو شاخص عمده هستند؛ اول آنکه، آنها برخلاف ترورهاي امروزي نه جمعي بودند و نه غير تبعيض آميز.
به عبارت ديگر ترورهای سازمان يافته، ارادي و نظاممند بودند و هدف از آنها حذف افراد مشخصي بود که خائن به آرمان ملت انقلابي خواه، شناخته مي شدند و دوم آنکه؛ به مانند ترورهاي امورزي هدف و توجيه ترورهاي انقلاب فرانسه نيز ايجاد يک جامعه نوين بهتر به جاي يک نظام نظام سياسي فاسد و غير دموکراتيک بود.
در اواخر سده نوزدهم واژه ترور با ظهور دسته هاي سياسي آنارشيست و نهيليست در روسيه و سپس در اروپا مفهوم جديدي يافت، سوء قصد عليه رهبران سياسي، بمب گذاري و تخريب با هدف ايجاد تزلزل در ارکان دولت روشهاي معمول و مجاز در جريان فعالیتهاي انقلابي شناخته مي شد از اين پس، ترور «ايسم» نه تنها نوعي سياست سرکوب سازمان يافته دولت بلکه جريان فکري عليه دولت نيز تلقي گردد و هر دو مفهوم همچنان در فاصله دو جنگ اول و دوم جهاني مستمرا به کار رفت.
تروتسکي در سال 1936 کتاب «دفاع از تروريسم» را به چاپ رسانيد که در آن از اقدامات سرکوبنده دولت به نام مصلحت عاليه ديکتاتوري طبقه کارگر دفاع شده بود پس از آن در 1937 درپي قتل الکساندر اول پادشاه يوگسلاوي در 1934 به دست تروريستهاي کروات، فرصتي براي جامعه سياسي بين المللي فراهم آورد تا دو قرارداد بين المللي مهم براي مقابله با تروريسم امضا شود که يکي از اين قراردادها براي رسيدگي به اقدامات تروريستي بود.
گسترش اقدامات تروريستي عليه دولت در دهههاي پاياني سده بيستم و در آغاز سده جديد سبب تا اقدامات پنهاني و سازمان يافته دولت ها عليه شهروندان و مخالفان سياسي خود، کمتر مورد توجه قرار گيرد.
با اين همه، مفهوم «تروريسم دولتي» در معني خشونت سازمان يافته دولت به منظور استقرار حکومت ترس و وحشت در قلمرو خود و همچنين پشتيباني از کساني که در وراي مرزها به اقدامات تروريستي مبارزات مي ورزند، همچنان محفوظ مانده است.
زمينه هاي شکل گيري پديده تروريسمخشونت و ترور به معناي کلاسيک آن از زماني عنوان شد که بحث سياست، حکومت، فرمانروايي و حقق افراد و گروه ها مطرح گرديد از دوران روم باستان و سناي روم که مظهر سياست و حکومت در اروپا به شمار مي رفت تا دوران جنگ جهاني دوم و از آن زمان تا امروز که در ابتداي قرن بيست و يکم قرار داريم، ترور همواره بعنوان ابزاري جهت تحقق خواسته هاي سياستمداران، گروهها و سازمانها بکار گرفته شده است.
تروريسم در گذشته تنها در قالب کاربرد ابزار ساده خشونت معنا مي يافت در حالي که اين پديده در پايان جنگ جهاني دوم و در شرايط جديدي که به ويژه در دهه 1960 بر جهان حاکم گرديده از طريق ابزار پيشرفته تکنولوژيکي و وسايل ارتباطي وارد مرحله تازه اي گرديد که به مرحله تروريسم نوين شهرت يافت.
به عقيده برخي از کارشناساني غربي، پديده تروريسم بعد از جنگ جهاني دوم و به ويژه از دهه 1960 نضج گرفته و در سالهاي اخير، به نحو روز افزوني گسترش يافته است پيروان اين عقيده سه دليل عمده را براي پيدايش زمينه و رشد ترور برمي شمارند که عبارت است از؛ دگرگوني هاي وسيع تاريخي، جابجايي هاي ايدئولوژيک و پيشرفت هاي تکنولوژيک.
1. زمينه هاي تاريخيدر اواخر دهه 1960 اين مسأله مشخص شد که جهان در بن بست هسته اي ميان ابر قدرت ها گرفتار شده است و از ديگر سو، کشورهاي زيادي با پايان استعمار پير اروپايي استقلال يافتند که با مشکلات داخلي ناشي از استقلال روبه رو بودند در اغلب اين کشورها، گروههاي تشکيل شده بود که تحت عنوان حرکتهاي چريکي در وضعيت تقابل دولتي و حتي بين المللي قرار گرفتند چنين تحول تاريخي از منظر، فعاليتهاي تروريستي به معناي ظهور فعاليتهايي بود که در نگاه اوليه در تقابل دولتي قرار داشت اما با ايجاد دولت هاي مستقل ادامه فعاليت اين گروه ها در بازتعريف خود در شرايط نوين بود که با ادامه فعاليت در حوزه هاي بين المللي همراه بود.
2. زمينه هاي ايدئولوژيک از اواخر دهه 1960 در جهان چندين تحول عمده مذهبي و سياسي نيز به وقوع پيوست به تدريج آرمان انقلابي به جوهر اعتراض نسل جديد در برابر انحصار قدرت هاي اليگارشي قديم، پس از جنگ جهاني دوم تبديل شد جنگ ويتنام نيز شمار کثيري از جوانان کشورهاي توسعه نيافته در سراسر جهان را به راديکاليسم سوق داد و اين راديکاليسم، به ظهور دوباره تروريسم در بستري جديد کمک کرد که تبعات منفي بسياري در حوزه هاي داخلي بسياري از کشورها گذاشت.
3. زمينه هاي تکنولوژيکيتکنولوژيهاي ارتباطي و اطلاعاتي از مهمترين تکنولوژيهاي هستند که با ظهور آنها تحولات عمده اي برجاي گذاشت.
اين تکنولوژيها در عرصههاي گوناگوني تأثيرگذار بودند که تروريسم يکي از آنها بود به طور کلي، گروههاي تروريستي به دنبال تکنولوژي خاصي هستند که دو نوع مزيت را در پي داشته باشد:
الف) تکنولوژي هايي که توانايي سازماني جهت انجام فعاليت هاي مرتبط با اهداف استراتژيک آن همچون عضوگيري و آموزش را بهبود بخشيد.
ب) يا تکنولوژيهايي که پيامد و نتايج عمليات هاي تروريستي را بهبود بخشد به طور کلي از ميان تکنولوژي هاي شبکهاي کنوني و نوظهور، چند نوع آنها به دليل تأثيرشان بر فعاليت هاي استراتژيک يا پشتيباني گروههاي تروريستي، براي اين گروه ها جذاب هستند که شامل موارد زير مي شوند:
1.ارتباط در درون شبکه مجازي براي عضوگيري؛
2.سيستم هاي پرداخت شبکه اي که مي توان به صورت ناشناس از آنها براي انتقال وجوه استفاده کرد؛
3.بازي هاي چندنفره براي آموزش و تأثيرگذاري بر مردم؛
4.تجهيزات جعل اسناد با کيفيت بسيار؛
5.جعل هويت؛ کليدي در ارتباطات رسانه اي الکترونيکي؛
6.انتقال جهاني ايمن و چند منظوره داده ها؛
7.انتقال تصاوير ويدئويي و صدا در راستاي تبليغات عمومي؛
با اين نوع تکنولوژي ها، تروريست ها مي توانند به مجموعه اي از ابزار هاي مفيد دست پيدا کنند که سابقا در اختيار سازمانهاي بزرگتر و مجهزتر بود.
تکنولوژيهاي مذکور، به سازمان تروريستي امکان انجام فعاليتهاي سريعتر و استفاده از افراد بدون هزينههاي عضوگيري و آموزش شمار زيادي از عاملان و حاميان را مي دهد استفاده از اين ابزارها همچنين موجب کاهش مشکلات همراه با انواع مختلف آموزش شده و به اشخاص متخصص اجازه فعاليت از ماکنهاي دور و در همان حال کمک به تيم هاي عملياتي نزديک به اهداف و انجام عمليات هاي حمله را مي دهد به هر حال، اين ابزارها احتمالا تنها داراي تأثيري مستقيم بر نتايج حمله بوده و از اين رو خطري که براي امنيت کشورها ایجاد میکنند را میتوان در حد پایین دانست.
البته باید به این نکته توجه داشت که اصلیترین خطر از سوی سازمانهای تروریستی هنوز هم به استفاده آنها از حملات مستقیم، خشونتآمیز و فیزیکی ضد مردم و زیرساختها مربوط میشود.
این حملات میتوانند تاثیرات بسیاری را به همراه داشته باشند که دفاع در برابر آن مشکل بوده و در نابودی اهداف و ایجاد پیامدهای دلخواه یک گروه تروریستی بسیار کارآمد باشند.
حمله در کنار فعالیتهای اطلاعاتی، نخستین ابزاری است که تروریستها برای تاثیرگذاری بر مردم و تحولات از آنها استفاده میکنند.
تکنولوژیهای مورد بحث، سبب پیشرفتهایی قابل اتکا در عملیاتهای حمله میشوند. زیرا توانایی برای هماهنگ ساختن عملیاتها به شیوهای پویا که تکنولوژیهای شبکهای به همراه دارند، فاقد مشکلات عملیاتهای برنامهریزی شده از سوی نیروهای آموزش دیده ضداهداف غیرنظامی و بیدفاع میباشد.به هر حال،دستاورد تروریستها از تکنولوژیهای شبکهای بهتر از اتخاذ رهیافتهای ساده قبلی آنها همچون انتخاب زمان، مکان و شیوه حمله برای به حداکثر رساندن تاثیرات نیست. استفاده از تکنولوژی شبکهای نظیر انفجار از راه دور و انفجار با استفاده حسگرها که توانایی تروریستها برای حمله در برخی شرایط را بهبود بخشیده شده است.
انواع تروریسم از نظر هدفالف)تروریسم سیاسی:«تروریسم سیاسی» که در آن بر استفاده از قتل، نابود کردن، تهدید به قتل و نابودی هست به وحشت انداختن افراد، گروهها، جوامع و دولت اطلاق میگردد، برای اینکه بدین وسیله آنها را جهت حصول خواستههای سیاسی تروریسم و تروریستها را خنثی نمایند.
ب)تروریسم ایدئولوژیک: هرگاه عملیات تروریستی به خاطر تغییر ساختار و نظام ایدئولوژیکی و مذهبی یک جامعه توسط گروهی با عقیده و مذهبی دیگر انجام شود.
پ)تروریسم بینالملل:«تروریسم بینالمللی»، تروریسمی است که بعد یا ماهیت بینالمللی به خود میگیرد. این اصطلاح که در یکی دو دهه اخیر رایج گشته و به اعمال تروریستی و خشونتآمیزی اطلاق میشود که به منظور تامین مقاصد سیاسی در سطح بینالمللی انجام میپذیرد. اینگونه اقدامات توسط افراد یا گروههایی که تحت کنترل ییک از دولتها باشند، عملی میگردد. البته این اقدامات تحت پوشش دیپلماتیک صورت میگیرد و هدف آن از بین بردن مخالفان در دیگر کشورهاست. تروریسم بینالمللی در موارد زیر نمایان میشود:
-اختلاف ملیت شرکتکنندگان در عمل تروریستی
-محل وقوع عمل تروریستی، تحت حاکمیت دولتی است که تروریستها تابع ان دولت نیستند
-انجام عمل تروریستی علیه وسایل حمل و نقل بینالمللی مانند: هواپیماها و کشتیها
-اثر عمل تروریستی به یک کشور محدود نشود به عنوان مثال کشور دیگر و یا سازمان یا تجمع بینالمللی معینی را مورد هدف قرار دهد
ت)تروریسم سیاه: این اصطلاح در مورد ترورهایی به کار گرفته میشود که معمولا توسط دستگاههای اطلاعاتی و جاسوسی انجام میشود. به این معنا که مطابق قانون موجود در جامعه این سازمانها افرادی را فعال امنیت و آرامش جامعه تشخیص داده و سپس دستگیر مینمایند.
از این جا به بعد با انسجام عمل خودسرانه، شخص را تخلیه اطلاعاتی کرده و سپس با اعلام اینکه طبق حکم محکم قانونی او محکوم به اعدام شده، وی را از بین میبرند.
ث)تروریسم کور: هدف از این تروریسم یک سلسله عملیات برای تبلیغ و ایجاد سر و صدای زیاد به نفع گروه یا جنبش اقدام کننده، آن است. همچنین این نوع از تروریسم در پی متمرکز ساختن افکار مردم به امری و جلب پشتیبانی عناصر مساعد و آماده میباشد. این گونه عملیاتها براساس برنامه حساب شدهای انجام نمیشود.
انواع تروریسم از نظر دامنه انجام عملالف)تروریسم فردی: هرگاه فردی خاص به خاطر فشار حاصل از فرد، گروه، حزب، یا حکومتی بدون تعلق داشتن به یک گروه، تشکیلات یا سازمان خاصی به تنهایی وارد عمل شده و دست به اقدامات خشونتآمیز بزند.
ب) تروریسم گروهی: چنانچه گروه، دسته یا حزب خاصی برای رسیدن به اهداف سیاسی دست به اقدامات خشونتآمیز علیه گروه یا حکومتی بزند. نام تروریسم گروهی را به خود میگیرد.
پ) تروریسم دولتی: اصطلاحی است مشتمل بر دخالت دولت یا دولتهایی در امور داخلی یا خارجی دولتی دیگر که به منظور ایجاد رعب و وحشت از طریق اجرا و یا مشارکت در عملیات تروریستی و یا حمایت از عملیات نظامی به منظور زوال و براندازی دولت مذکور و یا دستگاه رهبری آن صورت میگیرد.
کمکهای مادی (نظامی) و معنوی (حمایتهای سیاسی) به گروههای مخالف و مشارکت در عملیاتی چون بمبگذاری، مینگذاری بنادر و سواحل، آدمربایی، هواپیماربایی و ترور مقامات عالیه مملکتی، نمونههای از این نوع عملیات است.
در این شکل در دو حالت است که دولتی را تروریست مینامند؛ اگر دولتی برای تسلط بر اوضاع داخلی به طور مخفیانه و خارج از مقررات داخلی و قانون اساسی به دستگیری رهبران یا اعضای یک نهضت یا حزب و احیانا به قتل بدون محاکمه آنان اقدام نماید، مرتکب عمل تروریستی شده است.
اگر دولتی، در حالی که در وضعیت جنگ رسمی نیست مبادرت به قتل رجال سیاسی و گروگانگیری تبعه کشور دیگر نماید و یا با استمداد از ستون پنجم خود در دولت ديگر موجبات خرابکاري را فراهم نمايد به عمليات تروريستي دست زده است...
ادامه دارد...
انتهای پیام/