پیشنهاد یک مرکز راهبردی در آمریکا
پیشنهاد یک مرکز راهبردی در آمریکا
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران به نقل ازCSIS ، این
گزارش حاکی از آن است که چنانچه بخواهیم یک کشور را تحت سلطه دربیاوریم،
بهترین روش ممکن بلوکه کردن درآمدهای حیاتی آن کشور می باشد.
از آنجایی
که ایران یک کشور مهم و استراتژیک منطقه خاورمیانه می باشد؛ طی سالهای
اخیر به دلیل پیشرفت در برنامه هسته ای، در کانون توجه غرب قرار گرفته است.
همچنین آمریکا و هم پیمانان اصلی اش به ویژه رژیم صهیونیستی که از روند
توسعه برنامه هسته ای ایران احساس خطر می کنند، گزینه های مختلفی را بر روی
میز مذاکره قرار داده اند که هرکدام درجای خود مشمول بحث و بررسی می
باشند.
لابی صهیونیسم که بر اذهان سیاستگذاران آمریکایی تسلط دارد،
گزینه حمله به سایت های هسته ای ایران را مناسب ترین روش برای انهدام
زیرساخت های اساسی برنامه هسته ای ایران دانسته و برآن تاکید می ورزد. اما
دولت آمریکا که بیش از یک دهه خود را وقف جنگ با افغانستان و عراق کرده
است، اینک تمایلی به شروع جنگی دیگر ندارد و تقریبا گزینه نظامی را مطرود
دانسته و به بررسی اقداماتی که بتواند به روش دیپلماتیک به خطر توسعه
برنامه هسته ای ایران پایان دهد، می پردازد.
چندی پیش مرکز مطالعات
استراتژیک آمریکا معروف به CSIS گزارشی را از یکی از جلسات تشکیل یافته در
این رابطه تهیه کرده است که متن آن بر روی وب سایت این مرکز قرار گرفت.
گزارش بدین شرح است: نفت و گاز محور توسعه ایران
برنامه
هسته ای ایران با گذر زمان تبدیل به یک خطر بسیار جدی می شود به طوری که
اقدامات سختگیرانه تر من جمله بلاک کردن نظامی برای جلوگیری از روند صعودی
هسته ای در ایران می بایست درنظر گرفته شود. اما برای امتحان راه های
دیپلماتیک، سری به بخش انرژی ایران می زنیم. مقامات ایران و مخالفان دولتش
هر دو از اهمیت بخش انرژی در بقای حکومت ایران باخبرند.
فروش نفت و گاز
بخش وسیعی از درآمدهای دولت را تشکیل می دهد و تنها وسیله مهم ارضای
نیازهای ضروری عامه مردم خود می باشد. از این جهت است که بلوکه کردن
درآمدهای نفتی گزینه ای است که بر حمله نظامی، ارجحیت دارد و مطمئنا با
تشدید آن اثرات بالقوه ضعف اقتصادی را می توان دریافت.
هرچند که بلوکه
کردن درآمدهای ایران هم ضرورتا نمی تواند ضامن برانگیختن مردم برعلیه دولت
باشد تا بتوان از طریق آن دولت ایران را تغییر داد. اما این گزینه بهتر از
حمله نظامی می باشد زیراکه آسیب دوجانبه جنگ را ندارد.
بلوکه کردن
درآمدهای ایران نیازمند توجه تحلیلی بسیار جدی می باشد. برای مثال، یک روش
منطقی برای ایجاد مانع در درآمدهای نفتی این است که بر خلیج عمان که بدنه
آبی منطقه خلیج فارس است تمرکز کنیم زیرا خلیج عمان دقیقا در کمربند جنوب
شرقی تنگه هرمز قرار دارد. این کمربند 300 مایل طول و 100 تا 150 مایل پهنا
دارد و در طول سواحل جنوبی ایران قرار گرفته است.
با فرض بر اینکه هر
کشتی ایرانی که از تنگه عبور می کند و یا از سواحل جنوبی ایران بار نفت خام
یا گازوئیل حمل کند باید در یک حصاری از کشتی های خارجی قرار بگیرد. بدین
شکل که کشتی های ایرانی متوقف شوند و برای پرس و جو از هویت آنها زمان
زیادی از وقتشان را بکشیم تا کشتی های خارجی راه خود را به سوی دریاهای
آزاد پیش بگیرند. چنین اقدامی سبب می شود شرایط عبور و مرور را سخت تر کند.
هواپیماهایی
که با گشت زنی از آبهای هر پنجاه مایل منطقه دیده بانی می کنند، باید کشتی
های ایرانی را قبل از رسیدن به آبهای عربی متوقف کنند. پس از آنکه دور
شدیدی از تحریم ها برعلیه ایران تصویب شد، ایران رو به شگردهایی برای فروش
نفتش آورد تا تحریم های غرب را دور بزند. کاغذبازی های ساختگی برای مخفی
نگه داشتن منبع اصلی صادر کننده نفت یکی از این شگردها می باشد. از آنجایی
که تغییر در سیاست های ایران به شرکت های خصوصی اجازه می دهد که وارد
معاملات نفتی شوند، کمپین هواپیمایی که کار رصد از آبهای خلیج فارس را
برعهده دارند می بایست عبور و مرور کشتی های ایرانی را به دقت درنظر داشته
باشند.
تحریم بانک های ایرانی برای شوراندن جبهه ای از آزادی خواهان !
همچنین
تحریم بانک های ایرانی نیز بر بخش اقتصاد کشور تاثیر منفی گذاشته است.
باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا موسسات و شرکت های دارای ارتباط با بانک
مرکزی ایران را بارها مجازات کرده است. هدف از این اقدام، کاهش درآمدهای
نفتی ایران است. این تحریم، بخش اعظم روند دریافت پول نفت صادراتی ایران را
که از طریق بانک مرکزی ایران یعنی طرف معامله با شرکت های خارجی را تحت
تاثیر قرار می دهد. لذا تحریم بانک ها سبب می شود ضربه دیگری به پیکره نظام
بخورد. تحریم بانک ها شایستگی نظام را در دید مردم برای ادامه حکومت از
بین می برد.
در ایران جبهه ای از آزادی خواهان وجود دارد که با نگاه به
اوضاع جامعه و مشکلات مردم در امر معاش و تهیه حداقل مایحتاج خوراکی خود و
منع مردم از خرید کالاهای اساسی و مورد نیاز روزانه، زمینه را برای تغییر
حکومت آماده می کند.یک حمله
واقعی به خاک ایران سناریویی است که پنتاگون آن را بارها مورد بررسی قرار
داده است و احتمال آن از همه کمتر است. بنابراین بهتر است بر روی گزینه
تحریم مانور بیشتری داد و کار را به جنگ نظامی نکشاند.