مجله شبانه باشگاه خبرنگاران:
آیه ۱۴ سوره رعدأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ
السَّيْلُ زَبَدًا رَّابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ
ابْتِغَاء حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ
اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاء
وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ
اللّهُ الأَمْثَالَ
خداوند از آسمان آبی فرستاد پس آن آب در هر وادی و دره ای به قدر وسعت آن جریان یافت و آن آب را کفی و خار و خاشاکی بر سر آمد چنانکه از آنچه در آتش برای ساختن زیورها و متاع گوناگون ذوب میکنند نیز کفی پدید میآید و خداوند چنین مثل میزند حق و باطل را که باطل مانند آن خار و خاشاک است و به زودی محو و باطل میشود اما آنچه نفع مردمان در آن است در زمین دوام مییابد و آن حق است و خداوند مثالها و نمودارهای حقیقت را چنین بیان میکند.
*چه موهبتی است که خداوند چنین بی پرده و روشن برای ما مثل میآورد و استدلال میکند و حکایت میگوید تا معرفت یابیم و با چشم بصیرت به راه سعادت رویم و اینک مثلی از باران و سیل و از آب و خار و خس در بیان تفاوت میان حق و باطل. مثل این است که خداوند آبی از آسمان میفرستد و آن در هر دره ای و رودخانه ای به قدر ظرفیت آن دره جاری میشود.
*آن باران میتواند افزون بر باران طبیعت، باران حکمت و معرفت، باران خلاقیت در علم و هنر و باران ذوقها و استعدادها و باران شعر و موسیقی و موهبتهای دیگر باشد که علی الدوام از آسمان غیب یعنی سرچشمه همه نعمتها و موهبتها فرو میبارد و موجودات هریک به قدر ظرفیت خود از آن برخوردار میشوند.
*به تعبیری دیگر معانی از مرتبه تجرد نزول میکنند و به قدر قابلیت صورتها در کلام و رنگ و شکل و صورت و صوت ظاهر میشوند. اما باران طبیعت سیلی به راه میاندازد و آن سیل را کفی و خار و خاشاکی بر سر میآید چنانکه وقتی فلزات را ذوب میکنند تا از آن زیوری یا متاعی بسازند بر سر آن فلز مذاب نیز کفی و کدورتی ظاهر میگردد و خداوند میان حق و باطل چنین مثل میآورد که چه در سیل باران و چه در آن فلز مذاب اصل همان مایع است و آنچه از کف و خاشاک بر سر میآید روی در فنا دارد.
*آنچه مایه خیر و برکت است آب است و آن خار و خاشام را شأن و منزلتی نیست و به سرعت محو و نابود میشود و چنین است باطل در برابر حق، همانند خاشاک بر روی آب یا کف بر سطح مذاب، و چنان است که آنچه نفع و خیر مردمان باشد که همان حق است و در زمین مکث میکند و میماند اما آنچه خار و خاشاک است و کسی را در آن سودی نیست و به سرعت از صحنه زندگی محو میشود. به گفته مولانا :
این سخن آبی ست از دریای بی پایان عشق تا جهان را آب بخشد جسمها را جان کند
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک
کنید