به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ،کشکول تفکراتی که تهش شد عنوان این پست حدود دو ماه پیش با دیدن شکوفه درخت های سیب و گلابی توی ذهنم شروع به چرخ و فلک بازی کرد.
با دیدن این شکوفه ها اول یاد ترانه کاتیوشا افتادم و بعد یادم افتاد این اسم برای من تا قبل از اومدن به مسکو فقط اسم یک سلاح جنگی بود که وقتی توی عالم بچگی برق زدن های جذاب شلیک های پشت سر همش رو توی آهنگ معروف قبل از اخبار می دیدیم و می پرسیدیم این چیه بزرگترهای جبهه دیدمون می گفتن این چلچله زن یا کاتیوشا ست.
بعد از اومدن به مسکو و سر کلاس زبان روسی یکی از درسها مربوط به این بود که روس ها معمولاً اسامی خاص رو مخفف می کنن و توی جمع دوستان و فامیل همدیگرو با این اسامی مخفف صدا می کنن و بعضی از اسمها بیشتر از یک مخفف دارند و بین مثال های استاد که میگفت مخفف پاول و پاولا می شه پاشا و الکساندر و الکساندرا می شه ساشا و ماریا می شه ماشا و ماشینکا و... یکیش هم این بود که مخفف یکاترینا می شه کاترین ، کاتیا یا کاتیوشا .
شنیده بودم که کاتیوشا یک سلاح روسی و برای پیدا کردن جواب این سوال که چرا یک اسم دخرانه رو روی یک سلاح جنگی گذاشتن سراغ نت رفتم و پی بردن به رابطه کاتیوشا ها با هم توی صفحه ویکی برام جالب بود.
بعدتوی ذهنم اومد که ایران هم توی جنگ عراق یک سلاح ویژه داشت ، قایق های تندرویی که اسم عاشورا رو روش گذاشته بودند . بعد هم به این فکر می کردم که احتمالاً به همون اندازه ای که من با فلسفه انتخاب اسم دخترانه کاتیوشا برای یک سلاح بیگانه بودم یک نفری هم که توی یک کشور ی مثل شوروی اخبار جنگ ایران و عراق رو می خونده براش اصلاً مفهوم نبوده که چرا ایرانیها برای این قایق ها یک اسم عربی به معنای دهم رو انتخاب کردند؟!
ته کشکولم هم به اینجا رسیدم که ایثار و به دل دشمن زدن انگیزه می خواد و یکجا این انگیزه می شه عاشورا و کربلا و یکجاهایی هم این شعر و یا این ترانه و تفاوت را نگر که کز زمین تا آسمان است.