آیه ۱۰۸ سوره یوسف
قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَی اللّهِ عَلَی بَصِیرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ
بگو این است راه من که من و هر کس پیرویام کرد با بینایی به سوی خدا دعوت میکنیم و منزه استخدا و من از مشرکان نیستم.
*سخن در این است که دعوت رسول از روی بصیرت و شهود صورت میگیرد و نیز آنان که به این راه ایمان می آورند و در آن سلوک میکنند از روی بصیرت و آگاهی و اختیار حرکت میکنند.
*چنین نیست که رسول پیش میرود و آنان چون نابینایان به صِرفِ تبعیت از رسول به دنبال او میروند. بلکه این راه با ادله روشن و هماهنگی با خرد و دانایی عرضه شده است.
*در حقیقت ضرورتی نیست که هیچ کس بی اختیار و با تعبد و بی تفکر چیزی را بپذیرد و به همین جهت بزرگان دیانت گفتهاند حسن و قبح اعمال امری عقلی است نه شرعی یعنی ما به صرف آنکه شریعت گفته است کاری نمیکنیم بلکه چون آن شرع را با عقل هماهنگ مییابیم میپذیریم.
*شیخ محمود شبستری در دیباچه گلشن راز در ستایش پیامبران و بالاخص پیامبر اکرم (ص) به بخشی از همین آیه اشاره کرده است:
در این ره انبیا ساربانند دلیل و رهنمای کاروانند
وز ایشان سید ما گشته سالار هم او اول هم او آخر در این کار
بر او ختم آمده پایان این راه در او مُنزل شد «ادعوا إلی الله»
شده او پیش و دلها جمله از پی گرفته دست دلها دامن وی