خـواهـرم ! تـو بـه وعده هاى الهى ، دلگرم باش ؛ چرا كه ساكنین آسمانها همه فـانـى مـى گـردنـد و اهـل زمـیـن هـمـه مـى میرند و همه مخلوقات جهان هستى ، راه نیستى مى پـیـمایند و جز خدا، همه چیز نابود مى شود.

به گزارش مجله شبانه  باشگاه خبرنگاران، نویسنده وبلاگ بسیج شهید رضالو در جدیدترین نوشته خود آورد:

از هـمـان نـخـسـتـیـن لحـظاتى كه سپاهیان امام حسین علیه السّلام در سرزمین ((طـف )) فرود آمـدنـد، رفـتـه رفته نقش حضرت زینب علیهاالسّلام بیش از پیش ، حسّاس و حساس تر مى شـد. امـام زیـن العابدین علیه السّلام مى فرماید:((شبى كه فرداى آن ، پدرم شهید شد، عمّه ام زینب از من پرستارى مى كرد)). (1)

آن طـور كـه از نوشته مورخین برمى آید، شب عاشورا حضرت زینب كه گهگاهى به خیمه هـا سـركـشـى مـى كـرد، از نـحـوه راز و نـیـازهـاى امام حسین علیه السّلام دریافت كه امام و یارانش به شهادت نزدیكند.

امام علیه السّلام به او فرمود:
((یا اختا تعزى بعزاءِ اللّه
فـان سـكـان السـمـاوات یـموتون واهل الارض لایبقون وجمیع البریة یهلكون (2)
و ان كل شى ء هالك الاوجهه (به روایتى : الاوجه اللّه )
ابى ، خیر منیّ وامّی ، خیر منّی واخی ، خیر منّی
ولى ولهم ولكل مسلم برسول اللّه اسوة ...)).

یـعـنـى :((خـواهـرم ! تـو بـه وعده هاى الهى ، دلگرم باش ؛ چرا كه ساكنین آسمانها همه فـانـى مـى گـردنـد و اهـل زمـیـن هـمـه مـى میرند و همه مخلوقات جهان هستى ، راه نیستى مى پـیـمایند و جز خدا، همه چیز نابود مى شود، پدر و مادر و برادرم از من بهتر بودند، من و ایشان و هر مسلمانى باید از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پیروى كنیم )). (3)

این سخنانِ مقام ِشامخ ‌ِامامت ،چنان دروجودمقدس حضرت زینب كبرى علیهاالسّلام كارگر افتاد كـه او را چـون كـوهـى محكم در برابر شداید ثابت قدم و پابرجا و استوار قرار داد، تا آنـجـا كـه وقـتـى در گـودال قـتلگاه با شمر ستمگر رو به رو مى شود، چنان با متانت و وقار، خردمندانه و شكیبا، رفتار مى كند كه از حوصله بیان و قلم خارج است . آرى ، آرى ، اوسـت كـه مـتـیـن ، صـبـور و بـردبـار، گـلوى بریده برادر را مى بوسد و با شكیبایى زایـدالوصـفـى ، دسـت زیـر پـیـكـر صد چاك برادر برده ، او را قدرى بلند مى كند و در مـنـاجـات بـا خـداى خـویـش عـرض مـى كـنـد:((خـداونـدا! ایـن قـربـانـى را از آل مـحـمـد صـلّى اللّه عـلیـه و آله قـبـول كـن ! (اللهـم تقبل منا هذاالقربان ))). (4)

ایـن سـخـن گـهـربار، خود از درجه شناخت و معرفت آن بزرگ زن تاریخ جهان ، حكایت مى كند.
نـمـونـه دیگر از عظمت مقام آن نادره زمان و اسوه صبر و بردبارى و شجاعت ، این است كه وقـتـى در روز عـاشـورا، آن هـمـه مـصـایـب سـنـگـیـن و شـكـنـنـده را تحمل مى كند، دلیرانه فرمانده سپاه دشمن ، ((عمرسعد)) را مورد سرزنش قرار داده و بى هیچ واهمه اى بر او پرخاش مى كند.

((طـبرى )) از قول ((حجاج بن عبداللّه )) نقل مى كند كه :((در میدان نبرد، نیروهاى پیاده از سـمـت راسـت و چـپ بـه امـام حـسین علیه السّلام حمله بردند، او به میمنه سپاه حمله برد تا پـراكـنـده شـدنـد، بـه مـیـسـره نیز حمله كرد و آنان را هم پراكنده نمود .... به خدا قسم ! هرگز شكسته اى را ندیده بودم كه فرزندان و كسان و یارانش ‍ كشته شده باشند و مانند او ، با دلى محكم و استوار و خاطرى آرام و دلیر بر پیشروى باشد. به خدا قسم ! پیش از او و پس از او، كسى را همانندش ندیدم . وقتى حمله برد، پیادگان از راست و چپ او مانند بـزغـاله هـا فـرار مى كردند.

 در این هنگام ، عمرسعد نزدیك امام حسین علیه السّلام رسید، زیـنـب علیهاالسّلام به او گفت :((اى عمر سعد! ابوعبداللّه را مى كشند و تو نگاه مى كنى )). عـمـر از زیـنـب روى بـرگردانید ولى از سخن قاطع او سخت متاءثر شد)). (5)

((وقـتـى امـام حـسین علیه السّلام به شهادت رسید، لشگر بنى امیه مانند حیواناتِ وحشى بـه سـوى خـیـمـه هـا روى آوردنـد و بـه آتـش ‍ زدن خـیـمـه هـا و غـارت اموال و لوازم آنان ، مشغول شدند)). (6)
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار