به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، احسان لشگري تفكراتي متناقض دارد؛ از يك سو به كسب مدال طلاي بازيهاي آسيايي اينچوان و حضور در المپيك 2016 ميانديشد و از سوي ديگر وجود مشكلات متعدد بر سر راهش، تفكر خداحافظي از تشك كشتي را براي او ايجاد كرده است.
لشگري در اين بلاتكليفي هنوز هم ميتواند از برنامه آيندهاش بگويد كه البته در اين ميان هم نميتواند نگرانيهاي خود را كتمان كند. او در گفتوگو با جامجم از وضع كنوني خود ميگويد.
بالاخره دوران استراحتت تمام شد؟بله، خيلي وقت است كه فرصت استراحتم تمام شده است. براي چند ماه آيندهام دقيقا ميدانم چه كار ميخواهم بكنم، اما در اين ميان تغييراتي هم ممكن است رخ دهد.
برنامهات دقيقا چيست؟همه برنامههايم در كشتي خلاصه ميشود و حضور در تيم ملي. البته من هم مثل همه، گرفتاريهاي شخصي خودم را دارم و بايد به فكر زندگيام هم باشم.
مدتي پيش از خداحافظي خود خبر داده بودي؛ آيا تصميمي براي عملي كردن آن داري؟
هنوز هم روي حرفم هستم و اگر عرصه بيشتر از اين برايم تنگ شود حتما آن را عملي ميكنم. هر كس تحملي دارد و آستانه صبر و تحمل من هم براي خودم مشخص است. من از خداحافظيام گفته بودم، ولي دقيقا نگفتم چه زماني ميخواهم آن را عملي كنم. منتفي كردن موضوع خداحافظيام را منوط به برآورده شدن خواستههايي كردم كه هنوز برآورده نشده است.
اين خواستهها چيست؟بدون تعارف بايد بگويم خواسته من فقط برآورده شدن نيازهاي ماليام است. اگر نيازهاي ماليام برآورده نشود راهي جز خداحافظي برايم نميماند. كشتيگيراني مثل من همه زندگي خود را روي كشتي گذاشتند و حالا كه قرار نيست در ازاي اين زحمات حمايتي از ما صورت بگيرد دليلي براي ادامه كار وجود ندارد.
دقيقا انتظار داري مسئولان چه كاري برايت انجام دهند؟من مدالآور المپيك هستم؛ المپيكي كه روياي دستنيافتني بسياري از ورزشكاران و بخصوص فوتباليستهاست. چه اشكالي دارد ما هم مثل فوتباليستهاي درجه سه زندگي مرفهي داشته باشيم؟
حالا همه آن پاداشهايي كه قبل و بعد از المپيك به تو و ساير مدالآوران وعده داده بودند، پرداخت شد؟بله، ولي اين پاداش براي سر و سامان دادن به زندگي هيچ تاثيري ندارد. گرفتاريهاي شخصي زندگي من و مشكلات ماليام خيلي بيشتر از اين حرفهاست كه با 150سكه رفع شود.
روزگار بعد از المپيك چطور سپري ميشود؟لشگري: المپيك مهمترين هدف من تلقي ميشود، به شرط آنكه همه امكانات و شرايط برايم مهيا باشد. من توانايي كشتي گرفتن در دو المپيك ديگر را هم دارم. بايد آنقدر فرصت داشته باشم كه بتوانم برنز لندن را به يك طلاي خوشرنگ تبديل كنمدر اين مدت بيش از هر چيزي توجه و ارادت مردم مرا دلگرم كرده است. هيچ چيزي به اندازه خوشحالي آنها برايم ارزش ندارد و نخواهد داشت. بعضي اوقات كه خلف وعدهها و پرداخت نشدن برخي پاداشها اذيتم ميكند هنگامي كه به استقبال مردم از خودم و مدالم فكر ميكنم همه چيز از يادم ميرود. المپيك خيلي وقت است كه تمام شده و ما ديگر از حال و هواي آن بيرون آمدهايم، اما گويا برخي مسئولان محترم كه از ما هم بيشتر جوگير شده بودند هنوز در حال و هواي المپيك و مدالهايي هستند كه ما كسب كرديم. مدالآوراني همانند من نردبان ترقي برخي مسئولان شدهاند.
فكر ميكني با اين وضع تا چه زماني بتواني به ورزش قهرماني ادامه بدهي؟براي تصميمگيري عجله نميكنم. زمان باز هم بايد سپري شود تا من به ارزيابي درستي از وضعم و آيندهاي كه در پيش خواهم داشت، برسم.
فكر كن كه همه چيز مطابق انتظارت پيش ميرود، با اين شرايط چه برنامهاي براي آيندهات خواهي داشت؟قهرماني در بازيهاي آسيايي 2014 اينچوان كره جنوبي و قهرماني در رقابتهاي جهاني مهمترين برنامههايي است كه در اولويت كارم قرار ميدهم.
اين اهداف ايدهآل در كشتي فقط به بازيهاي آسيايي و جهاني مربوط ميشود؟اگر منظورتان المپيك است كه بايد بگويم مهمترين هدف من تلقي ميشود، به شرط آنكه همه امكانات و شرايط برايم مهيا باشد. من توانايي كشتي گرفتن در دو المپيك ديگر را هم دارم. بايد آنقدر فرصت داشته باشم كه بتوانم برنز لندن را به يك طلاي خوشرنگ تبديل كنم.
هنوز هم بحثهايي پيرامون رسول خادم وجود دارد و اينكه او نبايد جاي غلام محمدي را در تيم ميگرفت. در اين باره چه نظري داري؟اين بحثها فقط باعث ايجاد حاشيه ميشود. جايگزيني يك مربي به جاي مربي ديگري نبايد تا اين حد مشكلساز باشد و حاشيه ايجاد كند. شايد همه اين حرفها به دليل بزرگي نام رسول خادم و غلام محمدي باشد. هر دو مربيان بزرگي هستند و مسلما هر حركتي از سوي آنها ميتواند بحثهاي زيادي در جامعه كشتي به وجود بياورد. رسول خادم به اندازه كافي براي ما زحمت كشيد؛ به همان اندازه كه غلام محمدي زحمات زيادي را براي متحمل شده بود. اين كه خادم نبايد به جاي محمدي ميآمد يا اظهاراتي از اين دست هيچ فايدهاي ندارد. بايد فقط به آينده كشتي نگاه كرد و مصلحت تيم را در نظر گرفت نه به چيز ديگر.
يكي از مسائلي كه در رابطه با تيم ملي كشتي آزاد مورد انتقاد قرار گرفته است اعزامهاي متعدد به تورنمنتهاي درجه سه است؛ تورنمنتهايي كه گفته ميشود فقط اتلاف هزينه است.انتقاد در اين مورد كاملا غيرمنطقي است. شايد برخي تورنمنتها اعتبار چندان بالايي نداشته باشد، اما حداقلش اين است كه آمادگي كشتيگيران را حفظ ميكند. كشتيگيران را كه تحت حمايت مالي قرار نميدهند آن وقت ميخواهند جلوي همين اعزامها را كه پيشرفت مليپوشان را به دنبال دارد، بگيرند؟ اگر نگران اتلاف هزينهها هستند بروند به قراردادهاي ميلياردي فوتباليستها رسيدگي كنند!
در وزن 84 كيلوگرم كشتي آزاد ايران چه كسي جديترين رقيبت محسوب ميشود؟آنقدر كشتيگير خوب زياد است كه نميدانم كدام را نام ببرم. چيزي كه در ايران زياد پيدا ميشد كشتيگير خوب است، اما چه فايده كه به آنها رسيدگي نميشود.
هيلدا حسينيخواه
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید