نگاهی به جامعیت فرهنگی و معرفتی قیام عاشورا در گفتگو با حجتالاسلام احمد عابدی:
نگاهی به جامعیت فرهنگی و معرفتی قیام عاشورا در گفتگو با حجتالاسلام احمد عابدی:
به گزارش خبرنگار
ویژهنامه محّرم باشگاه خبرنگاران؛ ضرورت پاسداری از دین اسلام از آنجا سرچشمه میگیرد که اسلام دین حق است و با باطل سر ستیز دارد. سید الشهداء(ع) نیز در هنگامه ای که باطل در سرزمین اسلامی جولان میداد و حق در حاشیه قرار گرفته بود، دست به قیامی سرنوشت ساز زد تا حقیقت دین محمدی برهمگان در هر دوره و عصری آشکار شود. حسین (ع) پاسدار ارزشهای دین بود و کشته راه حق، اما این پاسداری از دین خدا چگونه محقق شد؟ برای تبیین بیشتر این مهم با حجتالاسلام احمد عابدی پژوهشگر و استاد اخلاق گفتگویی کردهایم که در پی میآید.
*امام حسین (ع) در پاسداری از ارزشهای دین چه رویکردی را دنبال کردند؟** به یقین هیچ کس به اندازه خود امام حسین(ع) نمیتواند هدفها، انگیزهها و فلسفه قیام خویش را توضیح دهد؛ چه اینکه امام حرکتی منطقی، هدفدار، روشمند و آگاهانه را شروع کردند؛ هدفهایی چون: احیا و زنده نگه داشتن اصول و ارزشهای اصیل و حقیقی اسلام، اصلاح امت محمدی(ص) از حیث فکری- اخلاقی و اجتماعی. زنده کردن سنت نبوی و میراندن بدعتهایی که در طول نیم قرن وارد فضای فرهنگ و تمدن اسلامی شده است، برقراری عدالت اجتماعی، مبارزه با ظلم و ظالم و نظام سلطه که به دروغ بر اریکه قدرت اسلامی تکیه زده و خود را منافقانه جانشین پیامبر(ص) نامیده است و نیز بیدارسازی جامعه بخصوص نسل جوان؛ یعنی هدفهای فرهنگی، معنوی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... را بیان داشتند از دیگر هدفهای والای ایشان بود؛ چه اینکه این نکات در مجموعه سخنان ایشان در قالب خطبهها، نامهها، مذاکرهها، گفتمانهای گوناگون منعکس شده است و این روشنگری که از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا و تا عصر عاشورا ادامه داشت، ضامن ماندگاری نهضت کربلا و پاسداری از ارزشهای دین تا مرز بیداری فزاینده جامعه اسلامی و بروز و ظهور قیامهای مختلف ادامه داشته است.
*در بررسی قیام پرشور عاشورا بیشتر وجوه انسانی این قیام مطرح میشود، چرا؟** قیام امام حسین(ع) شخصی، قومی و نژادی نبوده است. بلکه صرفاً مکتبی، ارزش گرایانه و حقیقت جویانه بودتا آنجا که انقلابی درونی و برونی ایجاد کرد و نور و فروغی در دل تاریکیهای عقیدتی- اخلاقی جامعه افروخت تا امید، حرکت و حرارت، شور و شعور و شیدایی ایجاد کند و بعثتی دوباره بیافریند. ضمن این که از جمله عوامل عملی و واقعی ماندگاری قیام کربلا همان خدایی بودن یا رنگ الهی داشتن قیام بود که در حد اعلی، روح نهضت حسینی را تشکیل میداد و هیچ انگیزه خودخواهانه، دنیاطلبانه، زراندوزانه و تزویرگرانه و زورمدارانه در آن دیده نمی شد؛ نهضتی خالص برای خدا و رضوان الهی بود؛ چنان که امام حسین(ع) از مبدأ تا پایان قیام خدا را در نظر گرفت و تنها تکلیف و مسؤولیت الهی را مبنای حرکتش قرار داد و در فرجام قیام که به « شهادت» او منجر شد نیز سخن از «رضا بقضائک، تسلیماً لامرک، لا معبود سواک» میگفت و همیشه و همه جا از توحید، حق، آزادی خواهی و حریت طلبی، عزت و کرامت الهی- انسانی، عدالت، ارزشهای اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر فریاد می زد و همه چیز خویش را در راه خدا و برای احیای مکتب اسلام و منطق «وحی» فدا نمود و تنها بندگی خدا، اطاعت از اوامر الهی و خلوص و صداقت همراه با صبر و حلم و بردباری در برابر مشکلات، مصائب و ملالتها و ملامتها میتوانست «علل پیروزی حقیقی» و جاودانگی و قدسی بودن قیام حسینی قرار گیرد.
* در نهضت امام حسین(ع) جامعیت ویژهای را در نگاه نافذ این امام معصوم شاهد هستیم، درست است؟**بله و برای پاسخ به این سؤال طرح نکتهای از استاد مطهری در این زمینه جالب است، شهید مطهری میگوید: وقتی بخواهیم به جامعیت اسلام نظر بیفکنیم، باید نگاهی هم به نهضت حسینی بکنیم. میبینیم امام حسین (ع) کلیات اسلام را در کربلا به مرحله عمل آورده، مجسم کرده است؛ ولی تجسم زنده و جاندار حقیقی و واقعی، نه تجسم بی روح. انسان وقتی در حادثه کربلا تأمل میکند، اموری را میبیند که دچار حیرت میشود و میگوید اینها نمیتواند تصادفی باشد و سر اینکه ائمه اطهار(ع) این همه به زنده نگه داشتن و احیای این ماجرا توصیه و تأکید کرده و نگذاشتهاند حادثه کربلا فراموش شود، این است که این قیام یک اسلام مجسم است. نگذارید این اسلام مجسم فراموش شود.
جامعیت قیام کربلا هم از جهت فرهنگی- معرفتی است؛ زیرا همه ابعاد عقیدتی، اخلاقی و احکام عملی اسلام در مواضع گوناگون ظهور داشت و هم دارای محتوا و پیام تربیتی همه جانبه و عدالت خواهی و عدالت گستری فراگیر بود و هم از حیث اجتماعی و طبقات جامعه، زن، مرد، کوچک، بزرگ، نوجوان، جوان، سفیدپوست، سیاه پوست و... در آن حضور داشتند و مسأله « وظیفه گرایی» و « تکلیف شناسی» در آن اصل بود؛ مظهر انسانیت بود و اسلامیت، جلوه توحید بود و عدالت، ظهور آگاهی و آزادی، نمایش اجتهاد و جهاد با مال و جان و ... و از سوی دیگر، ابعاد حماسی و غم انگیز، نمایش فضایل و ارزشهای اخلاقی، عرفانی، نماد همگرایی، خرد گرایی و خرابات نشینی و سمبل عقل و عشق توأمان در افقی والا و برین نیز بود؛ یعنی از چنان جامعیتی برخوردار است که مورخ متکلم، عالم اخلاق، حکیم، عارف، محدث و فقیه، مفسر و مدیر و همه و همه میتوانند از منظرهای خویش و رویکردهای تکثر به آن بنگرند و آن را تفسیر نمایند و جامعیت و فراگیری نهضت کربلا را برای همه و همیشه زنده نگه دارند؛ چه اینکه این نهضت هرگز سرد و ملالت زا و بی خاصیت نمی شود، بلکه با طراوت و بالنده، پویا و پایا حضور و ظهور دارد و شاید یکی از معانی حدیث:« ان للحسین محبة مکنونة فی قلوب المؤمنین» همین باشد که قیام کربلا از جامعیت و کمال، فطرت پذیری و عقلانیت ویژهای برخوردار است و عقل و عاطفه، احساس و اشراق و ادراک را نیز اشباع می نماید و همه تشنگان معرفت و حریت و حقیقت و عدالت را سیراب می نماید؛ چه اینکه قرائتی علمی و عملی از اسلام ناب و منطق محمدی (ص)است .
* امام حسین (ع) در صیانت از عدالت خواهی و عدالت گستری چه رویکردی داشت؟** یکی از عوامل ماندگاری قیام کربلا، روح عدالت خواهانه و عدالت گسترانه آن بود؛ چه اینکه امام(ع) در یک تحلیل جامع و بینش دقیق اسلامی و جامعه شناسی همه جانبه، به این نتیجه رسیدند که پیام عملی و اجتماعی اسلام، یعنی «عدالت اجتماعی» در معرض نابودی و تهدید جدی است و مدیریت دینی و حکومت اسلامی عدالت اجتماعی را به دلیل تکاثر طلبی، نژادپرستی، شهوت رانی و انحراف اخلاقی، ارتجاع به جاهلیت فکری- رفتاری قبل از اسلام و ... نه تنها از دست داده، بلکه یک گوهر فراموش شده تلقی کرده است و «عدالت اسلامی» از حیث مفهوم و مصداق تحریف و ترور شده است؛ لذا جهادی با هدف تحقق عدالت فکری، اخلاقی و اجتماعی را شروع کردند و با مظاهر ظلم و استبداد، تبعیض و شکاف طبقاتی مبارزه کردند؛ پس قیام کربلا در برابر ارزش های تغییریافته، عدالت فراموش شده، سیستمی نهادینه شدن فساد، فقر و تبعیض، شیوع رذایل اخلاقی، فقدان معنویت و عدالت خواهی، زنده شدن معیارهای جاهلی، نژادپرستی، تکاثرطلبی و اشرافیت و ... صورت گرفت.
*یادگاران کربلا در ماندگاری پیام قیام چه نقشی داشتند؟** به یقین یکی از اسرار ماندگاری و فلسفه جاودانگی قیام کربلا نقش عملی امام چهارم(ع) و زینب(س)؛ قهرمان کربلا است.
دو روی سکه قیام حسینی، نشان میدهد که یک چهره اش با «خون» و چهره دیگرش با «پیام» سرشته شد تا امام حسین (ع) با روشی منطقی و آینده نگرانه، سیر اجتماعی قیام خویش را سامان دهی نماید، تا اهل و عیال امام(ع) بتوانند نقش مهمی در رساندن پیام، اهداف، درس ها و عبرتهای عاشورا به نسلهای حاضر و غایب و حال و آینده داشته باشند.
انتهای پیام/