جنگ تحمیلی تنها نبرد نظامی یك قرن گذشته بود كه در آن دشمن نتوانست حتی یك وجب از خاك مقدس جمهوری اسلامی ایران را به اختیار خود در آورد

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران کرمانشاه

این ایام در دفتر افتخارات رزمندگان اسلام كه با استقامت و پایداری، جوانمردی و ایثار جان در یك نبرد نابرابر توانستند شكست قطعی را به دشمن زبون تحمیل كنند تا ابد جاوید و ماندگار خواهد ماند.

قصرشیرین همچنانكه از نامش پیداست یكی از شهرهای تاریخی كشور پهناور ایران است كه در مسیر تاریخ حیات خود بواسطه موقعیت خاص جغرافیایی و استراتژیكی از آن بعنوان دروازه ورودی ایران یاد می شود ولی همواره مورد هدف طمع ورزان و دشمنان این مرز و بوم بوده است و مردم دلیر و شجاع آن به مثابه سپر دفاعی جانانه از آن دفاع كرده اند كه تاریخ به زیبایی شجاعت های عشایر غیور و مرزنشین این دیار را در مقابل تهاجم دشمن به ثبت رسانده و این خود مایه مباهات ما و نسل های پیش و پس از ما بوده و خواهد بود.

از رشادت های بی نظیر فرزندان این دیار مقاوم آنطور كه باید و شاید نامی به میان نیامد و حتی فیلمی در خور مقاومت مردم قصرشیرین نیز پس از اتمام هشت سال دفاع مقدس ساخته نشد.

*** آغاز درگیری ها

پس از پیروزی انقلاب اسلامی اكثر بازماندگان حكومت شاهنشاهی و گروههای ضد انقلاب و اشرار داخلی برای ادامه حیات خود به كشور عراق پناه برده و رژیم بعث عراق به رهبری صدام نسبت به تسلیح این افراد و گروهها و سازماندهی آنان اقدام كرد و استكبار جهانی نیز در راستای اهداف خود كه مهمترین آن جلوگیری از گسترش انقلاب اسلامی ایران بود حمایت های مادی و معنوی خود را از رژیم صدام و گروه های ضد انقلاب دریغ نكرد.

این گروهها با حمایت و همراهی ارتش بعث عراق از سال 58 همواره درگیری های پراكنده ای را در مرز و با پایگاه های مرزی ایران در مرزهای قصرشیرین با پاسداران، نیروهای ژاندارمری و ارتش ایجاد می كردند و عراقی ها گاه و بیگاه با شلیك خمپاره و گلوله های توپ نقاط مرزی قصرشیرین را هدف قرار می دادند.

از آغاز فروردین سال 59 ارتش بعث عراق جسته و گریخته وارد عمل شده و یكسری درگیری های مرزی را با پاسگاههای مستقر در مرزهای قصرشیرین ایجاد كردند، سپاه پاسداران قصرشیرین در آن زمان و با هدف مقابله با این تهاجم، اقدام به ارایه آموزش های نظامی جنگ چریكی با سلاح سبك به داوطلبان مردمی كرد كه همین افراد پس از اتمام دوره با سلاح های سبك و شكاری خود در كنار نیروهای ژاندارمری در پایگاه های مرزی مستقر شدند.

نیروهای ارتش بعث عراق پس از حدود سه ماه، از نیمه دوم تیر ماه سال 59 هجوم خود را علنی كرده و پایگاه های مرزی ایران در منطقه قصرشیرین را هدف گلوله های توپ و خمپاره خود قرار دادند ولی از ابتدای مرداد حملات نظامی عراق گسترده تر شد به نحوی كه عراقی ها در این ایام پایگاه های گروهان خان لیلی و چاه های نفت، نفت شهر، تنگ هوان و پایگاه های تیله كوه، باویسی و گرده نو را مورد هدف و تهاجم سنگین توپخانه خود قرار دادند.

از روزهای دوم و سوم مرداد عراقی ها تمام پایگاه های مرزی قصرشیرین از باویسی و ازگله تا پایگاه های مرزی سومار را زیر آتش شدید قرار دادند تا در زیر پوشش آتش سنگین توپخانه، تانك هایشان به سمت نفت شهر پیشروی كنند ولی آتش توپخانه ارتش و مقاومت سرسختانه نیروهای مردمی و جوانمردان ژاندارمری مانع از پیشروی آنها شد.

پس از یك وقفه كوتاه در روز پنجم مرداد پایگاههای مرزی ایران را در منطقه باز هم زیر آتش توپخانه عراق قرار گرفت و پایگاههای بیشكان و تپه رش در حمله هوایی عراق بمباران شد روز بعد دكل مخابراتی عراق در قوره تو توسط نیروهای ایرانی مستقر در پاسگاه هدایت مورد هدف قرار گرفت و منهدم شد، در این روز عراقی ها پایگاه زینل كش و گروهان خان لیلی را زیر آتش شدید توپ های خود قرار دادند.

دشمن در هفتمین روز از مرداد شهر قصرشیرین و سراسر نوار مرزی 200 كیلومتری این شهرستان از سومار و نفت شهر تا باویسی را زیر آتش سنگین توپخانه و خمپاره اندازهای خود قرار داد كه بر اثر این حملات هنگ ژاندارمری و خط انتقال برق شهر مورد هدف قرار گرفت و برق شهرستان قطع شد در این گلوله باران دو نفر از كارگران كوره های گچ اطراف شهر مجروح شدند.

در این روز منابع نفت منطقه نفت شهر و موتورخانه تولید برق این شهر در اثر آتش سنگین بعثی ها منفجر شد بنحوی كه دود ناشی از آتش سوزی منطقه را فرا گرفت هر چند نیروهای مردمی، سپاه و ژاندارمری در مقام پاسخگویی، منطقه نفت بان میل خانقین و بخشی از نفت نفتخانه عراق را به آتش كشیدند.

درگیری شدید و تلاش عراقی ها برای پیشروی به سمت نفت شهر تا غروب آن روز ادامه یافت اما با مقاومت مدافعان شهر، دشمن مجبور به عقب نشینی شد این درگیری ها و مقاومت ها در حالی بود كه در نفت شهر فقط دود و آتش بود و گرمای شدید.

نیروهای ارتش عراقی فشار بر مناطق مرزی شمال قصرشیرین را بتدریج بیشتر كرده و تلاش كردند تا با آتش توپخانه بر روی مناطق باویسی، گرده نو، تنگ هوان، پرویزخان، برار عزیز، قلعه سفید و باباهادی راه نفوذی برای شكستن مقاومت مدافعان شهر پیدا كنند در این درگیریها عراقی ها از قدرت زرهی تانك های خود بهره برده و چند تانك انها از پرویزخان وارد خاك ایران شدند ولی با مقاومت نیروهای نظامی و مردمی و حمایت آتش توپخانه ارتش ایران، با دادن تلفات عقب نشینی كردند.

دشمن همزمان با این تحركات مناطق مرزی و پاسگاه های زینل كش و تنگاب نو را زیر آتش توپخانه قرار داد و منبع آب تنگاب نو را منهدم كرد.

بدنبال تهاجم ناموفق عراقی ها به نفت شهر در جنوب و منطقه قوره تو در شمال قصرشیرین در روزهای هفتم و هشتم مرداد سال 59، بخوبی قابل پیش بینی بود عراقی ها درصدد دور زدن شهر قصرشیرین هستند چون در یورش مستقیم به شهر با مقاومت شدید مدافعان دچار خسارات سنگین می شدند لذا دشمن به فكر تقویت نیروهای خود در جناحین جنوب و شمال قصرشیرین افتاد و بدین ترتیب هر روز بر تجمع نیروها و امكانات لجستیك نظامی خود و تقویت آنها در راستای ادامه فشار بر مقاومت مدافعان و روستاییان و پاسگاههای مرزی می افزود.

روستاهای مرزی قصرشیرین در این ایام با ایجاد سنگر و كندن كانال های انفرادی در اطراف روستا و حتی سنگربندی بر بام خانه ها، با سلاح های سبك و شكاری در كنار نیروهای پاسدار و ژاندارمری با تمام توان به مقابله با دشمن می پرداختند.

در روزهای بعد، بدلیل آتش سنگین توپخانه عراق خسارات زیادی به تاسیسات نفت وارد شد و انتقال نفت به پالایشگاه كرمانشاه قطع شد، عراقی ها از ابتدای روز نهم برای چندمین بار به نفت شهر حمله كردند كه با مقاومت نیروهای سپاه پاسداران و ژاندارمری مواجه شدند در این روز یكی از شدید ترین حملات ارتش عراق با حمایت آتش توپخانه، خمپاره و تانك در این منطقه و دو نقطه مرزی پرویزخان و برار عزیز آغاز شد و دشمن بسوی خاك ایران پیشروی كرد.

تانك های عراقی در یازدهم مرداد از منطقه دارخور و برارعزیز در شمال قصرشیرین وارد خاك ایران شده و با حمایت آتش سنگین توپخانه تا نزدیكی پاسگاه برار عزیز پیشروی كردند ولی با مقاومت شدید مدافعان شهر مواجه شدند.

در این درگیری كه تا غروب همان روز بطول انجامید عراقی ها با دادن تلفات زیاد و انهدام چند دستگاه تانكشان، مجبور به عقب نشینی شدند ولی 14 نفر از مدافعان شهر نیز در این حوادث زخمی و سه نفر به شهادت رسیدند.

مقاومت شدید نیروهای مردمی، مرزنشینان، پاسداران و نیروهای نظامی در مرزهای قصرشیرین و مقابله به مثل آنان در هدف قرار دادن تاسیسات مرزی عراق و با توجه به حس همكاری و همدردی مردم مرزنشین عراق با مردم قصرشیرین، صدام اقدام به تخلیه روستاهای نوار مرزی خود كرد تا مقدمات یك جنگ گسترده و سنگین علیه كشورمان را فراهم كند.

در روز 13 مرداد 59 پاسداران و نیروهای ارتش در منطقه ازگله با تانك های عراق درگیر شدند در نتیجه این درگیری تلفات زیادی به نیروهای عراقی وارد شد و چند تانك آنان نیز آسیب دید.

بدنبال انتشار خبر تقویت نیروهای عراقی در جناحین قصرشیرین و احتمال آغاز حملات سنگین دشمن، استاندار وقت كرمانشاه روز 14 مرداد از شهر قصرشیرین و نقاط مرزی این شهرستان بازدید كرد و وضعیت شهر و مدافعان را مورد بررسی قرار داد، مردم در دیدار با استاندار از وی خواستند زمینه تامین سلاح و مهمات، نیروی كمكی و ارزاق عمومی به این شهر را برای مقابله با دشمن فراهم كند.

خبرهایی كه این روزها از داخل خاك عراق به گوش مرزنشینان می رسید حكایت از تخلیه اجباری روستاهای مرزی بخصوص مناطق كردنشین و ایجاد پایگاه های نظامی و احداث باند فرود هلی كوپتر و هواپیما در این مناطق داشت، ارتش بعث افسران خود را به همراه عوامل خود فروخته منافق به داخل خاك ایران گسیل می داشت تا جاده های مواصلاتی را با درگیری و مین گذاری ناامن كرده و اطلاعات لازم برای انجام عملیات نظامی را جمع آوری كنند.

روزهای 14 و 15 مرداد ارتش عراق همچنان نسبت به جابجایی و تقویت نیروهای خود در دو جناح شمال و جنوب شهرستان قصرشیرین ادامه داد و در بعداز ظهر روز پانزدهم قصرشیرین را زیر آتس سنگین توپخانه قرار داد، در این گلوله باران هنگ ژاندارمری، مقر سپاه پاسداران، خط انتقال برق، محله تازه آباد و واحدهای مسكونی اطراف مقر سپاه مورد هدف قرار گرفت كه بر اثر آن چهار غیر نظامی به شهادت رسیدند و برق شهرستان هم قطع شد، عراقی ها در این روز همچنین آب آشامیدنی روستای مله دزگه را مسموم كردند كه بر اثر این اتفاق ناجوانمردانه 16 نفر از اهالی روستا مسموم شده و به بیمارستان مهدی رضایی قصرشیرین منتقل شدند.

پس از یك آرامش نسبی، ارتش عراقی گلوله باران پایگاههای مرزی هوان، تیله كوه، قلعه سفید و نوار مرزی قوره تو در شمال قصرشیرین را از سر گرفت و همزمان شهر قصرشیرین را زیر آتش توپخانه قرار داد، دشمن همزمان با این حملات، در عملیات نفوذی خود پاسگاههای دربند جوق، یكه شان، برج احمدی، پرویز و هدایت را زیر آتش توپخانه و خمپاره اندازهای خود قرار داد و برای چندمین بار خط انتقال برق شهر را گلوله باران كرد.

روزهای بعد نیز نوار مرزی، پاسگاهها و شهر قصرشیرین همچنان زیر آتش توپخانه دشمن بود شدت آتش بر پاسگاههای مرزی بیشتر بود، بدنبال اولتیماتوم دولت ایران و هشدارهای فرماندهان نظامی مبنی بر احتمال وقوع جنگ، یگان های نظامی تیپ سه زرهی لشكر 81 زرهی كرمانشاه در منطقه عمومی قصرشیرین مستقر شدند.

پس از درگیری های روزهای گذشته و مقاومت شدید مدافعان ایرانی در مرزهای قصرشیرین، دشمن دست به تحركات جدیدی زد و نسبت به افزایش نیروها و اقدامات لجستیك نظامی، زرهی و آتشبارهای خود در این منطقه اقدام كرد و مرزهای خود را از وجود كردهای مرزنشینان كه روابط حسنه، فرهنگی و قومی خوبی با مرزنشینان ایرانی داشتند تخلیه كرده و تا عمق 25 كیلومتری خاك خود به عقب برد و اعراب وابسته به حزب بعث را در این مناطق مستقر كرد تا از این طریق روحیه مردم مقاوم قصرشیرین را تضعیف و آنها را وادار به ترك شهر كند.

آمادگی عراق برای حمله به ایران یك واقعیت تلخ بود اما مردم سلحشور منطقه در طول تاریخ مرزداری خویش همواره بر دشمن ظفر یافته بودند، ولی آنها نمی دانستند دشمن این بار با تمام توان و با استفاده از تجهیزات پیشرفته اهدایی قدرت های شرق و غرب قصد دارد همه چیز كشورمان را نابود كند.

عراقی ها با ایجاد جنگ روانی و آتش گاه و بیگاه توپخانه خود به پاسگاههای مرزی و منطقه عمومی قصرشیرین، از شدت عملیات های نفوذی خود كاسته و بیشتر به جمع آوری اخبار و اطلاعات و جمع بندی آن در راستای انجام یك عملیات گسترده تر پرداخته بودند، مهمترین هدف آنها در جنگ روانی آن برهه تاریخی ایجاد رعب و وحشت در بین مردم برای تخلیه منطقه بود چون بخوبی می دانستند كه ایرانی با دل و جان از وطنش دفاع می كند.

شایعه حمله گسترده عراق به قصرشیرین به حدی بود كه مسوولان شهرستان از جمله فرماندهان سپاه به آن واكنش نشان داده و آن را بشدت تكذیب كرده و هشدار دادند با عاملین شایعه پراكنی برخورد می كنند، در این حال اخباری مبنی بر حضور نیروهای اردنی و عربستانی در صف اول نیروهای عراقی در آنسوی مرزها به گوش می رسید.

مردم قصرشیرین علیرغم نا امنی های مرزی، آتش باری های گاه و بیگاه عراقی ها و تحمل خسارات جانی و مالی حملات روزهای گذشته، نماز عید سعید فطر را در روز 21 مرداد اقامه كردند و پس از پایان نماز با صدور قطعنامه ای ضمن محكومیت كشورهای استكباری، خواستار تقویت نیروهای مسلح در منطقه و بر چیده شدن دفاتر احزاب مجاهدین خلق و حزب توده شدند.

عراقی ها پس از تقویت نیروهای خود در مرزها، حملات خود را از 31 مرداد بار دیگر در منطقه شمالی قصرشیرین بخصوص تیله كوه، باویسی و تنگه هوان شدت بخشیدند و پاسگاههای مرزی ایران را زیر آتش سنگین توپخانه و خمپاره اندازهای خود قرار دادند، شدت حملات توپخانه ای دشمن بحدی است كه برخی صاحبنظران نظامی پیشنهاد تخلیه شهر تا عمق پنج كیلومتری را دادند ولی این موضوع در جلسات نظامی مورد توافق فرماندهان نظامی مستقر در منطقه واقع نشد.

ستاد عملیات مشترك غرب كشور یكم شهریور سال 59 بدنبال پروازهواپیماهای عراقی برفراز خاك ایران و تجاوز به حریم هوایی كشورمان در منطقه قصرشیرین، اطلاعیه ای مبنی بر حمله هوایی دشمن به استانهای كرمانشاه، كردستان و ایلام صادر كرد و از شهرداران خواست تا در مواقع ضروری برق شهرها را قطع كنند.

مردم نفت شهر پس از آتش باری های مكرر عراق بر شهر و تاسیسات نفت خانه و تحمل خسارات جانی و مالی زیاد و با توجه به شدت عملیات دشمن در این منطقه مجبور به تخلیه شهر و مهاجرت به شهرهای قصرشیرین، سومار و گیلاتغرب شدند ولی شمار زیادی از جوانان و مردان برای مقابله با دشمن در كنار نیروهای نظامی ارتش، پاسداران و نیروهای ژاندارمری باقی ماندند.

تهاجم نیروهای متجاوز عراقی به منطقه تیله كوه و تنگه ترشابه و باویسی و درگیری و نبرد با نیروهای مدافع ایرانی در منطقه تنگه ترشابه در روزهای اول تا سوم شهریورماه 59 شدت گرفت و دشمن با هدف تصرف منطقه با تمام توان و استفاده از تجهیزات نظامی و لجستیكی قصد پیشروی در عمق خاك كشورمان را داشت.

پاسداران، جوانمردان و نیروهای ارتش مستقر در این منطقه مرزی بشدت از پیشروی نیروهای بعث جلوگیری كرده اند ولی عراقی ها مناطق مختلف قصرشیرین بخصوص پاسگاههای مرزی 'برار عزیز، باباهادی، دارخور و پرویز' را زیر آتش مستقیم توپخانه و خمپاره اندازه قرار داده و پاسگاه 'محمود قجر' در منطقه مرزی قوره تو در مقابل پاسگاه برار عزیز را به كلی منهدم كردند.

در درگیری های روز چهارم شهریور میان نیروهای ایرانی و ارتش متجاوز عراق، متجاوزان بعثی با آتش توپخانه، هنگ ژاندارمری و مناطق اطراف شهر و پاسگاه های 'تنگاب نو، برج احمدی و خان لیلی، هدایت، دربند جوق و یكه شان' را هدف قرار داده و خسارت هایی را به این مناطق وارد كردند.

شدت عمل و مقاومت مدافعان در مناطق مرزی بخصوص تنگ ترشابه عراقی ها را بر آن داشت كه شهر قصرشیرین را از ساعت شش بامداد روز دهم شهریور 59 بشدت مورد حملات سنگین توپخانه خود قرار دهند، در این گلوله باران غافلگیرانه دهها نفر از شهروندان بی دفاع مجروح و شهید شدند و خسارت های زیادی به اماكن مسكونی و واحدهای تجاری شهر وارد شده است.

عراقی ها همزمان دست به یكسری تحركات زمینی در مناطق دربند جوق و آق داغ و قوره تو زده و قصد پیشروی و نفوذ به داخل ایران را داشتند كه با مقاومت شدید مدافعان مواجه و مجبور به عقب نشینی شدند.

20روز قبل از شروع رسمی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ارتش بعثی‌ها بدنبال آتش سنگین خود بر مناطق مسكونی و پاسگاههای مرزی قصرشیرین، توانست به صورت محدود بر مناطقی از 'آق داغ' مسلط شود و از همان جا خانه‌های سازمانی معروف به چهل دستگاه را در شهر قصرشیرین زیر آتش بگیرد، پس از آن تمام نقاط و پاسگاههای مرزی از 'ازگله' تا 'نفت شهر و سومار' زیر آتش سنگین عراقی‌ها قرار گرفت.

در 13 شهریور این آتش بازی‌ها به اوج خود رسید بطوریكه 30نقطه از شهر قصرشیرین گلوله باران شد كه بر اثر اصابت گلوله‌ها به مردم بیش از 100 نفر زخمی و پنج نفر هم به شهادت رسیدند، در این حملات دهها واحد مسكونی منهدم شد و به علت خسارت وارده به منابع آبی و خط انتقال برق، آب و برق شهر تا چند روز بعد قطع شد و شهر به حالت تعطیل در آمد و به یك منطقه جنگ زده تبدیل شد، در همین زمان بود كه شهر كوچك خسروی نیز زیر آتش سنگین دشمن قرار گرفت و مردم مرزنشین این شهر سخت درگیر جنگ و مقاومت در برابر یورش زمینی و هوایی دشمن شدند.

بیشترین حجم آتش دشمن در این روزها متوجه محلاتی همچون منبع آب، قرنطینه، كارخانه یخ، تازه‌آباد (محل كنونی دفتر ایرنا)، پمپ بنزین سابق، گاراژ حاتم، محمودآباد، نصرآباد، اطراف بیمارستان و باغ بیمارستان، اطراف سپاه پاسداران و گاراژ طلوعی و هنگ ژاندارمری بود، نیروهای بعثی عراق همزمان در برخی نقاط مرزی قصرشیرین از جمله 'باباهادی و قلعه سفید' تا 'آق داغ و دربندجوق و خان لیلی' قصد پیشروی به داخل خاك جمهوری اسلامی ایران را داشتند ولی با مقاومت مدافعان مرزی، چندین تانك و خودروی آنان منهدم شد تا مجبور به عقب نشینی شوند.

از 16 شهریور به بعد دشمن متجاوز با استفاده از امكانات زرهی و توپخانه و نیروهای پیاده و بكارگیری نیروی هوایی و بالگردهای خود از مناطق (خان لیلی، پرویزخان، گرده نو، تنگ ترشابه، باباهادی و آق داغ) اقدام به پیشروی به داخل خاك جمهوری اسلامی كرد ولی در منطقه پرویزخان پس از پیشروی به داخل خاك ایران با مقابله شدید نیروهای سپاه پاسداران مواجه شد.

در این ایام مردم بتدریج در حال ترك شهر هستند و به غیر از شماری از جوانان كه برای حفاظت از شهر در كنار مدافعان و نیروهای نظامی ماندند، باقی مردم با ترك این شهر ، برای محافظت از زنان و كودكان و كهنسالان به شهرهای دیگر استان كرمانشاه كوچ كردند.

در منطقه ' الثمود' پیشروی عراقی‌ها با انهدام پاسگاه مرزی الثمود عراق توسط نیروهای ایران متوقف شد، در ' گرده‌نو' مدافعان با انهدام چند تانك از پیشروی بیشتر آنان به داخل خاك جمهوری اسلامی ایران جلوگیری كردند اما در این جبهه دشمن توانسته بود كه تا حدودی وارد خاك كشورمان شود، ارتش بعثی با انهدام پاسگاههای زینل كش و خان لیلی در این منطقه پیشروی كرد و جاده مواصلاتی قصرشیرین - نفت شهر را در منطقه خان لیلی به تصرف خود در آورد.

نبرد سنگین و شدید در منطقه خان لیلی بین نیروهای مهاجم عراقی و مدافعان ایرانی كه از دو طرف با پوشش هوایی بود در روزهای 17 و 18 شهریور ماه همچنان ادامه داشت.

سرانجام پس از درگیری‌ها و از جان گذشتگی‌های فراوان مردم و نیروهای نظامی، شهر زیبایی‌ها، دیار مهر و عاطفه، محل دوستی و وفا، با آن عطر دل انگیز بهار نارنج و باغ‌ها و جلگه‌های سرسبز، خرم و خاطره انگیزترین شهر خطه غرب كشور، در روز پنجشنبه سوم مهر 59از چهار محور خسروی، نفت شهر، دشت ذهاب و قوره‌ توی هدایت، با صدها تانك مورد حمله قرار گرفت و پس از مقاومت دلیرانه مدافعان، به اشغال و تصرف قوای دشمن در آمد.

این شهر كه در سال های دهه 50 حدود 100 هزار نفر جمعیت داشت و یكی از شهرهای پر رونق به لحاظ اقتصادی و گردشگر پذیر و زیبای غرب كشور بود به واسطه حضور دشمن تنگ نظر در مدت حدود دو سال اشغال، به تلی از خاك تبدیل شد بطوریكه حتی جز چند دیوار و دو مسجد هیچ نقطه‌ای سالم در این شهر باقی نماند، ولی دیری نیایید كه به همت دلیر مردان سپاه اسلام در سال 61از لوث وجود دشمن پاك و به مام میهن بازگشت.

بطور كلی می توان مهمترین رویدادهای جنگ در قصرشیرین را شامل اشغال قصرشیرین توسط نیروهای مهاجم در ابتدای جنگ، عملیات بازی دراز در شرق قصرشیرین، عملیات مطلع الفجردر حد فاصل شمال گیلانغرب و جنوب سرپل ذهاب، عملیات مسلم بن عقیل در غرب سومار، عملیات عاشورا در جنوب سومار، عملیات كربلا در نفت شهر و اشغال مجدد شهر توسط ارتش متجاوز عراق در اواخر سال 67 و عملیات آزاد سازی مجدد قصرشیرین بعد از پذیرش قطعنامه نام برد.

عملیات بازسازی قصرشیرین در اوایل سال های دهه 70 آغاز و بتدریج مردم به این شهر مقاوم و مظلوم بازگشتند، هم اكنون قصرشیرین دارای 26 روستا دارای سكنه و 34 روستای فاقد سكنه است و شهر نیر حدود 15 هزار جمعیت دارد، نفت شهر و سومار و خسروی از شهرهای فعال قبل از دوران جنگ هنوز خالی از سكنه هستند و فقط شماری از نیروهای نظامی و مرزبانی، عشایر و برخی كاركنان شركت نفت در این منطقه سكنی دارند.

برخی از این مردم حتی پس از پایان جنگ و شروع بازسازی قصرشیرین هرگز به این شهر باز نگشتند و بسیاری از آنها در دیاری غریب در غم از دست دادن شهر و دیارشان تاب نیاورده از میان مان می روند ولی بسیاری از مرزنشینان غیور پس از خاتمه جنگ و بازگشت آرامش به این شهر بازگشتند تا همچون گذشته آبادش كنند./س


برچسب ها: کرمانشاه ، قصرشیرین ، جنگ
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.