شب که می شود حوصله ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.

مردي سوار بر موتورش در خيابان مي رفت که با ترافيک شديدي از ازدحام مردم، خودروها و موتورها و ... مواجه شد. خوب که دقت کرد متوجه شد گويا کسي تصادف کرده، براي فرار از آن ترافيک ايده اي به ذهنش رسيد و فرياد زد: راه رو باز کنيد، من پسرشم، من پسرشم!!

مردم هم با تعجب و بعضي ها هم با خنده راه را برايش باز کردند، او هم خوشحال از اين که مي تواند با ترفندي ديگر از اين ترافيک فرار کند خودش را به صحنه تصادف رساند و در کمال تعجب با يک حيوان مواجه شد که تصادف کرده بود.

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار