به گزارش
خبرنگار اقتصادي باشگاه خبرنگاران، واژگوني، برخورد اتوبوس هاي مسافري طي اين مدت تنها جزئي از اين بي
رحمي هاي جاده هاي پرپيچ و خم کشور است که روزي وسيله اي براي وصل افراد بود نه ابزاري براي فصل.
ترکيدگي آسفالت ها، عدم خط کشي مناسب، نبود علايم و تابلوهاي هشدار دهنده شايد زنگ خطري براي جان مسافران باشد که مسولان هنوز صداي زنگ خطر را يا نشنيده اند و يا شنيده و خود را به خواب زده اند .
با تغيير هرفصل مسولان از جاي جاي کشور دور هم جمع مي شوند و راهکارهايي را براي ساماندهي جاده هاي مربوط به حوزه استحفاظي خود ايراد مي کنند اما وقتي در دل جاده هاي سفر مي کني مي بيني هيچ کدام از راهکارهاي گفته شده عملي نشده و تنها در حد يک حرف باقي مانده است.
ترکيدگي آسفالت ها، نبود علايم و تابلوهاي هشدار دهنده ، تعريض نمودن جاده ها و کمبود راهدارخانه ها و ماشين آلات به روز شايد يکي از دلايل اين واژگوني ها در دل جاده هاي کشور باشد.
اما انگار بحث کمبود اعتبار براي ساماندهي جاده ها نقل مجلس مسولان رهداري کشور شده چرا که تا حرفي از کمبود منابع مالي پيش کشيده مي شود، مسولان به اين نکته اکتفا مي کنند که "مسائل مالي در جاي خود وجود دارد اما شما بايد وظيفه خود را با وجود اين مشکلات درست انجام دهيد."
حال اين پرسش در ذهن هر خواننده اي ايجاد مي شود که تصادفات اخير ناشي از پايين بون همت مسولان راهداري است که آنطور که بايد و شايد به وظايف خود عمل نکرده و باعث از دست رفتن جان تعدادي از هموطنانمان شده اند و يا اينکه کمبود منابع مالي زمينه ساز بروز سوانح رانندگي در راههاي کشور شده است ؟!
اندكي آهسته ران، جاده ها را بايد دريافت جاده تنها براي رسيدن نيست شايد مقصود خود جاده باشد و ما غافل از اين مسئله ؟!
گزارش از: پروين خدادادي