به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، حمايت ۱۳۸ کشور در
سازمان ملل از فلسطين ميتواند به مثابه حمايت قابل توجه جهاني از مردم
فلسطين تلقي شود. کمترين شکي وجود ندارد که بيشتر مردم جهان در نارضايتي
مردم فلسطين از سالها عدم اجراي عدالت، رعايت نکردن حقوق ارضي و حقوق
آوارگان فلسطيني و آسيبها و ضربههاي تاريخي رژيم استعمارگر اسرائيل و
حاميان اروپايي و امريکايي آن بر فلسطينيان سهيم هستند.
در
مقابل، راي سازمان ملل ميتواند به عنوان ممانعت جهاني عليه نهاد صهيونيست
و جنابت بيامان آن قلمداد شود. آن دسته از کشورهاي که در اردوگاه
اقليتهاي سرکش قرار گرفتند ۹ کشور از جمله امريکا و کانادا بودند که با
رژيم اسرائيل همراه شدند و در واقع با اين اقدام خود را به رسوايي متهم
کردند.
با اين وجود، حمايت از فلسطين در مجمع عمومي سازمان ملل ميتواند به مثابه شمشيري دو لبه انگاشته شود.
وراي
استقبال از حمايت نمادين از آرمان فلسطين، بايد بازتابي نسبتا سخت و منطقي
به معناي حقيقي و عملي نسبت به اعطاي «وضعيت ناظر غير عضو» وجود داشته
باشد. پيش از هر چيز، اين خطر وجود دارد که چنين تعيين وضعيتي در عمل به
نهادينه شدن وضعيت طبقه دوم براي مردم فلسطين منجر شود. پس از دههها خشونت
و خيانت، جشن و پايکوبي به خاطر راي اخير سازمان ملل به عنوان نشانهاي از
همبستگي بينالمللي، تکريم و حمايت از آرمان فلسطين قابل درک است.
اما
چرا مردم فلسطين بايد به هر چيزي کمتر از وضعيت عضويت دائم در سازمان ملل
رضايت بدهند؟ به نظر ميرسد وضعيت ناظر غير عضو همانند تقليد بيرنگورو از
چيزي حقيقي است و ميتواند توهيني به آرمان فلسطين محسوب شود، اگر چه نيت
کشورهايي که به درخواست اخير فلسطين راي دادند خيرخواهانه بوده است.
اراضي
فعلي فلسطيني يعني کرانه باختري و نوار غزه و همچنين حضور رو به کاهش
شمار فلسطينيان در در بخش شرقي بيتالمقدس تنها شامل ۲۲ درصد از کل سرزمين
فلسطين ميشود.
تصرف تدريجي، سرقت و تجاوز رژيم اسرائيل به سرزمينهاي
فلسطيني بيهيچ کموکاستي ادامه دارد و اين رژيم با چنين سياستهاي
توسعهطلبانهاي حقوق بينالملل را به سخره ميگيرد.
بنيامين
نتانياهو، نخست وزير رژيم اسرائيل درباره تلافي کودتاي ديپلماتيک فلسطين در
سازمان ملل هشدار داد. طي چند ساعت پس از راي مجمع عمومي، نتانياهو خشمگين
دستور ساخت ۳ هزار واحد مسکوني يهودينشين ديگر را در منطقه يهوديه و
سامريه صادر کرد. اين در حالي است که بيش از ۵۰۰ هزار اسرائيل بر خلاف
قطعنامههاي گوناگون سازمان ملل، غيرقانوني در بخش شرقي بيتالمقدس زندگي
ميکنند. به عبارت ديگر، رژيم متعصب و بيقانون اسرائيل به روند سرقت
سرزمينهاي فلسطيني و سلب مالکيت از ساکنان اصلي آن سرعت بخشيده است که با
حسن تعبير، تغيير حقايق خوانده ميشود.
بدتر از آن طرحهاي اسرائيل
براي ساخت هزاران واحد مسکوني جديد در نوار سرزميني بحثبرانگيز و مورد
مناقشه اي ۱ (E ۱) در اطراف بيت المقدس است. اين اقدام در نهايت موجب جدا
شدن پايتخت تاريخي فلسطين از باقيمانده سرزمينهايي خواهد شد که اکنون
رژيم اسرائيل دور تا دور آن را اشغال کرده است. در واقع اين امر به مثابه
بريدن سر جسد نهيف و لاغر سرزمين فلسطين است.
نتانياهو هنگامي که به
تفرعن و نخوت تمام، راي سازمان ملل به نفع فلسطين را رد کرد، راي مجمع
عمومي را به مثابه «تصميمي بيمعني که در عمل چيزي را تغيير نخواهد داد»
توصيف کرد. آري، متکبر و جنايتکار. اما در معناي خاص، حق با نتانياهو است.
در
حقيقت امر، اسرائيليها در حال غارت سرزمين فلسطين و تخريب ميراث فلسطين و
جهان هستند. چنين اقدامي پروژه نسلکشي وحشيانهاي است که ۶۴ سال ادامه
دارد، يعني زماني که امريکاييها، انگليسيها و فرانسويها در سال ۱۹۴۸ با
تحميل رژيم اسرائيل به منطقه، به اعراب در صحن سازمان ملل خيانت کردند.
واکنش
مبهم اين هفته هيلاري کلينتون، وزير خارجه امريکا، به خبر اخير تسريع
استعمار غيرقانوني سرزمين فلسطين، نمونهاي از چراغ سبز بالفعل و عملي به
رژيم تروريست تل آويو بود که همواره اين گونه چراغسبزها را از زمان اغاز
چنين اقدامات فضاحتبار خود از واشنگتن دريافت کرده است.
واشنگتن
نيز در واکنش به راي مجمع عمومي سازمان ملل تهديد کرده است که کمک دولتي
۲۰۰ ميليون دلاري خود را به تشکيلات خودگردان فلسطين تعليق ميکند. البته
اين ميزان کمک در مقايسه با کمک سالانه ۳ هزاري ميليون دلاري امريکا به
رژيم تل آويو همانند قطره در برابر دريا است. با اين حال، قطع بيرحمانه
کمکهاي امريکا به مردم جنگزده و تحت محاصره فلسطين، ضربه مادي سختي خواهد
بود.
همان گونه که استفن لندمن اشاره ميکند، فلسطينيان مجبور
هستند با خوردن خرده ريز و باقيمانده سفره امريکا، اروپا و اسرائيل زندگي
کنند. اين محروميت زير سايه تروريسم دولتي ايجاد شده است که در آن مردم
فلسطين ميتوانند به سادگي هر زمان از سوي ماشين نظامي اسرائيل که از حمايت
امريکا و اروپا برخوردار است مورد حمله و تهاجم قرار بگيرند.
افزون
بر آن، تشکيلات خودگردان فلسطين در کرانه باختري به رياست محمود عباس در
عمل به عنوان مجري اشغالگري صهيونيست خدمت ميکند، زيرا شهروندان خود را
کنترل و هر گونه مخالفتي را خنثي ميکند و به طور رسمي رژيم اسرائيل را به
عنوان به اصطلاح «دولت اسرائيل» به رسميت شناخته است. به رسميت شناختن «حق
موجوديت اسرائيل» همانند تن دادن به جنايتي بزرگ عليه فلسطينيان است. اين
امر همانند اين است که به يک سارق در خانه خود بگوييد: «راحت باش، در حالي
که شما در خانه هستيد، پا روي پا بگذاريد و براي خود نوشيدني بريزيد.»
به
رسيمت شناختن اسرائيل در عمل نتيجه پذيرش به اصطلاح «راه حل دو دولت است.»
راه حل دو دولت بيش از دو دهه است که به عنوان تنها راه حل از سوي
کارگزارن متقلب امريکايي و اروپايي نمايش داده ميشود. اين مفهوم يا واژه
تقريبا مقدس شده است. کسي که اين راه حل را به زير سوال ببرد به مانند يک
مرتد محکوم ميشود. آري، با وجود همه بزرگگوييها درباره توافقها و
خودنماييها درباره گفتوگوهاي صلح، بيش از ۲۰ سال است که آرمان حقوق و
اعاده حق فلسطين تا حد تقريبا هيچ خوار و از بين رفته است. در حقيقت، راه
حل دو دولت چيزي جز بازي بدبينانه با کلمات نيست. اين راه حل پوششي براي
ادامه توسعهطلبي صهيونيست و نسل کشي عليه مردم فلسطين نيست.
از
اين رو، آن چه که بايد احيا شود موضع سياسي مشروع و کاملا منطقي براي ايجاد
يک سرزمين فلسطيني براي همه کساني است که ميخواهند در صلح و برابري در
اين سرزمين تاريخي زندگي کنند. چنين مسيري بسيار طولاني و دشوار خواهد بود و
موانع سختي همچون لغو عضويت اسرائيل در سازمان ملل را پيش رو خواهد داشت.
عضويت اسرائيل در سازمان ملل بايد به عنوان خشونت و نقض تاريخي غاصبان
صهيونيست با حمايت غرب عليه حقوق انکارناشدني و تماميت ارضي فلسطين تلقي
شود.
با اين حال، راه حل يک دولت نيز بارها پيشنهاد شده است. اين
راه حل به طور قانوني و اخلاقي برگرفته از فرض درست به رسميت نشناختن رژيم
استعمارگر صهيونيست است. همچنين، چنين موضعي تماميت ارضي فلسطين را حفظ و
از تکه شدن آن به سرزميني ديگر جلوگيري ميکند.
افزون بر آن،
مبارزه براي يک فلسطين تاريخي غيرقابل تقسيم، مسئوليت اخلاقي و سياسي اين
نزاع را مستقيما بر دوش کسي ميگذارد که مسئول آن است: يعني رژيم صهيونيستي
که همه روزه سرزمينهاي فلسطيني را به غارت ميگيرد.
راي اين
هفته مجمع عمومي سازمان ملل بايد به عنوان همبستگي باشکوه بينالمللي در
راستاي آرمان فلسطين برشمرد. اما اين يک راه حل نيست. در واقع، چنين راه
حلي شرايط را بدتر و فلسطينيان را مبارزتر ميکند. آنچه که اکنون بايد
انجام شود اين است که که حسن اراده جامعه بينالملل بايد در مسير تنها راه
حل درست و مناسب براي فلسطينيان يعني تشکيل يک دولت براي همه هدايت شود.
درباره
نويسنده: فينيان کانينگام نويسنده و کارشناس ايرلندي مسائل خاورميانه و
شرق آفريقا است. پيشتر وي در بحرين سکونت داشت و شاهد تحولات سياسي اين
کشور پادشاهي در سال ۲۰۱۱ و همچنين سرکوب اعتراضات دموکراسي خواهانه از سوي
نيروهاي عربستان سعودي بود. فينيان در ژوئن ۲۰۱۱ به دليل انتقاد شديد از
موارد نقض حقوق بشر از سوي رژيم بحرين، از اين کشور اخراج شد. مقالات فينان
به بيش از ۱۸ زبان ترجمه شده است. وي اهل بلفاست ايرلند است و هم اکنون در
شرق آفريقا مستقر و مشغول نگارش کتابي درباره بحرين و بيداري اسلامي
ميباشد.
منبع:پرس تی وی