به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، با نزدیک شدن به موسم ایام حج و انجام این فریضه الهی خاندان آل سعود بیشتر
از همیشه نگران حیات خود می شوند چرا که حضور مسلمانان آزادی خواه از
سراسر جهان میتواند بستری برای خروشی غیر قابل باور برای ایشان باشد.
در
روزهای اخیر اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه براساس توافقنامه ایران و
عربستان، مراسم برائت از مشرکین لغو شده است. در همین حال برخی نمایندگان
مجلس از فراخوانی وزیر ارشاد به مجلس برای پاسخگویی خبر دادند.از سوی دیگر
خبرگزاری فرانسه به نقل از یک مقام امنیتی عربستان سعودی نوشت که پادشاهی
سعودی تلاش برای برگزاری تظاهرات سیاسی در جریان مراسم امسال حج را تحمل
نخواهد کرد.
با وجود تکذیب اخبار ضد و نقیض در خصوص اجرای مراسم برائت
از مشرکین در حج امسال از سوی نماینده مقام معظم رهبری در بعثه ،بر خود
لازیم دیدیم تا بازنگری ای در منویات معظم له در خصوص مراسم مهم برائت در
حج داشته باشیم.
رهبر معظم انقلاب همواره در سخنرانی هایشان در اینخصوص تاکیداتی داشته اند که بخشی از آن به شرح زیر است:
شناخت
دشمن در حج، به معنى شناخت این روشها و انگیزههاى آن، و برائت در حج،
به معنى افشاى توطئهى دشمن و اِعلام بیزارى از آن است.
حج اگرچه یک
واجب سیاسى است، یک واجب اجتماعى است، مظهر وحدت است، مظهر تجمع مسلمین
است، براى بیان برائت است - در اینها شکى نیست - اما یک مجموعهى لبالب از
احساس معنوى است؛ این نباید فراموش شود. از اول مراسم حج، از همان احرامى
که شما براى عمره در میقات میبندید، تا آخرین وظائف و فرائضى که در حج وجود
دارد، ذکر خدا موج میزند؛ این را باید به یاد داشته باشیم.
شناخت دشمن،
محصول همهى آن شناختها و متمم و مکمّل آنهاست. بدون آن، دل و ذهن
مسلمان، مخزنى بىحصار است که از دستبرد راهزن و خائن و غارتگر، مصون
نیست. در خودِ اعمال حج، رَمى جمرات، نماد دشمنشناسى و دشمنستیزى
است؛ و پیامبر مکرّم اسلام(صلّىاللَّهعلیهواله)، اذان برائت را در
حج سر داد و آیات برائت را از حنجرهى امیر مؤمنان (علیهالسّلام) در
مراسم حج تلاوت فرمود. اگر جهان اسلام و امت اسلامى، روزى از وجود دشمنان
جرّار فارغ گردد و چنین چیزى ممکن شود، برائت نیز بىفلسفه خواهد بود.
ولى با وجود دشمنها و ستیزهگریهاى کنونى، غفلت از دشمن و بىمبالاتى
به برائت، خطایى بزرگ و پُرخسارت است.
اینجا اردوگاه بزرگ امت اسلامى،
است؛ جایگاه تمرین خدائى و مردمى شدن، از «خود»هاى دروغین و شرک آلود بیرون
جستن، و به «خود» حقیقى و ا لهى پیوستن. اینجا جایگاه برائت از دیو و دَد و
شیطان و پیوستن به جنود رحمان است. جایگاه تجدید عهدِ: ان لا
تعبدواالشیطان و پاسخ به: ان اللَّه برىٌ من المشرکین و رسولُه است. اینجا
محلّ تجلى امت واحدهى اسلامى و مظهر عزّت معنوى و قدرت بشرى مسلمانان است.
شرقى،
غربى، سیاه، سفید و صاحبان زبانهاى گوناگون که اینجا جمع شدهاند، چند
روز عمل واحدى انجام مىدهند: در یک نقطه عبادت مىکنند، مىخوابند و
مىنشینند. این کارها براى یک امر فرا ملیّتى و فراشخصیتى است. و الّا ممکن
بود این اعمال را هر کس در مسجد جامع شهر خودش هم انجام بدهد. چرا مردم را
به یک نطقه خاص کشاندند؟ براى اینکه با هم باشند و با هم بودن را حس کنند
و آن چیزى را که فراتر از مجموعههاى ملّى است؛ یعنى مسلمان بودن و وحدت
اسلامى را به اینها بفهمانند. آن، همان چیزى است که انقلاب اسلامى و جمهورى
اسلامى، از روز اوّل تا به حال روى آن تأکید مىکند و مىگوید حج، براى
آشنایى مسلمانان بایکدیگر، اتّحاد و تأمین منافع مشترک مسلمانان و احتراز
از دشمنان مشترک، یعنى «برائت از مشرکین» است. اینجا چون مرکز اسلام است و
لُبّ روح و حقیقت اسلام، توحید است و خانه خدا، مرکز اقامه و مظهر و نماد و
رمز توحید است، لذا شعار، شعار توحیدى است و برائت هم برائت از شرک است.
این امر واضحى است. حالا مىگویند: آقا! در کتاب مسأله، کجا نوشتهاند که
برائت از مشرکین، جزو واجبات حج است؟ خوب؛ کجا نوشتهاند که حفظ نظام
اسلامى، از اوجب واجبات است و اگر کسى این را منکر باشد، اسلام را نفهمیده
است؟
حج را با این دو خاصّه بشناسید. خاصّه تأثیر شخصى، فردى و معنوى.
ایجاد انقلابى در هر دل؛ این هزاران دلى که از اینجا احرام مىبندند و به
خانه خدا، به میعاد و میقات الهى مىروند، تا منقلب، الهى و معنوى شوند و
برگردند. دلها از خانه خودشان احرام مىبندند. دلهاى ذاکر و خاشع. در واقع
قبل از میقات، دلها مُحرِمند. این، یک ویژگى بود که قابل اغماض نیست. دومى
هم معنا و مفهوم جمعى، اسلامى، امّتى و فراملیتىِ مربوط به امّت اسلام، و
عبارت است از اثبات عزّت توحید، نفى شرک، برائت از شرک و مشرکین و داعیان
الى الشّرک و مخالفان توحید، به هر شکل و گونهاى که بتوانند. مثل خود حج؛
که «من استطاع الیه سبیلاً.»(1) متوقّف بر استطاعت است. البته دلهاى مؤمنِ
پیروان آل محمّد صلىاللَّهعلیهوآله، در آن سرزمینها به دنبال یادگارهاى
عزیز خودشان هم مىگردند. دنبال یاد ائمّه مظلوم خودشان که آنجا، پایگاه
اشعاع و نورانیّت و درس آنها بوده است.