تلاش گروهک تروریستی منافقین معطوف به قطع
روابط و خدشه دار کردن مناسبات جمهوری اسلامی ایران با دیگر کشورهاست، منافقین
تنها در چنین شرایطی است که می توانند جولان داده و خود را راوی دروغین واقعیتهای جامعه
ایران معرفی کنند و در این قالب از جهل و عدم اطلاع دیگران بهره گرفته و نقش
تخریبی خویش را پی گیری کند؛ از جمله در خصوص برنامه هسته ای ایران، موضوعات حقوق
بشری، حقوق زنان، حقوق کودکان و مواردی از این قبیل، حال آنکه این گروهک تروریستی پرونده
سیاهی از ترور و خیانت علیه ملت ایران داشته و در نگاه مردم کشورمان بنا به گزارشها
و نظرسنجیها به عنوان منفورترین گروه شناخته شده است.
همچنین سرکردگان این گروهک تروریستی در رابطه با اعضای خود نیز دچار موارد گستردهای از نقض حقوق بشر و رفتارهای ضد انسانی هستند.
دلیل دیگر مربوط به حمایتی است که کشورهای غربی از این گروهک تروریستی به عمل آوردهاند، که نمونه بارز آن خروج نام منافقین از لیست گروههای تروریستی است.
این امر به آنها امنیت خاطری را می دهد که
نه تنها با بازدارنده ای برخورد نمی کنند بلکه حمایت نیز می شوند، در واقع نگاه
ابزاری دولتمردان غربی نسبت به حقوق بشر، بهویژه در مقوله تروریسم و استانداردهای
دوگانهای که در آن تروریسم را به خوب و بد تقسیم میکنند موجب شده تا این گروهک
تروریستی نیز بتواند چنین مجالی برای فعالیتهای تخریبی پیدا کند.
آنچه انتظار می رود رعایت قوانین توسط پلیس دیپلماتیک بوده که در این حداقل مورد نیز کوتاهی شده است.
علت سوم اینکه می توان اقدام اخیر این گروهک تروریستی را بر مبنای ماهیت ستیزه جویانه این تشکیلات که موارد بی شماری از این قبیل
جنایتها و تخریبها را نیز در پرونده تروریستی خویش دارند توضیح داد.
حمله گروهک تروریستی منافقین به سفارت ایران در برلین اقدامی برآمده از ماهیت ستیزه جویانه این گروهک است، امری که شواهد بسیاری در تایید آن وجود دارد؛ از جمله حمله به سفارت ایران در استرالیا و حمله به دیپلماتهای ایرانی در آمریکا.
از این رو هر گونه بحثی در خصوص
این گروهک تروریستی بایستی با توجه به ماهیت ستیزه جو و جنگ طلب این تشکیلات تروریستی صورت گیرد.
در واقع این وجه منافقین آنچنان پررنگ است که در تمامی اقدامات این گروهک نمود بارزی دارد، آنچنانکه حتی در ژستهای دموکراتیکی که می گیرد نیز این وجه کاملا نمایان است؛ گروهی با یونیفورمهای نظامی، پرچمی با سلاح، شعارها و ایدئولوژی دگم، بسته و جنگ طلبانه!
علت چهارم در نقش آفرینی گروهک تروریستی منافقین در قالب هویت ابزاری قابل تبیین است، به عبارتی این اقدام پیش از آنکه اقدامی بذاته از سوی این گروهک تروریستی باشد تلاشی همسو با مطامع رژیم جعلی صهیونیستی است.
مختصر نگاهی به خواسته های این رژیم در رابطه با جمهوری اسلامی ایران بهویژه
در خصوص برنامه هستهای کشورمان و تلاشهای بی وقفه آن که با هدف برهم زدن هر گونه
فضای تعامل و گفتگو صورت می گیرد و بر طبل جنگ، تحریم و تهدید می کوبد، همسویی و
ایفای هویت ابزاری گروهک تروریستی منافقین با مطامع این رژیم غاصب را نمایان میکند.
نهایتا اینکه گروهک تروریستی منافقین بعد از
قرار گرفتن صریح و آشکار در مقابل مردم، سابقه خیانت، مزدوری و ترور شهروندان
ایرانی دریافتند که هیچ جایگاهی در ایران نداشته از همین رو پایگاهی در خارج از
ایران را جستجو کردند و با توجه به رویکرد ستیزه جویانه، جنگ طلبانه و ضد مردمی
ای که داشتند بهترین مکان را قرار گرفتن در کنار مرزهای ایران و همکاری با رژیم
بعث و دیکتاتور سابق عراق که در آن زمان جنگ گسترده ای را علیه ملت ایران به راه انداخته بوند
دانستند تا از این طریق بتوانند مطامع قدرت طلبانه خویش را پیش ببرند، امری که
آنها را برای همیشه تاریخ در ذهن مردم محکوم کرد.
پس از سرنگونی رژیم بعث و دیکتاتور سابق عراق تمامی فعالیتها، اقدامات و دیدارهای
آنها نشانگر
تلاش بی وقفه این گروهک تروریستی برای مسدود کردن
هرگونه راه تعامل و مذاکره ایران با دیگر کشورها و طرح موضوع جنگ و تشدید تحریم هاست.
انتهای پیام/
پ2